1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فريبا داوودى مهاجر/جنبش زنان ايران مستقل و فراسياسى است

۱۳۸۴ خرداد ۲۳, دوشنبه

“آقايان هميشه تريبون هاى خود را دارند. ما زنان از اين هم محروميم. وقتى ما با رد صلاحيت زنان مواجه شديم هيچكدام از آقايانى كه الان شعار حقوق زنان را ميدهند، حاضر نشدند به طور جدى پاي توهينى كه به ما شد، بايستند و درهمان پيچ اول نشان دادند چقدر حامى زنان اند. ما خيلى مراقب بوديم كه تجمع زنان توسط گروههاى سياسى مصادره نشود”.

https://p.dw.com/p/A6Nx
مجروح شدن تظاهركنندگان مقابل دانشگاه توسط نيروهاى انتظامى زن
مجروح شدن تظاهركنندگان مقابل دانشگاه توسط نيروهاى انتظامى زنعکس: AP

تجمع زنان مقابل دانشگاه تهران در اعتراض به نقض حقوق شان در قانون اساسى با استقبال غير قابل انتظارى مواجه شد. اين در حالى بود كه رفتار نيروى انتظامى در آغاز مراسم، به ويژه هنگام سرود خواندن حاضران با چاشنى خشونت توام بود. خانم داودىمهاجر درمصاحبه با راديو آلمان ميگويد هر چند آنها پس از اين كه ديدند موضوع صنفى است و نه سياسى، مهربان شدند اما پهلو و پاى خيلى ها، بخاطر لگدهايى كه خوردند، درد ميكند.

مصاحبه: مهیندخت مصباح

دویچه وله: خانم داودی مهاجر، مراسم دیروز چگونه برگزار شد، چرا ماموران دست به خشونت زدند؟

فريبا داودی مهاجر: مراسم دیروز در پی اعتراض زنان نسبت به تفاوتهای موجود در قانون اساسی، در قانون مدنی و درحقوق زنان برگزار شد. نشست بسیارخوبی بود که با استقبال مردم روبرو شد. این استقبال را ما مدیون استقلالی هستیم که جنبش زنان فارغ از جناح بندی های سیاسی موجود دارد. به همین دلیل هم ما با رویکرد مناسب مردم روبرو شدیم. به محض اینکه ما وارد جلوی دانشگاه شدیم طبق قرار قبلی نشستیم بر روی زمین. ماموران نیروی انتظامی در مرحله ی اول با لگد به پا و به پهلوی ما می زدند. ما بلند نشدیم و مصمم بودیم که بنشینیم. وقتی مردم هم اجتماع کردند و به سمت ما آمدند آنقدر تعداد زیاد شد که نیروی انتظامی هم به نقش حمایتی از ما پرداخت. البته اتوبوسهایی را آوردند میان ما و بقیه ی مردم گذاشتند و بکلی آنطرف خیابان را از اینطرف خیابان جدا کردند. بعد دور ما یک حلقه ی محاصره ی بزرگتری را زدند اما ما توانستیم شعارهای خودمان را بدهیم، سرودی که چندی بود آماده شده بود را چندین بار بخوانیم و دوستان هم صحبت هایشان را ارائه دادند. اگرچه فضا دیگر فضایی نبود که کسی بتواند سخنرانی کند یا تربیون آزادی داشته باشد.

دویچه وله: چرا مامورها دست به خشونت زدند؟ مگر چه تصوری از شما داشتند که ابتدا به ساکن، شروع کردند به مشت و لگدزدن؟

فريبا داودی مهاجر: شاید تصور می کردند که در آستانه ی انتخابات ما می خواهیم از مسئله ی زنان در جهت مسائل سياسى استفاده کنیم ولی کم کم متوجه شدند که واقعا اجتماع ما یک نشست صنفی کامل است و ما مطالبات مان فقط در مورد زنان است و زیر سایه یا چتر هیچکدام از گروههای سیاسی قرار نداریم و به نظر من همین موجب شد که کم کم از دور ما پراکنده بشوند و تا آخر هم، نقش شان متفاوت شد و دیگر اجازه ندادند از خود مامورها کسی مزاحم ما بشود. اما تمام بچه هایی که آنجا بودند هنوز هم کمرها و پهلوهایشان درد می کند و راه رفتن هم هنوز برای بعضی از ما مشکل است.

