فعاليت انجمن ”كودكان در تنگنا“ براى كمك به كودكان فقير در شهر كلن آلمان
۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۸, یکشنبهدر آلمان يك كودك از هر ده كودك در فقر زندگى مىكند. در فقر زندگى مىكند، يعنى در خانوادهاى بزرگ مىشود كه بايد با درآمدى كمتر از نصف درآمد متوسط يك خانواده در آلمان روزگار بگذراند. اين آمار را پژوهشى در اختيارمان قرار مىدهد كه يونيسف، سازمان كمك به كودكان وابسته به سازمان ملل متحد، در آغاز ماه مارس در باره فقر كودكان منتشر كرد.
موضوع فقر كودكان موضوعى نيست كه تنها به لحاظ مسئله درآمد اهميت داشته باشد: فقر بر سلامتى، آموزش و تربيت كودكان تاثير مىگذارد. كودكان فقير در ميان اقشار اجتماعى پرمسئله و در محلههاى فراموششده رشد مىيابند و از امكانات تحصيلى مطلوبى برخوردار نيستند. براى نمونه در محله كوروايلر Chorweiler واقع در شمال شهر كلن آلمان كودكان بسيارى از خانوادههاى فقير زندگى مىكنند. نام محله كوروايلر شهر كلن در سراسر آلمان به عنوان محله پرتنش و پرمسئله شناخته شده است. در اين محله انجمنى موسوم به Kindernöte براى حمايت از كودكان فعاليت مىكند، كه نام آن را مىتوان به ”كودكان در تنگنا“ ترجمه كرد. اين انجمن به كمك مالى شهروندان شهر كلن و دولت آلمان هزينههاى خود را مىپردازد.
عصر پنجشنبه در محله كوروايلر شهر كلن با وجود اينكه هوا سرد است ۱۳ كودكى كه عضو گروهى به نام هوبيت Hobbit-Gruppe هستند در محل قرارشان ، كه يك زمين بازى است، حاضر شدهاند. هر هفته پنجشنبه عصرها بچههاى گروه هوبيت در زمين بازى جمع مىشوند.
در مجموع حدود ۱۲۰ كودك هر هفته در گروههاى مختلف بازى در محلهايى معين در خيابان يكديگر را ملاقات مىكنند. هدف تنها اين نيست كه وقت آزاد كودكان پر شود. گروهها به لحاظ فرهنگى و قومى مخلوط هستند: در گروه هوبيت كودكان آلمانى و ترك در كنار كودكان هندى و ايتاليايى هستند. مربيان آنها نيز از كشورهاى گوناگون مىآيند: آنا كناوئر روس تبار است و يونا نويزل آلمانى است. از جمله مسائلى كه در گروههاى بازى به آن توجه مىشود اين است كه كودكان از مليتهاى مختلف بتوانند راحتتر جذب جامعه شوند.
بازى اين هفته بچههاى گروه هوبيت پيدا كردن گنج است. ۱۳ ورق كاغذ را در جاهاى مختلف پنهان كردهاند. روى هر ورق كاغذ يك حرف الفبا نوشته شده است. وقتى همه ورقها را يافتند، بايد از حروف يك كلمه بسازند.
