1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

عزالدين قسام، كه بود و چه مى‌خواست؟

۱۳۸۵ آبان ۱۹, جمعه

اين روزها خبرهايی در موردِ موشك‌هاى قسام و پرتاب آنها به سوى مواضع اسرائيل، در بسيارى از رسانه‌هاى عمومى تكرار مى‌شوند. اين موشك‌ها در اختيار گردانهاى اسلام گرايان ِ افراط گراى ِ عزالدين القسام، شاخه نظامى جنبش مقاومت اسلامى فلسطين "حماس" قرار دارند.

https://p.dw.com/p/A4YE
عکس: AP

عزالدين القسام در ابتداى دهه‌ى سى قرن بيستم، رئيس يك گروه مخفى عرب بود كه در فلسطين، به مبارزه با نيروهاى بريتانيايى مى‌پرداخت. جامعه‌ى ملل، در آن زمان، فلسطين را تحت قيموميت بريتانيا قرار داده بود.

عزالدين القسام مبارزه با نيروهاى بريتانيايى را همراه كرده بود با مبارزه عليه موج يهوديانى كه به شدت به اين منطقه مهاجرت مى‌كردند.

قسام در سوريه به دنيا آمد و در سال هاى ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ در جنبش عليه فرانسويان اشغالگر در اين كشور به مبارزه پرداخت. به همين جهت بود كه او را در وطن خود به مجازات مرگ محكوم كردند. قسام موفق به فرار شد و به فلسطين كه تحت قيموميت بريتانيا قرار داشت گريخت و آنجا به فعاليت‌هايش ادامه داد.

در فلسطين در ابتدا در مدرسه‌اى مذهبى وعظ مى‌كرد و به كار معلمى مشغول بود. آن زمان بندر حيفا، كه قسام در آن زندگى مى‌كرد، مركزى بود كه در آن گروه‌هاى قومى و مذهبى گوناگون در كنار هم مى‌زيستند و مشكلات گوناگون فرهنگى به تدريج اوج مى‌گرفت.

قسام تصميم به تاسيس يك گروه پارتيزانى گرفت. او با استفاده از شغل مذهبى خود شاگردانش را دعوت به شركت در گروهى با نام ”انجمن مسلمانان جوان” كرد. ”انجمن مسلمانان جوان” مثل بيشتر گروه‌هاى مسلمان ِ ديگر ِ آن دوران، مورد حمايت اقشار مختلف مردم قرار داشت، زيرا اعضاى اين انجمن در فعاليت‌هاى اجتماعى و امدادى در ميان مردم به شدت فعال بودند. قسام دائما به فكر انقلاب بود.

او مى‌خواست به هر طريقى كه شده از ايجاد مركزى براى يهوديان جهان در فلسطين ممانعت به عمل آورد و خواهان آن بود كه فلسطينى‌ها مبارزه‌ با امپرياليسم و صهيونيسم را خود به عهده گيرند و به كمك‌هاى خارجى وابسته نباشند. قسام متوجه شده بود كه كشورهاى عربى به مسائل و مشكلات خود توجه بيشترى دارند و نمى‌توانند به كمك مردم فلسطين بشتابند.

تا سال ۱۹۳۵ اقدامات قسام مخفيانه بود و از اين سال به بعد گروه او رسما عمليات خود را سازمان مى‌داد و به اجرا درمى آورد. بعد از اين كه مشخص شد كه دولت بريتانيا يهوديان فلسطين را كه پرقدرت شده بودند، از نظر نظامى نيز مساعدت مى‌كند، گروه قسام ديگر سخن از انقلاب گفت و در مناطق كوهستانى حيفا جنگ‌هاى پارتيزانى را آغاز كرد.

كار به جايى كشيد كه ديگر گروه قسام جرات حمله به ناوگان دريايى انگلستان را نيز مى كرد. قسام شعار مى‌داد: اقدامات ما در راه خدا و كشورمان است و به همراهانش فرمان مى داد و مى‌گفت: در راه اعتقادتان شهيد شويد. و خود در روزهاى پايانى ماه نوامبر سال ۱۹۳۵ در يكى از همين عمليات كشته شد. قسام به فلسطينيان هدفى ملى در سياست پيشنهاد كرد كه تا آن دوران وجود نداشت.