فقط آمريكا مىتواند به علايق ايران پاسخ دهد
۱۳۸۵ آبان ۲۴, چهارشنبهبلر به موضع آلمان و كشورهاى اروپا نزديك شده است
روزنامهى آلمانى «تاگس اشپيگل» چاپ برلين، در تفسيرى بر استراتژى پيشنهادى تونى بلر مىنويسد: «اگر چه پيشنهاد بلر دير آمد، اما با اين حال درست است. پس از شكست بوش در انتخابات كنگرهى آمريكا، نزديكترين متحد او مىخواهد از اين شانس استفاده كند و بر مباحث آمريكا در مورد راههاى برون رفت از هرج و مرج تاثير بگذارد. از اين طريق خود را به موضعى نزديك مىكند كه آلمان و برخى ديگر از كشورهاى اروپايى آن را نمايندگى مىكنند. اما آرزوى دخيل كردن ايران و سوريه در معادلات، مادامى كه دولت آمريكا اين ايده را از آن خود نكند، هيچ كمكى نخواهد كرد. زيرا رژيم ايران كه در مناقشهى اتمى يكدنده باقى مىماند و از تروريستها پشتيبانى مىكند، مانند سوريه علايقى دارد كه فقط آمريكا مىتواند آنها را برآورد. مساله بر سر ضمانتهاى امنيتى و سركردگى در منطقه است. به اين اميد بستن با توجه به اوضاع آشفتهى عراق شايد موفقيتآميز به نظر نرسد، اما ثابت شد كه راه ديگر فاجعهبار است».
مشكل اصلى اسرييل و فلسطين است
روزنامهى فرانسوى «لارپوبليك د پيرنه» سخنرانى تونى بلر در مورد اصول سياست خارجى بريتانيا را چنين تفسير مىكند: «تونى بلر مىخواهد بطور همهجانبه به وضعيت خاورنزديك و ميانه بپردازد و معتقد است كه سوريه و ايران تقدمى ندارند. بر عكس، ما بايد با اسراييل و فلسطين شروع كنيم زيرا هستهى مركزى مشكل در همينجاست. اما اگر اسراييل و فلسطين هستهى مركزى مشكل هستند، جرج بوش كاملا بر خطاست. افزون بر آن، پيشنهاد بلر چيزى نيست جزبازگشت به سياست سلف او. اما بر عكس در مسالهى ايران، تونى بلر توافق كامل با جرج بوش نشان مىدهد. بوش پيشاپيش به توصيهى گروه مطالعاتى عراق براى مذاكرات مستقيم با ايران و سوريه در جهت ايجاد ثباتى معين در خاور نزديك و ميانه پاسخ منفى داده است. پيش از آنكه به ايران پيشنهاد مصالحه داده شود، بايد رهبرى اين كشور را از چنگ بحرانى رهانيد كه به آن نزديك مىشود».
معمار صلح؟
روزنامهى لوگزامبورگى «لوگزمبورگر وورت» در مورد پيشنهادات تونى بلر براى تخفيف بحران در خاورميانه و نزديك مىنويسد: «تونى بلر هنوز به آنجا نرسيده كه به مسئوليت خود در ايجاد جنگ فاجعهبار در عراق اعتراف كند. اما پيشنهاد سازندهى او به تهران و دمشق براى همكارى فعال در جهت حل منازعهى خاورميانه و نيز پايان دادن به تعهدات نظامى آمريكا و بريتانيا در عراق تلاشى بود كه دستكم بتواند به عنوان معمار صلح در تاريخ ثبت شود. جلب نظر كشورهايى كه پيش از اين جرج بوش به سنگينى آنها را محور شرارت خوانده بود و بويژه سخاوتمندى او در برابر ايران، در واشنگتن با ابراز احساسات نسبت به كسى كه روزى مطمئنترين متحد جنگى بود روبرو نخواهد شد. اگر چه اينك در پايتخت آمريكا نيز اين شناخت بايد در حال رشد باشد كه با تهديد و خشونت نمىتوان در خاورنزديك دولت ساخت».
انتظارات بالا
روزنامهى بريتانيايى «تايمز» انتظارات از كميسيون مطالعهى عراق را براى دادن پيشنهادى در جهت حل بحران عراق بسيار بالا ارزيابى مىكند و مىنويسد: «كميتهاى كه از طرف كنگرهى آمريكا با اين اميد ايجاد شد تا بتواند به سياستمداران آمريكا سكوى حركت تازهاى با امكانات بيشتر را عرضه كند، اينك در پرتو پيروزى دمكراتها در آمريكا، به پلاتفرمى براى انتظارات خيلى بالا تبديل مىشود. جيمز بيكر و همكارش لى هاميلتون كه در راس اين نهاد فراحزبى قرار دارند، به همراه ۱۳ عضو ديگر آن قرار است مشكل عراق را«حل» كنند. يا دستكم شرايط لازم را براى اين مساله ايجاد كنند كه سربازان آمريكايى و بريتانيايى به گونه و روالى آبرومندانه بتوانند از عراق خارج شوند. انتظار چنين چيزى از هر كميتهاى، توقعى بسيار بزرگ است».