شهر فرنگ هنر در آلمان
۱۳۸۶ فروردین ۳۱, جمعهپوستر تبلیغاتی چهلویکمین نمایشگاه بین المللی هنر در شهر کلن آلمان، در میان انبوه آگهیهای تبلیغاتیای که دیوارهای این شهر را پوشاندهاند، چندان جلب توجه نمیکند. چون پوستر سادهای است که نشانی از اجزای پر زرق و برق و عجیب غریب یا غیرعادی ندارد: صفحه ای سفید که در بخش میانی آن چند مربع بزرگ و کوچک سرخ، بدون نظمی خاص و در زوایای مختلف کنارهم چیده شدهاند. در صدر پوستر، عنوان این نمایشگاه) (Art Cologne و این که آن ویژهی هنر مدرن و معاصر است، با حروفی قرمز رنگ نوشته شده است. اگر اطلاعات مربوط به این نمایشگاه با حروفی سیاه و ریز، متن پوستر را خال خال نمیکرد، به نظر میرسید که طراحش، گردهی آن را از تابلویی که در نمایشنامهی "هنر"، نوشتهی یاسمینا رضا، دستمایه اصلی داستان است، الهام گرفته: موضوع این نمایشنامه هم تابلویی است که یکی از قهرمانانش، سرژ آن راخریده و فقط یک رنگ دارد: "سفید، سفید روی سفید که اگر از پهلو به آن نگاه کنی، سایههایی سفید رنگ هم رویش می بینی"!
"قلب تپنده"
سفید روی سفید، موکت نه چندان نرمی است که در طبقه زیرین سالن شماره ۴ این نمایشگاه پهن شده است و با عنوان Open Space به "قلب تپنده"ی آن معروف است. چون آثاری که در Open Space به نمایش گذاشته شدهاند، در ژانرهنرهای چند رسانهای (مولتی مدیا) قرار دارند: مثل توپ های فولادیای که هنرمند آلمانی، هاینو زوبرینگ، روی زمین چمنی واقعی، مستقر کرده و به آن عنوان "بدون شرح" دادهاست. یا بالون سیاه بزرگی که مارک آشنبرنر، یکی دیگر از هنرمندان مشهور آلمانی با نام "خورشید دوم"، از سقف نمایشگاه آویزان کرده است. در دل این بالون، صفحهی تلویزیونیای کار گذاشته شده که فیلمی دربارهی "نفس کشیدن" نشان داده میشود. مارک آشنبرنر با "خورشید دوم" خود که از پلاستیک براق درست شده، به ویرانسازی طبیعت بهخاطر آز بیحد بشر اشاره میکند.
بهار بهجای پاییز!
این اولین بار است که نمایشگاه بین المللی هنر شهر کلن موسوم به آرت کلن در بهار برگزار میشود. تا چهلمین دور برپایی آن، آرت کلن همیشه در پاییز آغاز به کار میکرد. دلیل این جابه جایی نزدیک بودن زمان برپایی آن به نمایشگاههای رقیبی مثل Frieze Art Fair در لندن و Art Basel Maiami Beach در سوییس است. از مرتبه هنری و اقتصادی این نمایشگاه همین بس که در مراسم گشایشش، در ۱۸ ماه آپریل امسال (۲۰۰۷) بیش از ۱۶۰۰۰ مهمان و بازدید کننده شرکت کردند و امکان داشتند آثار عرضه شده از سوی ۱۹۰ گالری از ۴۰ کشور جهان را ببینند. خرید و فروش آثار ارایه شده، یکی از انگیزههایی است که بسیاری از هنردوستان و کلکسیونرهای جهان را به شهر کلن میکشاند. در این نمایشگاه نه تنها آثارمدرن دست به دست میشوند (مثلا تابلوهای نقاش مشهور آلمانی، بازلیتز به قیمت ۷۶۰۰۰۰ یورو)، بلکه آثار نویی چون "گربه"ی اندی وارهل، "خرید خوب" از جوزف بویز یا آثار کمتر معروف پیکاسو و مارک شاگال نیز به قیمتهای سرسامآوری خرید و فروش میشوند. کار آخر را گالری شوارتزر از دوسلدورف عرضه کردهاست.
غرفه "الهه" از تهران
هرچند گالری الهه از تهران، تنها غرفهای است که از ایران در این نمایشگاه شرکت کرده، ولی هنوز وارد این معاملات کلان نشده است. سرپرست غرفه الهه، خانم جواهری، اما به چنین آیندهای امیدوارست. الهه جواهری که خود نقاش است، در این رابطه میگوید:
«امیدوارم امسال بتوانم روابطی که در عرض این سه سال در این نمایشگاه برقرار کردهام، گسترش دهم و برای هنرمندان در کشورهای دیگر هم نمایشگاه بگذارم.»
وی از استقبال بازدیدکنندگان از غرفه الهه راضی است و تا امسال نیز تمام هزینه آن را که بالغ بر ۲۰۰۰۰ یورو میشده، خود به تنهایی تقبل کردهاست. جواهری که دیگر نقاشی نمیکند و تمام وقت خود را "صرف شناساندن گالریاش به هنردوستان ایرانی و غیر ایرانی کرده"، در این رابطه میگوید:
«این اولین باری است که شرکت خصوصی رنگ دامونفر از ما از نظر مالی حمایت کردهاست.»