كودكان ياد مىگيرند كه هنگامى كه يك گروه قواعدى براى خود داشته باشد، بهتر مىتواند كارهاى خود را سازماندهى كند. اين تجربهاى است كه پدران و مادران در خانوادههايى با مناسبات متزلزل نمىتوانند به فرزندان خود انتقال دهند. يونا نويزل دانشآموخته رشته تعليم و تربيت است. وى مىگويد كه چنين خانوادههايى با مشكلهايى ديگر دست به گريباناند و براى همين درست به مسائل فرزندانشان رسيدگى نمىكنند. نويزل مىگويد: ”فكر مىكنم كه اين كودكان چندان از حمايت خانوادههايشان برخوردار نيستند. وقتى ما استعدادى را در كودكى كشف مىكنيم، طبيعتا وظيفهمان است كه اين را به خانواده كودك بگوييم. اما پدر و مادرها واكنش چندانى به حرف ما نشان نمىدهند. عجيب است كه گاه پدر و مادرها به دنبال بچههايشان مىآيند و معلوم مىشود كه پيش از آن با همكارانشان قرار داشتهاند و مشغول به آبجوخورى بودهاند.“
در محله كوروايلر كلن شمار كسانى كه براى گذران زندگى از دولت كمك مالى مىگيرند، نسبتا زياد است. حدود ۱۳ درصد مردم اين محله بيكارند و اين تعداد از حد متوسط بيكاران در سطح آلمان بالاتر است. حدود نيمى از بيكاران اين محله جزو كسانى هستند كه سالهاست شغلى نيافتهاند. اكثر كودكانى كه در گروههاى بازى هستند در تنگدستى به سر مىبرند. انجمن ”كودكان در تنگنا“ هر سال تدارك چند روز مسافرت را براى كودكان مىبيند. معمولا مزرعهاى را انتخاب مىكنند تا كودكان بتوانند به راحتى در طبيعت به تفريح و بازى بپردازند. براى بسيارى از كودكان اين تنها سفرى است كه در سال مىكنند. اورسولا باومهوف يكى از مربيان در باره بىپولى كودكان مىگويد: ”كودكان اساسا به پدر و مادرانشان وفادارند. نمىخواهند باعث دردسر بيشتر براى آنها بشوند. طبيعى است كه از وضعيتشان رنج مىكشند و بعضى وقتها هم خشمگين مىشوند. كودكانى هم در گروه هستند كه پول در دسترسشان هست، مثلا ۱۰ يورو در جيب دارند و مىتوانند به كيوسك بروند و چيزى براى خودشان بخرند. اما اين واقعيتى است كه اين تفاوتها وجود دارد.“
براى آنكه بتوان به نحوى با اين واقعيت كنار آمد تا كودكان از فقر خود رنج نبرند، بازيهايى براى آنان ترتيب داده مىشود كه دستهجمعى باشد، به آنها همكارى را بياموزد و خرجى هم نداشته باشد. گهگاه نيز كودكان را به دامان طبيعت مىبرند يا به استخر شنا. برخى از پدر و مادرها در آغاز با بدگمانى به اين انجمن نگاه مىكنند. چون خود نام ”كودكان در تنگنا“ براى بسيارى ترسانگيز است. واكنش بعضى از آنها پس از شنيدن نام انجمن اين است كه مىگويند: ”بچههاى من كه در تنگنا نيستند.“ يانا كناوئر مسئول گروه هوبيت از تجربههايى ديگر نيز سخن مىگويد: ”پدر و مادرها بسيار خوشحال مىشوند از اينكه براى خودشان چند ساعتى وقت داشته باشند. آنها مىتوانند از چند ساعت وقتى كه دارند استفاده كنند و به خريد بروند يا به پيادهروى. پيش مىآيد كه بگويند: خدا را شكر كه بچهها چند ساعتى زير نظر شما هستند. همه پدر و مادرها از ما مىپرسند كه آيا مراقبت و رسيدگى ما به فرزندانشان مجانى خواهد بود يا نه. احتمالا اگر قرار بود كه براى شركت فرزندانشان در فعاليتها و بازيهاى انجمن پولى بپردازند، موافق نبودند يا از عهده آن برنمىآمدند.“
در اين ميان كودكان گروه هوبيت ۱۳ ورق كاغذى را كه بر آن در مجموع ۱۳ حرف الفبا نوشته شده را پيدا كردهاند و همچنين مىدانند كه كلمهاى كه از تركيب اين ۱۳ حرف به دست مىآيد چيست : فانتازيالند، شهر بازى!
كودكان مىدانند كه يافتن اين كلمه نويددهنده آن است كه هفته ديگر همه بچههاى عضو انجمن ”كودكان در تنگنا“ به شهر بازى خواهند رفت. از هر خانواده تنها يك يورو گرفته مىشود. بقيه پول ورودى به شهر بازى را، كه ۲۳ يورو براى هر يك از كودكان است، انجمن ”كودكان در تنگنا“ مىپردازد.