فستیوال زنان شرق در استانبول / گفتگو با شیوا ارسطویی
۱۳۸۴ تیر ۱, چهارشنبههی انتشار نگرفته است.
در هفتهی پایانی خرداد ماه برنامههایی با نام «فستیوال زنان شرق» و با حضور نویسندگان، فیلمسازان و خوانندگانی از ایران و چند کشور عربی در ترکیه برگزار شد. یکی از شرکت کنندگان این مراسم شیوا ارسطویی، نویسندهی معاصر (متولد ۱۳۴۰)، بود که چند روزی است از این سفر به تهران بازگشته. او در گفتگویی با دویچهوله در مورد این جشنواره میگوید:
«بیشتر زنهایی که بودند عربزبان بودند. در صورتیکه اول که من شنیدم «فستیوال زنان شرق» فکر میکردم از زبانهای مختلف، نژادهای مختلفن باشند، ولی در مجموعه همه عربزبان بودند. و بسیار زنان جالبی بودند، برای من خیلی شگفتانگیز بود. یعنی بیشترین فایدهای که این فستیوال داشت این بود که مقداری توهم آدم در مورد آدمهای دیگر، هعنرمنهای دیگر و بهخصوص زنان کشورهای دیگر شکسته میشود. و البته شاید این گفتنش خیلی خوب نباشد، اما تا این اندازه تصور نمیکردم که اینها از دانش بالا و سرشاری برخوردار باشند، چندتا زبان بلد باشند. اما اکثر آنها حداقل سه تا زبان بلد بودند، بعد ارتباطشان با ادبیات ایران بخصوص؛ یعنی اینقدر که آنها نویسندهها و هنرمندان ایرانی را میشناختند ماها متاسفانه نمیشناختیم، یعنی حالا من. حداقل من آنقدر آشنایی با هنرمندان عربزبان نداشتم، مگر یک سری شاعران و نویسدههایی که خیلی مشهورند. واقعیت را بگویم، اعتراف میکنم تنها نویسنده و روشنفکر عربزبانی که من میشناسم همین «قاعدهالزمان» است که اینجا کتابش اینهمه سروصدا کرد. در صورتیکه قاعدهالزمان آنجا خیلی بین خودشان مطرح نیست. البته آنها مستقیما نمیگفتند اما وقتی با آنها صحبت میکردم احساس میکردم خیلی شاعر مهمی بهحساب نمیآید. بهخاطر این که آنها توی زبان خودشان کارهای خیلی خیلی بهتری دارند میکنند، خیلی بهروزتر هستند. اینها خودشان شخصا کتابهایشان را به زبانهای دیگر مینویسند، خودشان کتابهایشان را ترجمه میکنند. بهشدت نسبت به اتفاقات هنری و ادبی دوران خودشان بهروز بودند، آگاه بودند.»
ارسطویی دربارهی معیارهای انتخاب افراد و دیگر شرکتکنندگان ایرانی این فستیوال چنین توضیح میدهد:
«من در مورد دیگران نمیدانم. اما در مورد خودم، خودشان گفتند که ما از روی اطلاعات اینترنت تو را پیدا کردیم. این چیزیست که آنها گفتند. حالا بعضیهاش برای من خوشایند نبود. مثلا میگفتند مباحثی که راجع به کارهای تو میشد معمولا جنجالی بوده، مصاحبههایی که تو کردی معمولا واکنشبرانگیز بوده، و ما توی اطلاعات اینترنتی و مطالب اینجوری احساس کردیم مطالب ضد و نقیضی راجع به تو و ادبیات تو وجود دارد و گفتیم حتما حرفی برای گفتن، یا شاید حرف بیشتری برای گفتن داشته باشی. البته من نپرسیدم و اینها را خودشان گفتند. اما واقعا در مورد دیگران نمیدانم. درواقع از میان تخصصهای مختلف، یک نفر از حوزهی شعر و داستاننویسی، یک نفر کارشناس مسائل زنان در ادبیات که خانم «مریم خراسانی» بود، بازیگر خانم «لیلا حاتمی» بود، کارگردان خانم «رخشان بنی اعتماد» بود، خواننده «سیما بینا» بود و موزیسین خانم «سوسن دیهیم» بود که در آمریکا زندگی میکند.»