پشتیبانی معنوی
از دولتی سرهمین پشتیبانی، گالری الهه توانستهاست آثار شش هنرمند ایرانی را که در تهران، نیویورک و برلین زندگی میکنند، در آرت کلن به نمایش بگذارد. اگر حمایتهای علی نصیر، یکی از نقاشانی که آثارش در این غرفه نیز عرضه شده، نبود، شاید خانم جواهری برای شرکت در این قدیمیترین نمایشگاه هنری اروپا با مشگلات بیشتری روبرو میشد. نصیر در این مورد میگوید:
"من از آن جا که با صحنههای هنری برلین و تهران آشنا هستم، کوشیدم که از آغاز دههی نود، با تماس با گالریهای آلمانی، آثار هنرمندان ایرانی را در برلین به نمایش بگذارم. چون این اقدامات با موفقیت همراه بود، خانم جواهری از من خواهش کرد، امکانات شرکت در آرت کلن را هم که نوشتن تقاضا، ارائه عکس آثاری که به نمایش در می آیند و دیگر فعالیتها بودند، به عهده بگیرم. الان سه سال است که با موفقیت این کار را دنبال کردهام.»
علی نصیر، نقاش رنگ های شاد و متضاد و نوید دهنده است که انسان ها را در موقعیت ها و بیشتردر حال حرکت نشان می دهد.
اصالت کاری و زندگی روزمره
یکی دیگر از هنرمندان غرفهی الهه، نیکی نجومی است که در نیویورک زندگی می کند. نجومی در سه کار سوررآلیستی که به نمایش گذاشته، از پیوند طبیعت و حیوان و مظاهر زندگی مدرن به نوعی یاس و حزن رسیده است که خود را در رنگهای قهوهای تیره، سیاه و خاکستری سیر منعکس میکنند. هرچند او کوشیده است با پس زمینههایی روشن از شدت این تیرگی بکاهد.
خسرو حسن زاده از هنرمندانی است که اگر منقدان آلمانی در مورد کارهایش نقد بنویسند، قطعا او را به خاطر "اصالت در کارش" خواهند ستود. زیرا او از موتیفهایی مثل مردان زورخانهای با لنگ، قوری چینی با نقش ناصرالدین شاه، استکان های کمر باریک، پنجهای آهنین به نشانه دست بریده ابوالفضل و میلهای زورخانهای و .... در کارهایش استفاده می کند. هر سه کاری که او در این نمایشگاه عرضه کرده، "بچه محل رفیق باز" نام دارند که با رنگ هایی تند و کمپوزیسیونی یک بعدی، سنت نقاشی قهوه خانهای را به یاد میآورند.
سه کار رکن الدین حائریزاده که در تهران زندگی میکند، به زندگی روزمره و نفسانیات انسانها میپردازد. در "بچههای آسمان"، مردی که در مرکز تابلو قرار دارد، در حال لمس بدن زن لختی است که به نظر میرسد در خوابی عمیق فرو رفته است. سه عکس شهریار توکلی، که تنها عکاس این غرفه است، توالتی را در نوشهر، حوضی خالی را در تهران و تختهای قهوهخانهای را در آب علی نشان میدهند. حائریزاده در سه تابلویش با عنوان "حمام مردانه"، مردانی را نقاشی کرده که بیش از هرچیزریش و سبیلهای انبوه و بدنهای خالکوبیشده شان به چشم میآیند.
بازدیدکنندگان خاص
آرت کلن تا روز یکشنبه، ۲۲ آپریل ۲۰۰۷ ادامه دارد. در این روز، بازدید برای عموم آزاد است. از ۱۸ آپریل تا این روز، درهای نمایشگاه تنها به روی هنرمندان، متخصصان و کسانی که دست اندرکار هنرهای تجسمی و چند رسانهای (مولتی مدیا) هستند، بازاند. این "بازدیدکنندگان خاص" خود را نه تنها از نظر تخصص، بلکه از نظر ظاهر هم با "افراد عادیای" که مثلا به نمایشگاه بینالمللی کتاب در فرانکفورت سر میزنند، متمایز میسازند: خانمها و آقایان ثروتمند و شیکپوشی که با دستهچکهایی معتبر در جیب و لباس هایی گرانبها که قطعا نمیتوان آنها را در فروشگاههای زنجیرهای تهیه کرد، از این غرفه به آن غرفه میروند و اینجا قرارداد کلانی را به امضا میرسانند و آنجا اثری نایاب را برای تکمیل کلکسیون خود میخرند. اغلب آنها به قشری تعلق دارند که سمت و سوی هنر فردا و چند و چون بازارخرید و فروش هنر را تعیین میکنند. معلوم است که برای جلب این بازدیدکنندگان لازم نیست، پوسترتبلیغاتی چشم گیری طراحی کرد. آنها پیشتر کارت دعوتهای حضور در این نمایشگاه را از گالری دارهای طرف معاملهی خود دریافت میکنند.