فيلم ”دره گرگها“، بر آمريكائيان همان رواست كه بر تركها روا داشتند
۱۳۸۴ اسفند ۱, دوشنبه� گرگها“ كه با سمت و سويى ضد يهودى و ضد آمريكايى، احساسات وطنپرستانه تركها را برمىانگيزد و پرده از مناسبات به ظاهر دوستانه آمريكا و تركيه، اين دو متحد پيمان ناتو برمىدارد.
در چهارم ژوئيهى سال ۲۰۰۳ تكاوران آمريكايى در شمال عراق پس از ظنين شدن به ۱۱ مأمور نظامى تركيه آنان را دستگير كرده، به دستانشان زنجير بستند و با كشيدن كيسههايى بر سرشان، آنها را با خود بردند. در آن روز عبدالله گل، وزير امور خارجهى تركيه نتوانست مانع از بروز احساسات خود در پارلمان كشور شود. وى گفت: در اين ماجرا، آمريكاست كه شكست خواهد خورد، خواهيد ديد.
شايد عبدالله گل در گفتار خود چندان هم به بيراهه نرفته باشد، چرا كه اكنون با گذشت بيش از دو سال، فيلمى با عنوان ”دره گرگها“ در سينماهاى تركيه و همچنين در آلمان اكران شده كه پيشبينى او را به واقعيت نزديكتر مىسازد. قهرمانى ترك با نام پولات آلمدار مىرود تا انتقام ملت تركيه از آمريكاييان را بگيرد.
حساسترين صحنهى فيلم صحنهاى است كه در آن آلمدار بر سر ميز يك هتل در مقابل مقام ارشد آمريكايى قرار مىگيرد. آلمدار كيسهاى در دست دارد، كيسهاى كه آمريكايىها آن را بر سرهاى دستگيرشدگان مىكشند، كيسهاى خفت بار كه بازداشتشدگان با نهادن آن بر سر با ظاهرى مضحك و تلوتلوخوران مجبور به راه رفتن مىشوند. آلمدار رو به مقام آمريكايى مىگويد: من سياستمدار نيستم، ارتشى و يا ديپلمات نيستم. من يك تركم. حالا خفه شو و اين كيسه را بر سرت بكش.
سه سال از واقعهاى كه محور اصلى اين فيلمنامه است، مىگذرد. با وجود اين، حتى امروز هم به تصوير كشيدن اين واقعه احساسات مردم تركيه را زير و رو مىكند. آنها حس مىكنند كه ابرقدرت جهان تحقيرشان كرده است، ابرقدرتى كه به كشور همسايهشان عراق لشكركشى كرده و شايد هم در آينده ايران را ميدان تاخت و تاز خود قرار دهد. آنان تأييد مىكنند كه فيلم، نفرت از آمريكاييان را رواج مىدهد. برخى نيز مىگويند كه فيلم بيش از آنكه به وقايع نگاهى منطقى بياندازد، احساسات انسان را هدف قرار مىدهد. با اين حال بسيارى مىگويند كه: "محشر بود" و يا اينكه: "جرج دبليو بوش بايد اين فيلم را ببيند."
حتى همسر نخست وزير تركيه و رييس پارلمان اين كشور نيز پس از ديدن فيلم نتوانستند از ابراز احساسات خود جلوگيرى كنند.
فيلم ”دره گرگها“ با ظرافتى در انتخاب صحنههاى خود، نظرى به پس پردههاى ظاهرى وقايع مىافكند. در يكى از صحنههاى فيلم يك يهودى درست چند ثانيه پيش از انفجار يك بمب، مكانى را ترك مىكند و بعد بمب منفجر مىشود. اين صحنه اشارهاى تلويحى دارد به اين نظريه كه يهوديان از حملات يازدهم سپتامبر به مركز تجارت جهانى در آمريكا خبر داشتند، شاهد اين مدعا آن است كه هيچ يهودى به هنگام وقوع حملات در اين ساختمان حضور نداشت. همچنين فيلم، گوياى اين نكته است كه اسراييل در شمال عراق فعال است و از كردهاى عراق با هدف ضربه زدن به تركيه حمايت مىكند.