عروسان ايرانى و مشكل اقامت در آلمان
۱۳۸۵ خرداد ۲۲, دوشنبهدرباره مشكلات عمده زنان جوان ايرانى در آلمان پاسخ گفته است.
دویچهوله: بيش از یکسال از تصویب قانون جدید مهاجرت در آلمان میگذرد. شما اجرای عملی این قانون را چطور ارزيابى مىكنيد؟
کشاورز: اجرای عملی این قانون در آلمان اصلا آسان اتفاق نیفتاده. من لااقل میتوانم تجربیاتی که خودمان و همکارانمان در مراکز مشاوره با این قانون در شهر کلن داریم برایتان بگویم و از جلساتی که بهرحال ما در در اين ارتباط در آنها شرکت کردیم و اطلاعاتى كه در اختيار ما گذاشتهاند. این قانون سخت اجرا میشود، به دلیل اینکه خود مامورین اداره مهاجرت به اندازه کافی آگاهی از این قانون ندارند. در این قانون ناروشنیهای زیادی وجود دارد که اجرای آن را در عمل دچار اشکال میکند. یک مثال کوچکی برای شما بزنم. در مورد فرض کنید یک مادهی قانون میگوید برای کسانی که ۱۸ ماه در آلمان تحمل شده باشند، یعنی همان اقامت Duldung را در آلمان داشته باشند، اینها اگر که ثابت بکنند نمیتوانند به کشورشان برگردند، با یک تبصرههایی و با یک شرایطی میتوانند اقامت بگیرند. از این جمله میشود تفسیرهايى گوناگونى کرد، و اینکه مثلا نمیتوانند به كشورشان برگردند به چه معناست، تا چه حد و حدودیست. یعنی اینها کسانی هستند که فرض کنید دلایل پناهندگیشان قبول نشده، با وجود این باید ثابت کنند که نمیتوانند به کشورشان برگردند. این در عمل کار را مشکل میکند. یعنی عملا وضعی را پیش میآورد که هیچکس از این تبصره نمیتواند استفاده بکند.
یا بطور مثال، مادهای هست در این قانون که میگوید، اگر زنها ثابت بکنند که در کشور خودشان بخاطر زن بودنشان تحت فشار بودند و خطر جانی تهدیدشان میکرده است، میتوانند با این دلایل در آلمان پناهندگی بگیرند. ولی درهیچ جا گفته نشده که این فشار به مناسبت زن بودن به چه فرمی است. یعنی فرض کنید زنی را باید در کشورش شکنجه بکنند که نتواند برگردد، خطر مرگ تهدیدش بکند كه نتواند برگردد، یا اینکه فشارهای روحی بعنوان زن بودن هم میتواند دلیل پناهندگی باشد. بنابراین، در واقع این موارد در قانون گسترده است و تفسیرهای زیادی میشود از آن کرد و این تفسیرهایی که اداره مهاجرت از آن میکند، تحلیلهاییست که به نفع خودشان است، یعنی سختگیریهایی که خودشان انجام میدهند.
دویچهوله: به نظر شما مهمترین مشکل زنان ایرانیای که به خارج از کشور میآیند، بويژه زنانی که از طریق ازدواج به آلمان وارد مى شوند، در كجاست؟
کشاورز: اجازه بدهید این سوال را دو بخشاش بکنیم. در واقع آن قسمتی که زنها با دلیل ازدواج به خارج از کشور میآیند، مشکلی که با آن مواجه میشوند این است که اقامت اینها به همسرانشان وابسته است و این در مواردی متاسفانه مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و با وجود اینکه در واقع پارگراف ۱۹ قانون خارجیها (قديم و ماده ۳۱ قانون اقامت جديد) بهترین و تنها پارگرافیست که در طی این سالها تعدیل شده و در واقع وابستگى اقامت آنان از ۵ سال به ۴ سال و بعد به ۲ سال رسیده است، با وجود این معنایش این هست که بواقع اینها باید دوسال تحمل بکنند. حتما امکاناتی وجود دارد که بشود اين مدت را تقليل داد و در مدت کمتری هم برای برايشان اقامت گرفت، ولی در عمل اینهم با دشواریهایی که گفتم، یعنی در عمل با اشکال کار روبروست. در صورتيكه فرض کنیم زنی مورد خشونت قرار گرفته است، دوباره باید به اداره خارجیها توضیح داد که تا چه میزان بوده و تا چه حدی این زن مورد خشونت قرار گرفته است.
دویچهوله: خانم کشاورز، من در اينجا سوال را به شکل مشخصترى مطرح کنم، اگر زنی در ایران با کسی كه ساكن آلمان است آشنا بشود و بخواهد با وى ازدواج كند و از اين طريق به آلمان بیاید، این زن در درجه اول براى چه مدت زمانى اجازه اقامت در آلمان را میگیرد؟
کشاورز: اگر او با کسی که ازدواج میکند، مردی باشد که تبعیت آلمان را داشته باشد، اقامتى موقت مىگيرد، يعنى با ویزای موقت وارد آلمان میشود و در آلمان به او اقامت میدهند که بستگی به شرایط دارد. یعنی اگر مدارکشان کافی و کامل باشد، معمولا یکساله ـ دوساله و تا سهسال هم میتوانند این اقامت را بگیرند.