از او میپرسم این فستیوال به چه منظور و با چه هدفی برگزار شد؟
«البته فکر میکنم آن چیزی که آنها انتظار داشتند، طبق معمول، در مورد من اتفاق نیفتاد. به خاطر این که خیلی احساس میکردم فضا آمادگی این را دارد که من به عنوان یک زن ایرانی موقعیت بسیار تراژیک زن ایرانی را به عنوان حجاب مثلا تشریح کنم. اولا قبل از این که من بروم، در این یکی دو روزی قبل از رفتنم، چون من را خیلی دیر پیدا کردند و به من خبر دادند، قبل از حرکتم که مطبوعات آنجا به من تلفن میکردند تا مصاحبه بکنند و قبل از ورود به آنجا چاپ بکنند، در سوالهایی که از من میکردند احساس میکردم، انتظار داشتند یک زن مثلا جهان سومی با یک عجیب و غریب و احتمالا، این بخش شاید طنز باشد، سوار شتر مثلا، بلند بشود و برود آنجا. من این سوء تفاهم را از همان مصاحبههای قبل از رفتنم هم احساس کردم که حتا در ترکیه که نزدیکترین کشور به ایران است یک همچین سوءتفاهمی راجع به زنهای ایرانی وجود دارد. و توی سوالهایی که معمولا در برنامههای زندهی تلویزیونی میکردند میدیدم که انتظار دارند من حجاب را تبدیل به یک مرثیه کنم، احتمالا. ولی فکر میکنم که حداقل یک تریبونی به دست آوردم که برای اولین بار نظرم را راجع به حجاب بگم. چون به هر حال از طرف زاویه دید من حجاب یک مسسله شخصی است. ولی جوابی را که آنجا دادم الان هم میگویم. گفتم به نظر من حجاب برای زن ایرانی در این سیستم جدید یک تجربهی بسیار بسیار مغتنمی بود که زن ایرانی بتواند خودش را علیرغم حجاب ثابت بکند. علیرغم این پوشش که میتواند به صورت سمبلیک خیلی معنا داشته باشد، احتمالا توی دنیا در ارتباط با محجدودیت زنها. ولی واقعا اعتقاد دارم این تجربه ی خیلی خطیری برای زن ایرانی بود که وقتی حجاب سرش کردند، مثلا حالا دیگر همه تواناییهاش برود زیر حجاب. اما زنهای ما علیرغم حجاب، علیرغم و این خیلی مهم است، علیرغم حجاب گاهاً خیلی خیلی از لحاظ شخصی پیشرفتهتر عمل میکنند، شاید بیشتر از زنهای خیلی کشورهایی که مسئله حجاب را هم ندارند.»
این فستیوال که با میزگردی زیر عنوان «میراث زنان شرق» افتتاح شد، با نشستهای ادبی (از جمله با عنوان «میراث «ازنان به عنوان داستانسرا» و «تصویر شاعرانه و فردیت»)، نمایش فیلم و اجرا کنسرت همراه بود که بخشی از آن در رادیو و تلویزیونهای ترکیه نیز به نمایش درآمد. خوانندگان صاحبنامی از ایران و مصر و لبنان و فلسطین نیز در پنج روزی که این برنامه ها ادامه داشت به اجرای کنسرت پرداختند و فیلمهایی از فیلمسازان حاضر به نمایش درآمد.
در کنار ۶ زن ایرانی، که بیشترین شرکت کنندگان این فستیوال بودند، دو لبنانی (ّIman Humaydan Younes وJahida Webbe )، دو مصری(Hala Khalil و Miral el,Tahawi)، دو عراقی ( Maysoon Pachachi و Amal al-Jabouri)، و دو زن از فلسطین Reem Kelani و عربستان سعودی Haifa Al-Mansour شرکت داشتند. این فستیوال که روز ۱۱ ژوئن آغاز به کار کرد تا شامگاه روز هفدهم ادامه یافت.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران