طبيعت و جمعيت در آلمان
۱۳۸۵ آبان ۲۹, دوشنبهموقعيت محوری و مركزی آلمان از زمان اتحاد دوبارهی شرق و غرب در سوم اكتبر سال ۱۹۹۰ ميلادى، بارزتر از گذشته شده است و آلمان فدرال بيش از پيش محور پيوند ميان شرق و غرب و نيز كشورهای حوزهی اسكانديناوی و حوزهی مديترانه گرديده است.
در حلقهی اتحاديهی اروپا و ناتو، آلمان فدرال، پلی است ميان غرب و شرق. مساحت آلمان ۳۵۷۰۰۰ كيلومتر مربع و جمعيت آن طبق آخرين آمار بالغ بر ۸۲ ميليون و ۲۰۰ هزار نفر میشود. اين كشور پس از فدراسيون روسيه، كه ۱۴۸ ميليون نفر جمعيت دارد، در فهرست پرجمعيتترين كشورهای اروپايی قرار گرفته است. بعد از آلمان، انگليس و ايرلند شمالی با ۵۹ ميليون نفر، فرانسه با ۵۸ ميليون و ۶۰۰ هزار نفر و ايتاليا با ۵۷ ميليون و ۵۰۰ هزار نفر پرجمعيتترين كشورهاى اروپائى حساب مى شوند.
طبيعت آلمان فوقالعاده متنوع و پر جاذبه است. سلسله كوههای بلند و پست با جلگهها، كوهپايهها، دشتها و درياچهها در كنار هم قرار گرفتهاند. از شمال آلمان به طرف جنوب میتوانيم پنج ناحيهی گوناگون طبيعی را از يكديگر متمايز كنيم. زمينهای پست در شمال، مناطق كوهستانی در ميانهی كشور، دشتهای مرتفع با فراز و نشيب گوناگون در غرب و در جنوب رشته كوههای آلپ به طبيعت آلمان تنوع مى بخشند. در جنوب تپههای شنی و خاك رسی و همچنين درياچه فراوان است كه با دشتها و مردابها و نيز كشتزارهايی پست تا آستانهی بلنديهای مركزى، دامن میگسترد. رودهای بسياری در آلمان وجود دارند كه مهمترين آنها رود راين به طول ۸۶۵ كيلومتر، الب به طول ۷۰۰ كيلومتر، دانوب به طول ۶۸۶ كيلومتر، ماين به طول ۵۲۴ كيلومتر و موزل به طول ۲۴۲ كيلومتر هستند. تعداد درياچهها و سدها نيز زياد است. با توّجه به جمعيت ۸۲ ميليون و دويست هزار نفری آلمان و مساحت ۳۵۷ هزار كيلومتر مربعی آن، نزديك به ۲۳۰ نفر در هر كيلومتر مربع خاك اين كشور زندگی میكنند. بدين ترتيب آلمان جزو پر تراكم ترين كشورهای اروپاست. تنها بلژيك و انگليس هستند كه تراكم جمعيتشان از آلمان بيشتر است.
شهر برلين كه پس از وحدت دوبارهی آلمان با رشد جمعيت سريعی مواجه است، چهار ميليون و سيصد هزار سكنه دارد. در منطقهی صنعتی راين و رور كه شهرهای آن بدون مرز مشخصی به همديگر پيوستهاند، بيش از ۱۱ ميليون نفر زندگی میكنند و اين معادل است با حدود ۱۱ هزار نفر در هر كيلومتر مربع. از جمله مناطق ديگری كه تراكم جمعيت زيادی دارند، منطقهی راينـماين با شهرهای فرانكفورت، ويسبادن و ماينس است. مناطق متراكم صنعتی ديگر مانهايم، لودويكسهافن و همچنين شهر اشتوتگارت و حواشی آن هستند. پنج شهر بسيار بزرگ و مهم آلمان عبارتند از كلن، فرانكفورت، هامبورگ، مونيخ و برلين. در كنار اين شهرها، مراكز ديگری هم هستند كه كم جمعيت ترند. به طور كلی جمعيت در غرب آلمان از شرق آن بيشتر است. در شرق كه ۳۰ درصد خاك آلمان را تشكيل میدهد، كمتر از يك پنجم جمعيت يعنی ۱۵ ميليون نفر سكونت دارند و تنها سه شهر از بيست شهر بزرگ و مهم آلمان با جمعيتی معادل ۳۰۰ هزار نفر در بخش شرقی قرار دارند.
