1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

عبدالكريم لاهيجى / بيانيه جديد جامعه حقوق بشر و انتقادى به اپوزيسيون ايران

۱۳۸۲ آذر ۱۵, شنبه

از سوى جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران بيانيه‌‌اى در پاريس به امضاى دكتر عبــــدالکـريم لاهيــــجی، رئيس اين جامعه و نايب رئيس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر منتشر شده است با عنوان “هلسينكى و ما” كه در آن پس از بر شمردن پيامدهاى روند هلسينكى در اروپا كه تحولهاى مهمى از نظر تنش‌زدايى و دفاع از حقوق بشر به دنبال آورد، به اروپا انتقاد شده است كه چرا در گسترش دادن سياست متجلى در کنفرانس امنيت و همکاری ارو

https://p.dw.com/p/A65D
عکس: AP

پا در رابطه‌اش با جهان سوم، خاصه در زمينه حقوق بشر، ناتوان است. بيانيه محورهاى ديگرى نيز دارد كه در مصاحبه‌اى با آقاى لاهيجى بدانها مى‌پردازيم.

مصاحبه كننده: كيواندخت قهارى

صداى آلمان: آقاى لاهيجى، ده دسامبر را در پيش رو داريم كه روز جهانى حقوق بشر است و در اين روز به خانم شيرين عبادى به‌عنوان مدافع حقوق بشر جايزه صلح نوبل اهدا مى‌شود. شما در اين روزها كه جهان توجه ويژه‌اى به مسئله حقوق بشر در ايران دارد، بيانيه “هلسينكى و ما” را انتشار داده‌ايد. ضمن برشمردن محورهاى اصلى اين بيانيه خواهش مى‌كنيم انگيزه جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران را از انتشار آن براى ما شرح دهيد.

عبدالكريم لاهيجى: نخست اينكه با توجه به گذشت بيش از سى سال از روند هلسينكى و با توجه به اينكه طى يك سال گذشته بارها و بارها ما در گفتگوهايمان با اتحاديه اروپا، كه مى دانيد طرف گفتگوهاى جمهورى اسلامى ايران هم بوده، به، مى توانم بگويم كم كارى و بى توجهى و تا حدودى خوش بينى خارج از حد اتحاديه اروپا به اين گفتگوها و در نتيجه فرعى تلقى كردن وضعيت حقوق بشر در ايران توجه كافى نشده بود، اين بود كه از يك سو، با توجه به اينكه ما مقارن با انتشار همين نوشته نامه اى هم به اتحاديه اروپا، جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران و فدراسيون بين المللى حقوق بشر نوشته و بيلان اين يك سال را ما داديم و بنابراين در ارتباط با آينده روابط اتحاديه اروپا با جمهورى اسلامى در چارچوب حقوق بشر هم پيشنهادها و توصيه هاى لازم را كرديم.

از اين نظر خواستيم هم باصطلاح بيلان اين يك سال را به آگاهى مردم برسانيم، هم بگوييم كه در آينده درخواستها، مطالبات ما و استراتژى حقوق بشرى ما چيست در ارتباط با سازمان ملل، در ارتباط با اتحاديه اروپا، در ارتباط با جمهورى اسلامى ايران و حتى اپوزيسيون جمهورى اسلامى ايران. براى اينكه طى اين سالها و به ويژه ماههاى اخير، پس از انتخاب خانم شيرين عبادى به عنوان برنده جايزه صلح نوبل، بارها و بارها ما ديده ايم كه متاسفانه اپوزيسيون جمهورى اسلامى در خارج از كشور توقعاتى از مدافعان حقوق بشر دارند، به ويژه از شيرين عبادى با توجه به نقشى كه به لحاظ اين جايزه در آينده ايران، دموكراسى، حقوق بشر ايفا خواهد كرد، كه خب ما ناگزير شديم بگوييم كه موقعيت سازمانهاى حقوق بشر، ارگانهاى جامعه مدنى، در يك جامعه رو به تحول، در يك جامعه اى كه دوران گذار را مى گذراند، و در يك جامعه اى كه متاسفانه هنوز اختناق، سركوب، روزى نيست كه قربانى نگيرد، به چه صورتى است و بنابراين چه توقعاتى بايد از سازمانها و مسئولان حقوق بشر داشت و بى جهت آنها را، فعاليت آنها را، چارچوب اهداف، فعاليتها، مبارزات آنها را با سازمانهاى سياسى اشتباه نكرد.

بنابراين اين نوشته ما هم جنبه گزارش دارد از يك سال وضعيت حقوق بشر در ايران، به ويژه در ارتباط با اتحاديه اروپا، هم تبيين استراتژى سازمانهاى حقوق بشر است در ايران و خارج از ايران و هم به صورتى در هر حال پاسخ دادن به برخى از انتقادهايى است كه به خصوص طى دو ماه اخير متوجه همكار عزيز و ارجمند من شيرين عبادى بوده است.

