فوتبال از نوع با فرهنگش!
۱۳۸۶ اسفند ۱۷, جمعهبازیکنان دو تیم نه فوتبالیست، که نویسندهاند و هنرمند و شاعر و خبرنگار و فرهنگ دوست. مسابقه هم کمی با مسابقات معمول فرق دارد، جدال نه بر سر بازکردن دروازهی حریف که بر سر پل زدن است. چه پلی؟ پل فرهنگی، پلی برای شناخت، شناخت فرهنگ تیم مقابل، پلی برای تفاهم، تفاهم میان ملتهای مختلف.
ورزش فوتبال یکی از پرطرفدارترین ورزشها در سراسر جهان است. یک ورزش فرا ملیتی که تمام مرزهای مکانی را در هم میشکند. ورزشی که میتواند هزاران نفر تماشاچی را به استادیوم بکشاند و میلیونها نفر را در خانه، مقابل صفحهی تلویزیون میخکوب کند. همین ویژگی این ورزش برخی از نویسندگان و هنر دوستان آلمانی را به فکر بکری انداخت، ایدهی تشکیل یک تیم فوتبال؛ تیمی که نه برای قهرمانی و کاپ که برای آشنایی با هنرمندان و نویسندگان دیگر کشورها توپ بزند. از این ایده استقبال شد. چند کشور دیگر اروپایی هم از ایدهی تیم فوتبالی که بازیکنانش فرهنگ دوست باشند، بدشان نیامد. کار به جایی رسید که یک لیگ درست و حسابی تشکیل شد، لیگ نویسندگانی که برای آزادی توپ میزنند.
آبیته، قرمزته،...
کم کم اعضای لیگ به این فکر افتادند که مرزهای اروپایی را در هم بشکنند و سری به قارههای دیگر بزنند، به فرهنگهایی که با آنها "غریبه" اند. به این ترتیب میدان بازی بعدی مشخص شد، نمایشگاه کتاب ریاض در کشور عربستان. روز بازی، ۱۰ مارس ۲۰۰۸. موریتس رینک، نویسندهی آلمانی که برای تیم کشورش توپ میزند معتقد است بازی با عربستان گامی است برای آشنا شدن با این "غریبه". رویارویی نویسندگان آلمانی و عرب، تنها به میدان فوتبال خلاصه نمیشود، وقتی که بازیکنان تیشرتهای راه راه برتن دارند، زمان کتاب خوانی است و بحثهای ادبی.
راستی فکر میکنید وقتی که شاعرها و نویسندهها توپ میزنند، تماشاچیان به حمایت از تیم خود یا برای تضعیف تیم رقیب چه شعارهایی سر میدهند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، باید دید چه کسانی به دیدن این بازی میروند.