شهر فلورانس ميزبان سمينار «هنر و عرفان در ايران»
۱۳۸۵ تیر ۸, پنجشنبهدکتر فرهاد تهرانى، متخصص مرمت بناهاى تاريخى، يکى از سخنرانان اين سمينار يکروزه است. او مبحثى را تحت عنوان «آب و باغها» مطرح خواهد کرد. دکتر تهرانى در اين زمينه مىگويد:
«مبحثى که من به آن مىپردازم، آب است و ارتباطش با باغ. و من سعى مىکنم آب را محور هرگونه فعاليتى ببينم. شروع من بصورت آب در ديکشنرى يا در لغتنامههاست که اين نشان مىدهد لغت آب مثلا در خيلى از کتابها چندين صفحه را اشغال مى کند. مثلا ما داريم آباد، آبرو، آبگينه، آبی. لغتهاى مختلفى را من يکمقدار بحث مى کنم و سعى مىکنم اين را با عکس نشان بدهم که اين چه جايگاهى مىتواند داشته باشد. يعنى آب متاثر مىکند تمام فعاليتهايى که در فلات ايران اتفاق مىافتاد.».
يکى از رويکردها در تحليل و تفسير معمارى ايرانى نگاهىست که از آن بنام «نگاه عرفانی» ياد مىشود. دکتر فرهاد تهرانى در اينباره مىگويد: «در باغ وقتى شما محور اصلى باغ را تعريف مىکنيد، شما بيشترين باغها را اگر نگاه کنيد جلويش يک استخر است و اين استخر دقيقا هندسه ساختمانى که بايد در کنار اين آب باشد به آن ديکته مىکند و خيلى تاثير مىگذارد در تمام زوايا و گوشههاى باغ ايرانى.»
يکى از کهنترين نمونههاى باغسازى ايرانى باغسازى هخامنشى در پاسارگاد است. دکتر تهرانى درباره نحوه تحول اين شيوه باغسازى وقتى به دوران اسلامى مىرسد، متذكر میشود:
«کاخ صدستون موقعى که مىآيد در مقطع اسلامى، مىآيد بعد از اسلام مثلا بصورت مسجد شبستانى، بصورت مکرر تکرار مىشود. يعنى از آن حالت خاص کاسته مىشود و به يک حالت عام آورده مىشود. بخشى از آن هم که مىدانيد تابعى از طبيعت است. طبيعت است که نياز دارد که اگر شما مىخواهيد يک فضاى سرسبز يا چهارتا علف هم بکاريد، دورش را با يک ديوار خاکى با يک ديوار چينهاى محصور بکنيد که بتوانيد آن کار را انجام بدهيد. يعنى از حالت خاص خارج مىشود در دست گروه محدود به حالت عام در دست عموم قرار مىگيرد.»
دکتر تهرانى همچنين يکى از کاملترين و دستنخوردهترين نمونههاى باغ ايرانى را باغ فين مىداند و معتقد است:
«ببينيد، سيستم جابجاى آب آن که ظاهر است زياد دست نمىخورد، ولى بخشى که آب با تنبوشه، مثلا آبهاى تحت فشار با تنبوشه انتقال پيدا مىکند، آنها عموما بوسيله ريشههاى درخت نابود مىشوند، چون از تنبوشه يکذره رطوبت مىزند بيرون و درختهاى کويرى هم دنبال آب هستند و مىآيند و اينها را نابود مىکنند. مثلا به نظر من باغ فين سالمترينشان هست، چون يکمقدارهم روىشان مطالعه شده، ولى مثلا بعضى از باغها، عکسهاى قديمىشان را که مقايسه مىکنم که تنها ابزارى هم که من دارم همين عکسهاست، وقتى عکسهاى قديمى را مقايسه مىکنم باغ فين به نظر مىرسد آن حالت را دارد. منتها متاسفانه ما اطراف باغ را هم خراب مىکنيم. يکمقدار باغهاى ايرانى يا آن پرديس که ما مىگوييم، تضاد بين خشکى و سبزىست. وقتى که ما مىآييم دور يک باغى را که خشک بوده ما سبز مىکنيم، آن را از حالت نگين بودنش خارج مىکنيم. خيلى وقتها اين اتفاق دور باغ متاسفانه الان مىافتد. يعنى وقتى مىخواهند باغ را بهتر کنند، اطرافش را سبز مىکنند. به نظر من اين يک اشکال عمدهاش اين است که ديگر آن نگين کردن باغ در کوير را ازش مىگيرند.»
شيوا ارجمند، بيژن سعادت، چنگيز صانى، سيامک شهيدى، فريدالدين رادمهر، مائورو آنزه، مائوريتزيو بوگالنى و جوليو ساوى از ديگر سخنرانان سمينار «هنر و عرفان در ايران» هستند.
مريم افشنگ، گزارشگر صداى آلمان در رم