شعر شاعران در شعارهاى انتخاباتى
۱۳۸۴ خرداد ۲۶, پنجشنبهآنچنان كه سيمين بهبهانى بانوى شعر امروز ايران مىگويد، گويا در جريان انتخابات از شعر شاعرانى مانند نيما يوشيج و احمد شاملو و خود ايشان نيز استفادههاى تبليغاتى مىشود. از جمله اين شعرها، شعر «دوباره مىسازمت وطن» از سيمين بهبهانىست كه در سال ۱۳۶۰ سروده شده و براى نخستين بار به همراه شعر «كوچه» در مجله «چراغ» خانم سيما كوبان منتشر و باعث توقيف آن نشريه شد. شعر «دوباره مىسازمت وطن» در خارج از ايران، توسط داريوش خوانده شد و شكل سرودى ملى را به خود گرفت.
«دوباره مى سازمت وطن، اگر چه با خشت جان خويش
ستون به سقف تو مى زنم ، اگرچه با استخوان خويش
دوباره مى بويم از تو گل، به ميل نسل جوان تو
دوباره مى شويم از تو خون ، به سيل اشك روان خويش
دوباره، يك روز روشنا ، سياهى از خانه مى رود؛
به شعر خود رنگ مى زنم، ز آبى آسمان خويش
اگرچه صدساله مردهام، به گور خود خواهم ايستاد
كه بر درم قلب اهرمن، ز نعرهى آنچنان خويش
دوباره مى بخشىام توان، اگرچه شعرم به خون نشست؛
دوباره مى سازمت به جان، اگرچه بيش از توان خويش»
چگونگى تبديل «دوباره مىسازمت وطن» به شعار انتخاباتى را از خانم بهبهانى در حالى پرسيديم كه ايشان براى آزادى دكتر ناصر زرافشان و نجات جان وى، در برابر زندان اوين در تحصن به سر مىبردند، تحصنى كه با برخورد خشونتآميز نيروهاى انتظامى همراه شد: «من البته تا دو سه روز پیش اطلاعی نداشتم و خوشحالم که شعر من بعد از اینکه ۱۴ سال در وزارت ارشاد خاک خورده بود و ممنوع بود، حالا در خارج از کشور برایش خوانندگان زیادی پیدا شده و همينطور به صورت سرود درآمده است و حالا هم به ایران رسیده و خوشبختانه مقامات ایرانی هم شعردوست شدهاند و از شعرهای نیما و شاملو و شعرهای فروغ برای تبلیغاتشان استفاده کردهاند و بسیار تبلیغات گسترده ای از این راه کردهاند و «دوباره میسازمت وطن» هم از این قسمت بی نصیب نمانده است. بههرحال من خبر نداشتهام و حیرت هم میکنم و خوشحال هم هستم از این شعردوستی مردم و اصالتا از طرف خودم و وکالتا از طرف نیما، شاملو و فروغ و دیگر شاعران، حیرت و اعتراض خودم را اظهار میکنم».
خانم بهبهانى خود گفته است كه «اصلا من كه اعلام كرده بودم كه در انتخابات شركت نمىكنم، ديگر چرا بايد هزينهى آن را با شهر بپردازم». اما واژهى «اعتراض» از نظر سيمين بهبهانى معنايى حقوقى ندارد و ايشان از آن شكايت بردن به دادگاه را مراد نمىكنند، بلكه: «اینکه گفتم اعتراض، کمی هم جنبهی شوخی داشت. من نه هیچیک از این کاندیداها را میشناسم، نه در انتخابات شرکت میکنم، برای اینکه شكل انتخابات را درست نمیدانم و منتظرم قانون اساسی اصلاح بشود و انتخابات مطابق شرایط عادلانهای انجام بشود».
اعتراض سيمين بهبهانى به تبديل شعرش به شعار انتخاباتى، اعتراضى شاعرانه به مصالحهجويى در هنگامىست كه شاعر، راه را بر مصالحه بسته مىبيند. خودش مىگويد: «اگر چه مصلحتآيينم، ولى صلاح نمىبينم كه صحه از سر نادانى بر اين مصالحه بگذارم»
بهنام باوندپور