طرفدارى از حكومت و ”مزاياى درخشان آن”!
۱۳۸۵ فروردین ۷, دوشنبهاتحاديه اروپا براى كمك به اپوزيسيون روسيه سفيد میتواند حمايتهاى همه جانبهاى بكند. از جمله دادن كمك هزينه دانشجويى به دانشجويان دگرانديش و ايجاد امكان مسافرت براى آنها كه بتوانند با جوانان ساير كشورهاى اروپايى ارتباط برقرار و تبادل اطلاعات كنند. اطلاعاتى كه مطبوعات تحت كنترل دولت از پخش آنها امتناع ميكنند.
چنين اقدامى از اهميت زيادى برخوردار است. زمان كوتاهى قبل از برگزارى انتخابات رياست جمهورى در روسيه سفيد، رژيم ديكتاتور اين كشور تحت زمامدارى لوكاشنكو سازمان جوانان موسوم به ”رادا” را منحل كرد. از آن پس بايد جوانان عضو”رادا” وارد ائتلاف جوانان مهين پرست كه ساخته دولت است شوند.
گزارشى در همين زمينه:
ساعت ده صبح است. در دفترى كوچكى گروهى دانشجويان اتحاديه جوانان ”رادا” گرد آمدهاند. هيچكدامشان سرحال نيستند. مدتی است كه اتحاديه آنها منحل شده. يكى از آنها میگويد:
”به ما اتهام دخالت در امور داخلى حكومت را میزنند. و اينكه تصميمات رئيس جمهور را بايكوت میكنيم. راستش ليست اتهاماتی كه به ما زده میشود بلند است.”
اين دختر ۱۲ سال پيش از پايه گذاران”رادا”، اتحاديهاى متشكل از هفت سازمان جوانان در روسيه سفيد بود. اين اتحاديه نماينده جوانان اين كشور در انجمن جوانان اتحاديه اروپا به شمار میآمد و به اين سازمانها براى ايجاد ارتباط با ساير سازمانهاي جوانان دنيا كمك میكرد. درست به همين خاطر هم خارى درچشم حكومت روسيه سفيد بود. حضور فعال اتحاديه “رادا“ را حكومت روسيه سفيد تا مدتها تحمل كرد به اين اميد كه در خارج تصويرى دمكراتيك از روسيه سفيد ارائه بدهد. چندى پيش “رادا” كنگرهاى تشكيل داد كه در آن صدها جوان موضوع سياست آلترناتيو جوانان اين اتحاديه را مورد بحث قرار دادند. در اينجا بود كه كاسه صبر حكومت لبريز شد.
”تنها بكار بردن كلمه آلترناتيو كافى بود كه تا آنها تصميمشان رابگيرند. از آن پس ما را زير ذره بين گرفتند و همه حركاتمان را كنترل كردند. مقامات بدنبال بهانهاى گشتند كه اولين اخطار را بما بدهند. حكم دادگاه صادر شد و ظرف دو هفته اتحاديه ما منحل اعلام گرديد. مثل يك كابوس میماند. براى ما روشن بود كه در روسيه سفيد بارها انجمنهاى مردمى غيرقانونى اعلام میشوند. اما اينكه اينقدر سريع اين كار انجام میگيرد، كسى تصورش را نمیكرد. ”
حال بايد اعضاى اتحاديه ”رادا” وارد سازمان جوانان مهين پرست شوند كه لوكاشنكو پنج سال پيش درست كرده. او آنزمان نگرانى اين را داشت كه پايگاهش را در ميان جوانان از دست بدهد. در انتخابات سال ۲۰۰۱ رياست جمهورى دانشجويان از كانديداهاى اپوزيسيون حمايت كردند. اگرچه اين حمايت در نتايج انتخابات هيچ تاثيرى نداشت، اما لوكاشنكو را ترس برداشت و او تصميم به ايجاد يك سازمان جوانان طرفدار خودش كرد. سازمانى كه با سرمايه گذارى دولت بيشترين حمايت مالى را میشود. هركس در آنجا فعاليت كند، ديگر احتياجى به دغدغه خاطر براى آيندهاش ندارد. اعضاى سازمان جوانان ساخته لوكاشنكو از مزاياى بسيارى برخوردارند. مزاياى شغلى و موقعيت هاى اجتماعى و انواع و اقسام مزاياى مالى از جمله ورود مجانى به نمايشگاهها، كنسرتها و غيره، تخفيف براى ديسكو، و ... و تنها چيزى كه از آنها انتظار میرود وفادارى به حكومت است. افرادى كه خدمتكارهاى خوبى باشند، از موقعيتهاى درسى بالا در وزارتخانهها برخوردار میشوند. با استفاده از همين روشها و علاوه بر آن فشار به جوانان مخالف براى ورود به سازمان جوانان ساخته دولت، تعداد اعضاى اين سازمان در دوسال اخير به ۵۰۰ هزار نفر رسيد.
”بارها من شاهد اين بودم كه رييس دانشگاه وسط كلاس درس وارد میشد و فرمهاى عضويت را بين دانشجويان پخش میكرد با اين تقاضا كه آنها سريعا پركنيم و به دفتر دانشگاه تحويل دهيم. به ما گفته شده كه هركس سرپيچى كند، شانسى براى دورههاى كارآموزى و بعد از آن هم يك شغل خوب ندارد.”
اين دانشجو میگويد كه بسيارى از دانشجويان از ترس هم كه شده اين فرمها را پرمیكردند و به عضويت درمیآمدند. او كه گالينا نام دارد از اين كار خوددارى كرد. ابتدا براى او در دانشگاه مشكلاتى بوجود آمد. نمرههاي درسى او از ترمى به ترم ديگر بدتر شدند. و كمى قبل از پايان درسش او را از دانشگاه بيرون كردند.
سرنوشت گالينا، سرنوشت بسيارى ديگر از دانشجويانى است كه حاضر به پذيرش عضويت سازمان جوانان وابسته به حكومت نشدهاند.
”همه چيز مانند سيستم آنزمان اتحاد جماهير شوروى پيش میرود كه همه بايد وابسته حزب دولتى میبودند. با ائتلاف جوانان مهين پرست طرفدار لوكاشنكو همين روال به شكل هوشمندانه ترش تكرار میشود. با اين شعار كه هركس وارد آن نشود، به سرزمينش خيانت كرده و هيچ ايدئولوژى را خود حمل نمیكند.”
يكى از دوستان پسر گالينا كه او هم دانشجوست سالهاست كه تصميم خود را گرفته و میگويد:
”به نظر من بايد از اين كشور خارج شد. خيليها همين قصد را دارند. زيرا در اين كشور آينده درخشانى در انتظار ما نيست. همه آرزوها و آمال تورا در نطفه خفه میكنند.”
اينكه كمك اتحاديه اروپا به جوانان روسيه سفيد براى ادامه مقاومت و ايجاد ارتباط با ساير سازمانهاى جوانان دنيا تا چه اندازه به تغيير شرايط كمك كند و از بار نااميدى بكاهد را تنها آينده نشان خواهد داد. اما هستند بسيارى كه به اين حمايت خوشبيناند.