فرهمندترين رهبر تاريخ حزب كارگر بريتانيا
۱۳۸۵ مهر ۳, دوشنبهخود قرار دادهاند.
ماشين جادويى براى پيروزى در انتخابات
روزنامهى فرانسوى «فيگارو» (Le Figaro) چاپ پاريس در مورد كنارهگيرى بلر مىنويسد: «تونى بلر فورا نخواهد رفت، اما در كنگرهى بعدى حزب كارگر كه يك سال ديگر برگزار مىشود، ديگر رهبر حزب نخواهد بود. غيبت آتى او از هم اكنون ملموس است: در تاريخ بريتانيا و چپهاى اروپا، فصلى بسته مىشود. حتا اگر تونى بلر به دليل جنگ عراق و مناسبات زياده از حد نزديك با جرج دبليو بوش مورد انتقاد است و هالهى خود را از دست داده است، با اين حال براى حزب كارگر ماشينى جادويى براى پيروزى در انتخابات بود. هواداران قديمى حزب كارگر در منچستر و ليورپول يعنى در شهرهايى با سنت كارگرى عميقا ريشهدار، عليه اصلاحات بلر برخاستهاند و خود را به گوردون براون نزديكتر احساس مىكنند. اما آنان نيز مىدانند كه وزير خزانهدارى فعلى، قابليتى مشابه براى مسحور كردن انتخابكنندگان ندارد».
نقطهى عطفى اجتنابناپذير
روزنامهى ايتاليايى «لا استامپا» (La Stampa) چاپ تورين در مورد نخستوزير بريتانيا مىنويسد: «سكوت عجيبى كنارهگيرى تدريجى فرهمندترين رهبر تاريخ حزب كارگر را همراهى مىكند. وداع طولانى در اين ميان آغاز شده است و كنگرهى حزب در منچستر به دنبال يافتن معنايى براى مباحث تا كنون آشفته بر سر جانشين اوست. اما تقريبا چنين به نظر مىرسد كه اينها اتفاق نمىافتد. با اين حال بلر در اروپا و نه فقط در ايتاليا براى همهى چپها نقطهى عطفى اجتنابناپذير بود».
تعيين راه پس از بلر
روزنامهى بريتانيايى «اينديپندنت» (Independent) چاپ لندن معتقد است كه حزب كارگر تنها پس از تونى بلر قادر خواهد شد، راه تازهاى بپيمايد. اين روزنامه مىنويسد:«حزب كارگر وقتى قادر خواهد شد راه پس از دورهى بلر را مشخص كند كه او واقعا رفته باشد. به احتمال زياد براون رهبر جديد خواهد شد، اما امكانات او مادامى كه وزير خزانهدارى در كابينهى بلر است محدود باقى خواهد ماند. به دشوارى مىتوان تصور كرد كه اين انتقال پيچيده مىتواند تا تابستان آينده به درازا بكشد. به همين دليل، كنگرهى حزب كارگر در سال آينده به مراتب مهمتر از تئاترى خواهد بود كه اين هفته در منچستر به روى صحنه مىرود».
آمريكا بايد از خطاهاى خود در عراق بياموزد
هرج و مرج و خشونت حاكم بر عراق نيز از جمله موضوعات مورد توجه رسانههاست. روزنامهى بريتانيايى «ديلى تلگراف» (Daily Telegraph) در مورد ارزيابى سازمانهاى اطلاعاتى آمريكا در اين زمينه كه جنگ عراق خطر تروريسم را افزايش داده است مىنويسد: «براى آمريكا آبرومندانه نمىبود اگر خود را از مخمصهاى كه در ايجاد آن نقش داشته است دور سازد. آمريكا به جاى آن بايد از خطاهاى وحشتناكى كه در اشغال عراق كرده است بياموزد، از قدرت ناكافى نيروهاى خود گرفته تا زندان ابوغريب. و خود را آمادهى پذيرش مسئوليتى دراز مدت كند. نقشهى بزرگ نشان دادن راه از تامگرايى به دمكراسى به عراق خوب بود، اما تحقق آن غالبا توام با تكبرى آشكار بود».
عراق در وضعيت جنگ داخلى
روزنامهى لوگزامبورگى «لوگزمبورگر وورت» (Luxemburger Wort) در مورد هرج و مرج حاكم بر عراق مىنويسد: «از زمان سرنگونى صدام حسين، عراق بصورتى فزاينده در هرج و مرج فرومىرود. كشورى كه ميان دجله و فرات واقع شده است، مدتهاست كه در وضعيت جنگ داخلى است، جنگى كه از درگيرى محلى ميان شيعيان و سنىها بسيار فراتر مىرود. عراق تبديل به ميدان اصلى كارزار ميان تروريسم بينالمللى و ايالات متحدهى آمريكا شده است. اما پيش از آنكه كابينهى بوش را مسئول بدانيم، نبايد فراموش كرد كه سال ۲۰۰۳ ائتلافى از ۲۸ قدرت تثبيت كننده مىخواستند به عراق كمك كنند. اينكه بازسازى عراق پيش نمىرود، تقصير نيروهاى خارجى و كمبود ارادهى عراقىها نيست. تروريستهايى كه از خارج به داخل عراق نفوذ مىكنند، با همهى ابزار هر پيشرفتى را در نطفه خفه مىسازند. آنان روز به روز براى ايجاد نفرت، زندگى بسيارى را بطور منظم نابود مىسازند».