1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ضرب و شتم فعالان دانشجویی در زندان

داود خدابخش / رادیو دویچه وله ۱۳۸۶ آذر ۳, شنبه

روز جمعه (۲۳ نوامبر) خبر رسید که دو تن از فعالان دانشجویی در زندان مورد ضرب و شتم مقامات زندان قرار گرفته‌اند. وابستگان این دو دانشجو و وکیل یکی از آنها در مصاحبه با دویچه‌وله از ماجرا و پیامدهای این ضرب و شتم می‌گویند.

https://p.dw.com/p/CSlx
عکس: picture-alliance/dpa

در ایران ماه‌هاست که برخوردهای سختگیرانه‌ی مقامات امنیتی جمهوری اسلامی علیه فعالان دانشجویی رو به تشدید است. دیروز جمعه (۲۳ نوامبر) خبر رسید که دو تن از دانشجویان در زندان مورد ضرب و شتم مقامات زندان قرار گرفته‌اند. رادیو دویچه وله کوشید با اعضای خانواده و وکیل این دانشجویان در بند تماس گرفته و از وضعیت ایشان اطلاع حاصل کند.

خانم ایران قاسمی، مادر علی عزیزی، دانشجوی زندانی در مورد وضعیت فرزندش گفت:

"الان خیلی وقت است که ما دیگر اطلاعی نداریم. یک وقت ملاقات هم به ما دادند که ملاقات را هم لغو کردند. [مقامات] هیچی با ما صحبت نمی‌کنند. من آن روز هم رفتم پیش آقای راسخ که الان بازپرس امنیت هستند، گفتم من بچه‌ام را ۱۷ روز است که ندیده‌ام، البته الان بیست روز هم از آن زمان گذشته است. گفتم که یک ملاقات می‌خواهم. به من گفتند که شما بچه‌تان را خوب تربیت نکرده‌اید. من به ایشان گفتم که من بچه‌ام را خیلی خوب تربیت کرده‌ام. اگر خوب تربیت نکرده‌ بودم، از آقای رئیس دانشگاه سه لوح تقدیر نمی‌گرفت. ایشان گفتند که نه خیر، شما خوب تربیت نکرده‌اید. من هم ناراحت شدم و یک بحث کوچکی بین ما شد. خب این به من هم برمی‌خورد، یعنی من خودم هم بی‌تربیت هستم دیگر! گفتم بچه‌ی من فقط انتقاد کرده و کار دیگری نکرده است. ایشان برگه‌ی ملاقات را به ما دادند و ما رفتیم ۴ تا ۵ ساعت در آنجا ایستادیم. ما را حتا بردند داخل، ولی زنگ زد و ملاقات را لغو کرد."

خانم قاسمی در مورد اینکه آیا به مقامات قضایی مراجعه کرده است یا خیر می‌گوید:

"بله، دادگستری پیش آقای آقایی، که رئیس دادگستری هستند و هنوز به ما جوابی نداده‌اند. ما از ایشان کمک خواستم، آنهم فقط برای ملاقات با بچه‌ام. ما هر روز می‌رویم دادگاه انقلاب تا ساعت ۲ یا ۳ بعدازظهر. بی‌جواب! هیچکس نیست جوابگو باشد، بعد برمی‌گردیم به خانه. حتا لباس گرم از ما خواستند، قبول نکردند. آخرین تلفنی که پسرم به ما زد گفت که کمرم درد می‌کند، برایم شال بیاورید. شال را قبول نکردند. دیگر نمی‌دانیم چه باید بکنیم."

خانم قاسمی پاسخ به این پرسش که آیا از وضعیت دیگر دانشجویان اطلاعی دارد یا خیر، گفت:

"بله، دیروز به من گفتند که احمد قصابان و مجید توکلی گویا می‌خواسته‌اند اینها را از هم جدا کنند و آنها مخالفت کرده‌اند و بدنبال آن کتک زیادی خورده‌اند."

در تماسی که با آقای علی توکلی، برادر مجید توکلی، دانشجوی زندانی داشتیم، وی در مورد وضعیت برادرش گفت که خانواده‌اش تنها یک تماس تلفنی با او داشته و او از ضرب و شتمی که علیه او صورت گرفته، گفته است. آقای علی توکلی افزود:

"بله، ما با مجید تماس داشتیم و مجید از قرار معلوم نمی‌توانست صحبت کند. به نظر می‌آمد که زبانش بدجوری شکافته شده است. خیلی هم نمی‌توانستیم حرف‌هایش را متوجه بشویم. زبانش بشدت صدمه دیده بود. فقط یک تماس تلفنی کوتاه داشت که وضعیت‌اش را به ما گفت. سرفه‌ی خونی می‌کرد، سینه‌اش صدمه دیده است، از ناحیه‌ی شکم درد دارد، احتمالا فک‌اش شکسته است و گونه‌اش هم صدمه دیده است."

آقای توکلی در مورد علت این ضرب و شتم گفت:

"مثل اینکه آقای ضیایی نامی، که معاون بند اندرزگاه هشت هستند، با او درگیر شده است. از قرار معلوم شش هفت نفر دیگر هم بوده‌اند. همگی می‌ریزند سر او. دلیل‌اش را هم ما دقیقا نتوانستیم متوجه شویم، چون نتوانستم خوب با برادرم صحبت کنم. فقط گفت هشت نفر بودند و آقای ضیایی هم فرد اصلی بوده است که حتا سر برادرم را به زده است به دیوار. این چیزی است که من از حرف‌های برادرم متوجه شدم."

آقای توکلی در مور اینکه آیا وی به مراجع قضایی شکایت کرده است یا خیر، گفت:

"امروز وکیل‌شان آقای دادخواه به دادگاه رفته بودند، ولی اجازه‌ی ملاقات نداده بودند. من پریروز با آقای سلیمانی، مسئول زندان‌های تهران شخصا صحبت کردم. همان لحظه که من صحبت کردم، تقریبا یک ربع ساعت دیگر دکتر رفته بود بالای سر برادرم و او را ویزیت کرده بود. و گفته بود که باید از صورت و سینه از او عکسبرداری شود."

آقای محمد علی دادخواه، وکیل مدافع گروهی از دانشجویان زندانی در مورد موکل‌اش، آقای مجید توکلی به رادیو دویچه وله چنین گفت:

"بر مبنای اعلاماتی که خانواده‌ی ایشان کرده‌اند و خودش اعلان داشته است، مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است. من امیدوارم که این مسائل پیگیری شود و بر مبنای رعایت قانون این مسائل تحت پیگرد قرار بگیرد. زیرا اصولا هنگامی که استدلال و دلیل و منطق و حجت است، در نظام قانون اساسی ما صراحتا اعلام شده که شکنجه هیچ بنیادی برای احراز مورد نیست و اقرار و اعترافی که بر پایه‌ی شکنجه گرفته شود، فاقد است، و نه دادرس و نه دادگاه به آن اعتبار نخواهد داد. ضمنا در پیشینه‌ی فقهی ما هم فقها اعلام کرده‌اند که اراده باید باطنی باشد. اراده‌ی لفظ مؤید اراده‌ی باطن نیست. از همه‌‌ی اینها گذشته قانون مدنی نیز بر اقراری که فاقد قصد و نیت باشد، اعتبار نداده است. البته آقای رئیس دادگستری قول دادند که فرصت و رخصت دیدار آنها فراهم بشود. اما امروز رئیس دادگاه با دیدار و ملاقات من از زندانیان، آقایان توکلی، قصابان و منصوری موافقت نداشتند."