صداى آلمان: همان طور كه اشاره كرديد در اين بيانيه به اروپا انتقاد شده است، هر چند مى‌بينيم كه در سالهاى اخير توجه اروپا به موضوع حقوق بشر در رابطه با ايران بيشتر شده. اشكال اصلى سياست اروپا را شما در چه مى‌بينيد؟

عبدالكريم لاهيجى: اشكال اصلى اين بود كه آن چارچوب اوليه را كه به درخواست خود جمهورى اسلامى بر محور اين چارچوب گفتگوها شروع شده بود، جمهورى اسلامى رعايت نكرد. اتحاديه اروپا هم از آنها نخواست كه در جريان اين باصطلاح ميزگردها به محتواى آن چارچوب بايد عمل بشود و در غير اين صورت موردى براى ادامه اين ميزگردها نبود.

به عنوان مثال وقتى كه ما ديديم كه حاضر نشدند نهادهاى جامعه مدنى در داخل ايران را در اين گفتگوها شركت بدهند، منظور من كانون مدافعان حقوق بشر است، انجمن حمايت از حقوق كودك است، دو سازمانى كه توسط شيرين عبادى در ايران تاسيس شده، حتى كانون وكلا، انجمنهاى مستقل زنان، جمهورى اسلامى زير بار نرفت.

در باره سازمانهاى بين المللى به همين صورت است. در ميزگرد نخست فقط فدراسيون حقوق بشر بود. در ميزگرد دوم فدراسيون حقوق بشر و عفو بين الملل. در ميزگرد سوم باز نمى خواستند بپذيرند كه سازمان ديده بان حقوق بشر هم شركت كند، كه ما هم حاضر نشديم شركت كنيم و بالاخره ناگزير شدند. در هيچ يك از اين سه ميزگرد حاضر نشدند نهادهاى جامعه مدنى داخلى را كه اسم بردم شركت بدهند.

نكته ديگر اينكه هيچ گونه تداومى بين انجام ميزگرد و نتايج آن وجود نداشت كه پس از هر ميزگرد لااقل اتحاديه اروپا برگزارى ميزگرد دوم را منوط به اين بكند كه نتايج ميزگرد اول از طرف جمهورى اسلامى به مرحله اجرا گذاشته شود.

همين وضع را ما در مورد گزارشگران ويژه هم ديديم كه دو تا از اينها اصلا به ايران دعوت نشدند، برخلاف همان قولهايى كه در گفتگوهاى نخستين بين طرفين داده شده بود. در مورد گروه تحقيق در باره بازداشتهاى خودسرانه هم، به صورتى كه ما در اين نوشته به تفصيل گفتيم، هيچ يك از توصيه هاى آنها را، اعم از انحلال دادگاه انقلاب، دادگاه ويژه روحانيت، آزادى زندانيان سياسى و عقيدتى، عزل سعيد مرتضوى، به مرحله اجرا نگذاشتند. متاسفانه اتحاديه اروپا ناظر اين قضايا بود. انتقادها، توصيه هاى ما را پس از هر ميزگرد مى شنيد، اما از خود هيچ عكس العملى نشان نمى داد.

به موازات آن هم قطعنامه سنتى اتحاديه اروپا به كميسيون حقوق بشر سال گذشته تسليم نشد. اين باعث تجرى جمهورى اسلامى شد كه در هر حال بگويد كه پس ما توانسته ايم اتحاديه اروپا را متقاعد كنيم كه از يك سو ديگر قطعنامه اى به كميسيون حقوق بش ندهند، يعنى وضعيت عملى حقوق بشر در ايران ديگر برايشان مهم نباشد و از طرف ديگر اينها را همينجورى به صرف وقت و برگزارى ميزگرد دلخوش بكنيد تا بالاخره در سياستمان موفق بشويم.

متاسفانه اتحاديه اروپا طى اين يك سال همه اين فرصتها را از دست داد و به اعتراضها و توصيه هاى ما هم توجهى نكرد.

صداى آلمان: همان طور كه اشاره كرديد شما در اين بيانيه به منتقدان اين حكومت نيز انتقاد كرده ايد و از اين انتقاد بر مي‌آيد كه نظر شما اين است كه اپوزيسيون هنوز به حقوق بشر به‌عنوان حقوق بشر نمى‌نگرد. اين خودش را به چه صورت نشان مى دهد؟

عبدالكريم لاهيجى: اگر از حقوق بشر بخواهد استفاده ابزارى بشود، كه تمام باصطلاح فلسفه اين نوشته هم بر اين است كه ما به غرب بگوييم كه اگر شما در مبارزه تان با جناح رقيب، يعنى با بلوك باصطلاح كمونيست، از حقوق بشر، از دموكراسى، از اين ارزشهايى كه در هر حال اساس تشكيل سازمان ملل را از روز اول به وجود آورده، نمى توانيد فقط برخورد سياسى بكنيد و فقط فكر آزادى و امنيت اروپا باشيد.

