عدم توانایی برخورد عادلانه در کودکان
۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبهبرخورد عادلانه در فرد چگونه شکل میگیرد؟ این پرسشی نیست که تنها ذهن فیلسوفان را به خود مشغول میکند. دانشمندان نیز به دنبال ریشههای این رفتار پسندیده هستند. در حالی که بزرگسالان میتوانند چیزی را به طور عادلانه میان چند نفر تقسیم کنند، اما کودکان معمولا تنها به خود فکر میکنند و بهترین و بیشترین را برای خود میخواهند. توانایی برخورد عادلانه چگونه شکل میگیرد.
خودخواهی کودکان به این دلیل نیست که نمیتوانند ویژگی بخشندگی را در خود پرورش دهند یا با آن آشنایی ندارند. نیکولاس اشتاینبایس (Nikolaus Steinbeis)، روانشناس آلمانی از موسسه ماکس پلانک در جریان پژوهشی متوجه شد که مغز در دوران کودکی هنوز به آن حد از تکامل نرسیده که بتواند تصمیمی عادلانه بگیرد.
هنر تقسیم کردن
اشتاینبایس با بکار بردن نظریه بازی، رفتار استراتژیک را بین ۱۴۶ کودک در سنین ۶ تا ۱۴ سال بررسی کرده است. نظریه بازی شاخهای از ریاضیات کاربردی است و تلاش میکند تا رفتار ریاضی در یک موقعیت استراتژیک را مدلسازی کند. این موقعیت زمانی پدید میآید که موفقیت فرد وابسته به راهبردهایی باشد که دیگران انتخاب میکنند.
در مرحله اول بازی به برخی از کودکان ۶ سکه داده شد و به برخی دیگر هیچ سکهای دریافت نکردند. تمام کودکان میدانستند که این سکهها ارزشمند هستند. در ازای یک سکه کودکان عکسبرگردان دریافت میکردند و برای ۶ سکه، یک کتاب. کسانی که صاحب شش سکه بودند میبایستی دارائی خود را با دیگران تقسیم میکردند. کسانی که هیچ سکهای نداشتند، چیزی دریافت کردند، اما این تقسیم روندی چندان عادلانه نداشت.
در مرحله دوم قانون این بود که اگر طرف مقابل معامله پیشنهادی صاحب سکهها را قبول نکند، پس صاحب سکهها نیز دارائی خود را از دست میدهد. اشتاینبایس در این مورد میگوید: «ما میخواستیم بدانیم که آیا این کودکان زمانی که میدانند معاملهی غیرعادلانه برابر با از دست دادن هدیهشان است، معاملهی عادلانهتری پیشنهاد میدهند.»
در این مرحله کودکان بزرگتر بیشتر توانایی این را داشتند که برخورد خود را با قانون جدید تطبیق دهند، در حالی که رفتار کوچکترها تقریبا هیچ تغییری نکرد. اشتاینبایس میگوید: «آنها میدانستند که قانون بازی تغییر کرده است، اما در عین حال تلاش میکردند که خود بیشترین نفع را از معامله ببرند. آنها متوجه بودند که شرایط ناعادلانه است، اما برایشان سخت بود که این آگاهی را بکار ببرند.»
تذکرهای اخلاقی به تنهایی راه به جائی نمیبرد
دانشمندان برای پی بردن به اینکه با بالا رفتن سن، توانایی برخورد استراتژیک افزایش مییابد، فعالیت مغزی ۲۸ کودک را که در این بازی شرکت داشتند مورد بررسی قرار دادند. اشتاینبایس متوجه شد که بخش جلوئی مغز هر قدر که سن بیشتر است، فعالتر میشود. این بخش از مغز همچنین مسئول کنترل انگیزههای خودمحورانه است.
این پژوهش نشان داد که تذکرهای اخلاقی مربیان و والدین به تنهایی نمیتواند به کودکان کمک کنند. اشتاینبایس اعتقاد دارد که شرایطی که کودکان علیرغم آگاهی برخوردی خودخواهانه از خود نشان میدهند بایستی به درستی تشخیص داده شود و بایستی به آنها در شرایط مشخص نشان داد که برخورد درست کدام است. دانستن اینکه چه برخوردی درست است و اجرا کردن آن برخورد درست با هم فرق زیادی دارند. حتی بزرگسالان نیز بارها در این مورد با شکست مواجه میشوند.
AZ/MM