دویچه وله: چرا با وجود اعلام قبلی و برنامه ریزی قبلی سخنرانی ها برگزار نشد، اشکال از کجا بود؟

فريبا داودی مهاجر: ببینید، بهرحال امکانات ما خیلی سازمان یافته ای نبود. ما بلندگوی خوب نداشتیم، سیستم صوتی نداشتیم و بعد انتظار این جمعیت را هم نداشتیم. جمعیتی که آمد آنقدر زیاد بود که حتا اگر سیستم صوتی خوبی هم می داشتیم، نمی توانستیم تا آن فاصله را پوشش بدهیم و سخنرانان بتوانند صحبت بکنند. ضمنا نشست هایی از این قبیل نشست هایی ست که انقلابی تر و ضربتى تر برگزار می شود و کنترلش کمی سخت است. در ضمن ما خیلی هم مراقب این مسئله بودیم که نشست توسط گروههاى سياسى مختلف مصادره نشود به همین دلیل سعی داشتیم جلسه را حفظ کنیم.

دویچه وله: این آقایانی که آمده بودند و می خواستند شعار سیاسی بدهند، مثلا چه می گفتند؟

فريبا داودی مهاجر: آقایان همیشه با هر نگرش فكرى تربیون های خودشان را دارند. اینهمه روزنامه هست، این همه نشریه هست، اما متاسفانه هیچکدام تربیون مناسبی برای مسایل زنان نیست. هر موقع که آقایان اراده ای بکنند به من صفحه ای می دهند و هر موقع اراده بکنند آن صفحه را از ما می گیرند. هر موقع ما طرفداری کاندیداهایشان را بکنیم، حاضرند به ما یک ستون بدهند که یادداشت مان را بنویسیم و اگر کاندیداهایشان را حمایت نکنیم همان یک ستون را هم به ما نمی دهند. بنابراین ما زنان ديروزبا انواع مدل های فکری و نحله های فکری تنها حول حقوق زن جمع شديم وتصمیم گرفتيم که آنروز فقط برای زنان برگزار شود و فقط شعار برابری خواهی در قانون اساسی و در قانون مدنی را بدهیم. بهرحال براى ما فرق نمی کرد از آقايان چه کسی چه شعاری بدهد، از چه گروهی بیاید. مهم این بود که اگر ما صحنه را به دست کسان ديگر می دادیم، شاید دیگررشته از دست ما خارج می شد .

ما معتقدیم که حقوق زنان جزو حقوق بشر است و دمکراسی بدون حقوق زنان محقق نمی شود. تمام آقایانی که شعار حقوق زنان را الان در انتخابات می دهند، بعد از اینکه ما با رد صلاحیت زنان مواجه شدیم هیچکدامشان حاضر نشدند که بطور جدی پای توهینی که به زنان شد بایستند و درهمان پیچ اول نشان دادند که تا چه حد حامی زنان اند!. به همین دلیل ما دیروز، با شعارهاى اينها، هر چه ميخواست باشد، همراهی نکردیم دیروز، روزی بود مال خانمها !