در ارتباط با گروهها، سازمانهاى سياسى، آن مجموعه اى كه ما مى گوييم اپوزيسيون، همين است كه ما مسلما هدفمان بهبود وضع حقوق بشر در ايران است. ما هدفمان اين است كه مردم ايران به آزاديهاى اجتماعى، به حقوق بشر برسند. مردم ايران بتوانند يك نظام مورد نظر و خواسته خودشان را در چارچوب مقررات بين المللى حقوق بشر به وجود بياورند.

اما تلاش ما چارچوب مشخصى دارد. ما نمى توانيم مردم ايران را تحريك به مثلا قيام بكنيم، يا بگوييم مردم ايران انقلاب بكنند، يا بخواهيم برنامه سياسى براى مردم ايران تعيين بكنيم. اينها كارهاى سازمانهاى حقوق بشر نيست و اگر در گذشته به اسم حقوق بشر از اين برنامه ها داشته اند، مسلما از حقوق بشر سواستفاده شده است. اين كار، كار سازمانهاى سياسى است.

اينكه مثلا از شيرين عبادى خواسته بشود كه نظر شما مثلا راجع به فلان جريان سياسى، حالا اصلاحات يا غيراصلاحات، اقاى خاتمى چيست، اينها كار ما نيست. براى ما شخص مطرح نيست. براى ما آقاى خاتمى با توجه به اينكه به هر حال نماينده مردم ايران بوده است، از اين نظر مخاطب گفتگوى ماست، اعم از اينكه ما نسبت به آقاى خاتمى نظر مثبت داريم يا منفى. بنابراين ما نمى توانيم با آقاى خاتمى گفتگو نكنيم به لحاظ اينكه آقاى خاتمى نماينده اين نظام است. ولى وقتى گفتگو با آقاى خاتمى كرديم، نمى شود گفت كه شما به اقاى خاتمى به اين صورت مشروعيت داديد كه بخواهيد آقاى خاتمى را نگاه داريد و جمهورى اسلامى را اصلاح بكنيد، يعنى كه با اين نظام و ادامه آن موافق هستيد.

اگر يك چنين باصطلاح سواستفاده اى از موضعگيريهاى ما بشود، يعنى اينكه اصلا مبارزه حقوق بشرى، فعاليت حقوق بشرى را متاسفانه اپوزيسيون ما نمى شناسد و نمى داند كه سازمان حقوق بشر مثل تمام ارگانهاى جامعه مدنى واسطه است بين قدرت و مردم. بنابراين نه خودش در قدرت است، و از سوى ديگر نمايندگى مردم را هم دارد در باصطلاح تناظر با قدرت.

حالا اگر قدرت هم نخواهد با ما گفتگو بكند، آن هم مشكل خودش است. يعنى اگر آقاى خاتمى، دولت آقاى خاتمى يا ارگانهاى ديگر جمهورى اسلامى، قوه قضاييه، هر كدامشان، نخواهند با كانون مدافعان حقوق بشر، يعنى همكاران ما در ايران همكارى بكنند، گفتگو بكنند، آنها را به مذاكراتشان با اتحاديه اروپا دعوت بكنند، با وجود اينكه آنها هم درخواست كرده بودند، همينجا اشاره بكنم، اين ديگر مشكل دولت آقاى خاتمى، مشكل ارگانهاى جمهورى اسلامى است، مشكل ما نيست.

مى بينيد كه متاسفانه اين نقش ميانجى چقدر مشكل است، بد فهميده مى شود و حتى ممكن است كه مورد سواستفاده هم قرار بگيرد، يك گروههايى بخواهند ما را زير فشار بگذارند كه ما كار سياسى بكنيم و وقتى هم موفق نمى شوند از ما انتقاد كنند كه شما اهل مماشات هستيد، در پى نگاه داشتن رژيم جمهورى اسلامى هستيد و مى خوايهد كه اين رژيم از داخل اصلاح بشود و نه اينكه واژگون بشود. ما به اينها مى گوييم كه مسئله اصلاح، مسئله واژگوزنى، مسئله حقوق بشر نيست.

مسئله حقوق بشر بهبود روند حقوق بشر است. حقوق بشرهم در هيچ جامعه اى يك روزه به وجود نيامده است. دموكراسى هم همينطور. اين يك روند است.

در اين نوشته هم ما از روند هلسينكى صحبت كرده اين تا بگوييم كه آنجا هم به چه صورت قضيه اتفاق افتاد، به چه صورت اين نهضت عالمگير شد و به چه صورت موفق شد.

صداى آلمان: آقاى لاهيجى، از شما سپاسگزارم.

عبدالكريم لاهيجى: من هم متشكرم.