دویچهوله: آیا اقامت اين فرد بستگی به اين موضوع دارد که همسرش آلمانی باشد و یا ایرانی؟ یعنی با توجه به اينكه همسرش آلمانی و يا ایرانی باشد، نوع اقامت وى متفاوت خواهد بود؟
کشاورز: بله! کاملا متفاوت است. ببینید، اگر که همسر آلمانی باشد طبعا بعد از سه سال او میتواند تقاضای اقامت دائم را براى این خانم بکند. ولی اگر که همسر ایشان ایرانی باشد که دارای اقامت دائم، ولی تبعه آلمان نباشد، مدت بیشتری طول میکشد تا این خانم بتواند اقامت دائم را بگیرد. یعنی حدود ۵ سال باید صبر بکند و باید در نظر داشته باشد که در مواردی که همسر آلمانی نیست برای گرفتن هر گونه اقامتی باید این شرط مهم رعایت بشود که اینها از کمکهای اجتماعی اینجا استفاده نکنند. یعنی مرد یا زن، که در اینمورد بخصوص مردها، باید درآمد کافی برای اداره زندگی هردو داشته باشند. در قانون جدید برای گرفتن اقامت دائم که تازه آنهم فرم، نوع و اسماش عوض شده است، باید زبان آلمانی را هم فراگرفته باشند.
دویچهوله: در اینجا شنیده میشود که خانمهای ایرانی که از این طریق به آلمان میآیند، اغلب دچار مشکلاتى میشوند و بعضی وقتها اختلافات خانوادگی آنقدر بالا میگیرد که منجر به اعمال خشونت در خانه میشود و زن نمیتواند این وضع را تحمل کند. این زن تا چه مدت باید شرايط اين چنينى را تحمل كند تا بتواند اقامت مستقل خود را بگیرد؟
کشاورز: طبعا ما به هیچ کس توصیه نمیکنیم که خشونت را تحمل بکند. ولی اینکه الزاما در مدت کوتاهی، بعد از اینکه از خانه آمد بیرون، آیا اقامتاش مطمئن و تامین شده است، این یک سوالیست که سخت میشود با اطمینان به آن جواب داد. خیلی وقتها این موضوع بستگی دارد به اینکه اداره اقامت و اداره خارجیهای محل چه جور برخورد بکند با این مشكل در آن شهر چه طور جوری برخورد شود و بخصوص اینکه چقدر پیگیری برای کارش بشود. فرض کنیم، زنی که به آلمان میآید و بعد از ششماه آنقدر مورد خشونت قرار میگیرد که دیگر تحمل زندگی با آن مرد برایش ممکن نیست، خوب، طبعا از خانه میآید بیرون، ولی اینکه اقامتاش هم مطمئن و تامین باشد و تمدید بشود، این موضوعیست که باید خیلی با تردید به آن نگاه کرد و بخصوص شنوندههایی که صدای ما را در ایران میشنوند دقت بکنند که متاسفانه به این راحتی که فکر میکنند ، خوب، حالا یک مدتی تحمل میکنم و بعد از اینکه ديگر نتوانستم، اگر بتوانم ثابت بکنم که مورد خشونت قرار گرفتهام اقامت میگیرم، متاسفانه اینطور نیست. یعنی به این راحتی نیست، برای اینکه اولا اثبات خشونت کار سختیست، خشونت لفظی و روحی را سخت میشود اثبات کرد و این برای اداره خارجیها کافی نیست. در موردی که خشونت بدنی انجام شده باشد، با گواهی دکتر و تصدیق دکتر طبعا میشود یک کارهایی کرد، ولی مدت زیادی طول میکشد. مواردی را ما داشتهایم که متاسفانه نتوانستیم براى آنها اقامت بگیریم.
دویچهوله: شما فکر میکنید این مشکلات عمدتا ناشی از نامشخص بودن تعیین حد و مرز خشونت در این قانون است؟
کشاورز: این یک نکتهی مهمی است و دوم اینکه، همراهی اداره خارجیها و اداره اقامت برای این موضوع کافی نیست. یعنی اینکه میگویند زنی که به دلیل ازدواج و بدون مشکل سیاسی وارد آلمان شده است، وقتی ازدواجاش در اینجا شکست میخورد میتواند به مملکتاش برگردد و در آنجا دچار مشکل نمیشود. در واقع استدلال آنها این است که خیلی خوب، ما مورد خشونت واقع شدن را قبول میکنیم، ولی اینکه این خانم به دلیل خشونت اجازه داشته باشد اینجا بماند یک داستان دیگر است.
دویچهوله: آیا داشتن بچه در این فاصله دلیلی برای گرفتن اقامت این خانم در آلمان است؟
کشاورز: مسلم است. بچه داشتن وضع را بکلی تغییر میدهد، برای اینکه قانون تاکید دارد به اینکه پدر و مادر برای اینکه بچه را بزرگ بکنند، با هم باشند و در مواردی که بچه هست و یکی از طرفین دارای اقامت میباشد، براى اينكه این بچه بواسطهی آنطرف اقامت میگیرد، طرف دوم، پدر یا مادر بواسطه بچه اقامت میگیرد. بنابراین، حضور بچههایی که اقامت دارند همیشه کمک میکند به اینکه بواسطهی حق سرپرستی و از طریق حق سرپرستی بتواند مرد یا زن هم اقامت بگیرد.
دویچهوله: خانم کشاورز با سپاس از اینکه وقت در اختیار ما قرار دادید.