دویچه وله: شما بعنوان یکی از فعالان حقوق زن، فکر می کنید جدی ترین و شاخص ترین مورد نقض حقوق زنان در قانون اساسی چیست؟

فريبا داودی مهاجر: اصل ۱۹ قانون اساسی می گوید که آحاد مردم ایران با هم به لحاظ رنگ،نژاد وزبان برابرند و بهیچوجه اشاره نمی کند به اینکه مردم ایران آیا به لحاظ جنسی هم با هم برابرند یا نیستند. به نظر می رسد که نیستند. برای اینکه سایر قواعد حقوقی در قانون مدنی این را تصریح می کند، مثل قانون طلاق، قانون حضانت، حق مسکن، حق اشتغال و بقیه ی قوانین نشان می دهد که نه، ما واقعا با هم برابر نیستیم. حتا به نظر من، برداشت مجلس هفتم از اینکه عبارت عدالت جنسی را حذف كرد، برداشت درستی بود. برای اینکه آنها متوجه این شده بودند وقتی اين در قانون اساسی وجود ندارد، چطور می توانیم بیاییم و در برنامه ی چهارم توسعه قرارش بدهیم. ما باید این را از سرمنشا اصلاح کنیم، ما باید بیاییم و بگوییم که ما در قانون اساسی آیا با هم برابر هستیم یا نیستیم.

همچنین مقدمه ی قانون اساسی وقتی نقش زن را بررسی می کند می گوید نقش مادری در پرورش انسانهای مکتبی، و باز نقش زن را از دید مردانه و تبیین شده، نقش مادری می داند. در حالیکه نمى توان گفت هیچ زنی بدون نقش اجتماعی هویتی دارد، حتا اگر این زن متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش باشد. اصلا نقش اجتماعی جزئی از نقشهای انسانی هر بشری ست. شما وقتی به اصل ۱۱۵ می رسید، می بینید که ریاست جمهوری و بقيه مناصب سياسى از قبيل قضاوت را از آن رجل می دانند و اصل ۲۰ و ۲۱ می گوید زنها و مردها برابر هستند، اما مطابق با موازین اسلام، می بینید که مشخص نمی کند کدام موازین اسلام، چه برداشتی از اسلام، چه مدل فکری و چه قرائتی از اسلام. شما الان اسلامی دارید که می گوید دیعه برابر است، اسلامی هم دارید که می گوید اصلا خروج زن بدون اجازه ی همسرش حرام است. بنابراین، وقتی شما از کلمات ایهام دار و پرابهام در قانون اساسی استفاده می کنید، مواجه می شوید با قانون مدنی که حقوق انسانی بخشی از جامعه زیر سوال رفته است.

دویچه وله: خانم داودی مهاجر، همیشه عنوان می شود که نگاه قانون اساسی به زن سنتی ست. اما، آیا این نگاه سنتی به زن تنها تقصیر قانون است یا زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی زیادی حتا در میان خود خانمها دارد؟

فريبا داودی مهاجر: بهرحال عرف، عادت، سنت، آداب و رسوم همیشه تاثیر زیادی در ساختار حقيقى يك جامعه دارد. اما این به این معنا نیست که چون آدمهای جامعه سنتی هستند، پس ما هم بیاییم و قوانین دیگری مبتنی بر نابرابری برایشان وضع بکنیم. قوانین می بایست درست و براساس حق و تکلیف مناسب وضع بشوند. این یک نکته. نکته ی بعد این هست که ما اتفاقا مشکل مان این است که جامعه ی مان از حالت سنتی دارد به مناسبات جديد تغییر می کند، اما الگوهای قانونی مان و الگوهای دیگری، مثلا در صدا و سیما یا در مسایل آموزشی خيلى سنتى اند و تطابق با این ساختار جدید ندارند. وقتی شما مناسبات جدیدی دارید با الگوهای قدیمی، جامعه را دچار بحران می کنید. یکباره آمار طلاق ها بالا می رود، آمار فرارها بالا می رود، آمار خودکشی ها بالا می رود. برای اینکه نارضایتی عمومی در میان زنانی ایجاد می شود که از خودشان و از جامعه ی شان توقع بیشتری دارند.