تقريباً يك سوم مردم آلمان يعنی ۲۵ ميليون نفر از آنها در ۸۲ شهر بزرگ زندگی میكنند. در اينجا بايد بگوييم كه مراد از شهر بزرگ، شهرهايی با جمعيت بيش از يكصد هزار نفر است. آلمان دارای ۱۶ ايالت است و هر ايالت دارای مركز يا پايتختی است. شهر بن كه شما صدای ما را از آن میشنويد، در استان نورد راين وستفالن در غرب آلمان قرار دارد. مركز اين استان شهر دوسلدورف است. اما شهر كلن به خاطر تمركز و تراكم فرهنگدوستان و فرهيختگان اين سرزمين، در اين ايالت از دوسلدرف به مراتب آشناتر و برجستهتر جلوه میكند. از جمله ديدنیهای شهر كلن كليسای دم است كه جزو عجايب هنر معماری به حساب میآيد و هفتصد سال از زمان بنای آن میگذرد. شهر كلن در كنار رود راين واقع است. در بارهی عظمت و جّذابيت كنارههای رود راين همين بس كه بيش از دويست سال است اين رود و كنارههای متعلق به آن، توسط شاعران و نويسندگان مشهوری مانند آلكساندر دوما و لرد بايرن ستوده شده و میشود.
در حد فاصل ميان شهرهای رودسهايم Ruedesheim و كوبلنس، درهی راين قرار گرفته كه دو سال پيش، به خاطر تراكم آثار تاريخی و مناظر طبيعی بيمانند، از سوی يونسكو جزو ميراثهای فرهنگ جهانی شناخته و ثبت شد. تنها برجها و كاخهای قديمی نيستند كه در اين منطقه خودنمايی میكنند، بلكه تاكستانهای منحصر به فرد و گردشگاههای بینظير مانند پاركهای طبيعی بوپارد و باخاراخ هرسال جهانگردان زيادی را از سراسر جهان به اين مناطق میكشانند. به منظور پرهيز از درازی كلام، از شرح اهميت اقتصادی اين رود در حمل ونقل كالاهای مصرفی عمومی و فرآوردههای صنعتی میگذريم.
اما حال كه سخنمان به رود راين و ديدنيهای آن رسيد، نمیتوانيم گفتار را بی آنكه از لورلای Loreley حرفی زده باشيم، به پايان برسانيم: در ميان تنگهای در همين رود، تخته سنگی به بلندی ۱۳۲ متر قرار دارد كه از ديرباز عبور كشتيرانان را از اين منطقه دچار مشكلاتی میساخته است. در فرهنگ بوميان اين سرزمين، رفته رفته تصور شده كه بر روی اين تخته سنگ، دختركی موطلايی نشسته كه دائماً موی خود را شانه میزند و برای كشتيرانان آوازهای خوش میخواند و گاه آنها را از مسير خود منحرف میسازد. اين تخته سنگ و بعدها اين دوشيزه، لورلای نام گرفته و اهميت آن تا آنجا رسيده كه حتا شخصيتهای كشوری و لشگری جهان به هنگام ديدار از آلمان، سری هم به او میزنند و زيبايی او و مناظر اطراف را میستايند. اين شخصيت افسانهای تاكنون مضمون اشعار بسياری بوده و هنرمندان اروپايی ۵۰ اپرا در بارهی آن ساخته و به نمايش گذاشتهاند. نكتهی تفريح آميز ديگر اينكه هردو سال يك بار در اين منطقه، دختر شايستهای از ميان جوانان علاقمند به عنوان دوشيزه لورلای برگزيده و مورد تشويق فراوان هيأت داوران و هواداران اين تفريح واقع میشود.