عراق و تشديد درگيرىها
۱۳۸۵ دی ۱۴, پنجشنبه”بايد قبول كرد كه شش ماه پس از به قدرت رسيدن نورى المالكى، نخست وزير عراق، مشخص شده است كه او نمىتواند هيچ بيلان مثبتى از اقدامات شش ماههاش ارائه دهد. هر ماه كه مىگذرد، اوضاع در عراق به نسبت سابق باز هم بحرانىتر مىشود. در اين كشور جنگ زده خشونتهاى مذهبى هر دم ابعاد وسيع ترى مىيابند و سبب تشديد موج فرار شهروندان عراقى از كشورشان مىشوند. براى نورى المالكی، نخست وزير عراق، فقط عنوانى از نخست وزيرى باقى مانده است. او نخست وزير كشورى ست كه ديگر نمیتوان آن را رهبرى كرد. البته اين نكته را هم بايد افزود كه مشكلات كنونی، ربطى به نورى المالكى ندارد و جعفری، نخست وزير پيشين نيز با همين مشكلات روبرو بود و به همين جهت بايد از پست خود كناره گيرى مى كرد. اما مشكل در كجاست؟ بايد قبول كرد كه در عراق هيچ هماهنگىاى ميان آمريكائيان، دولت عراق و گروههاى سياسى و مذهبى فعال در اين كشور وجود ندارد. هيچ برنامهاى در اين كشور نيست كه مورد موافقت همه قرار گيرد. و تا زمانى كه اين مشكل اساسى حل نشده باشد، مالكىهاى بسيارى مىآيند و مىروند و عراق هر چه بيشتر در گرداب هرج و مرج فرو مىرود.”
روزنامهى تايمز، چاپ لندن، در شماره امروز خود به انتقاداتى مىپردازد كه اين روزها به اعدام صدام حسين، ديكتاتور سابق عراق، مىشود. مفسر اين روزنامه بر اين نظر است كه نبايد در غرب اين چنين به اعدام صدام انتقاد كند. در اين تفسير از جمله آمده است:
”خارجيان بايد احتياط بيشترى در محكوم كردن اعدام صدام از خود نشان دهند. مردم عراق از بىعدالتىها و ديكتاتورى حاكم در كشورشان در زمان حكومت صدام حسين رنج فراوان بردهاند. درك اين رنج براى شهروندان كشورهاى غربى به هيچ وجه امكان پذير نيست. قربانيان صدام قبل از كشته شدن، آن قدر تحقير مىشدند كه راضى بودند بميرند و از اين همه تحقير دردناك خلاص گردند. ”