دویچه وله: آیا لزوما زنانی که تحت همین تبعیض ها زندگی می کنند و رنج می برند، به این واقف هستند که مشکل از قانون اساسی ست؟

فريبا داودی مهاجر: بهرحال ما با خانمهایی روبرو هستیم که از طبقات مختلف اجتماعی و از شهرهای مختلفی هستند. وظیفه ی زنانی که پیشروتر و آگاهترند این است که ریشه یابی کنند، روی آن مسایل کار کنند. ضمن اینکه باید به بقیه مسایل هم بپردازند. اما، ما فعالان جنبش زنان معتقدیم که اگر قانون اساسی و قانون مدنی ایران اصلاح بشود و اگر بسیاری از قوانینی که نیست، قوانین مبتنی بر حقوق بشر داخل این قانون بیاید، دولت هم خودش را موظف می داند به اینکه آن قوانین را پیاده بکند. شما نگاه کنید ما با مسئله ی خشونت روبرویم، اما در قانون مدنی مان هیچ قانونی که این خشونت را خانوادگی را محدود بکند یا اصلا ناظر باشد بر خشونت روانی یا خشونت جنسی، وجود ندارد و قاضی ای هم که آنجا نشسته است چگونه می تواند بدون قانون حکم بدهد؟ وقتی قانون دست افراد را، دست مردها را باز بگذارد برای تداوم یک رویه ی اخلاقی، کم کم همه می پذیرند که خوب بله این هم یک رویه است، یک سنت است و یک عرف است، مثل قتلهای ناموسی. شما اگر در قتلهای ناموسی که به بهانه ی خون و شرف انجام می شود آن فرد متهم را مجازات بکنید، مجازاتی که باعث شود ت برای بقیه درس عبرتی بشود کم کم آمارش کم می شود، ولی وقتی شما دست را باز می گذارید مردها هم به خودشان حق می دهند که این رویه را ادامه بدهند.

دویچه وله: در قطعنامه آمده است که اگر مسئولین به خواسته های زنان بیشتر از این وقعی نگذارند اعتراض مدنی و مسالمت آمیز خودتان را ادامه می دهید. منظور بر پایى تجمع دیگری به این زودی است؟

فريبا داودی مهاجر: می تواند تجمع دیگری باشد و مسئله دیر یا زود آن نیست، و می تواند کارهای دیگری باشد مثل ترویج، مثل لابى مثل حذر باش و غيره. ما معتقد نیستیم که همه ی کارها فقط منتهی می شود به تجمعات اعتراض آمیز. این تجمعی که شما می بینید حاصل چندین نشست و هم اندیشی زنان است که بتدریج به هم نزدیک شده اند و حاصل شاید سالها کار فکری ست که اینها داشته اند. اما، بله، ما همچنان ادامه می دهیم. ما خودمان را در چارچوب هیچ نظر سیاسی یا عقیده ی سیاسی که چه بسا بعد از انتخابات بیاید یا نیاید حتا قرار نمی دهیم. ما یکسری مطالبات داریم و روی مطالبات خودمان کار می کنیم و روی آنها هم پیگیر هستیم و مطمئن هستیم که پشتیبانی زنان ایرانی را هم داریم.

ببینید، مهم نیست که آن زن سیستانی ما را می شناسد یا نمی شناسد. مهم این است که او هم به تعدد زوجات اعتراض دارد. مهم این نیست که آن بلوچ می داند Ngo چیست یا نمی داند، مهم این است که او فاقد شناسنامه است و نسبت به نداشتن شناسنامه ی خودش اعتراض دارد و ما که اینها را تجمیع می کنیم و می شنویم، سعی می کنیم با نشست، با کنفرانس، با کارگاه و با هر وسیله ی دیگری این صدا را به حاکمیت برسانیم. بگوییم ما خواستار این تغییرات هستیم و برای آن فعالیت کنیم، زنان را آگاه کنیم و به حکومت نسبت به کارهایی که باید انجام دهد و معوق مانده هشدار بدهیم.