شایعات ناشی از غیاب • مصاحبه
۱۳۸۶ دی ۲۵, سهشنبهخودداری دسته جمعی چند تن از چهره های سرشناس حزب اعتدال و توسعه از ثبت نام در انتخابات مجلس هشتم به موضوع داغ اخبار مربوط به انتخابات تبدیل شده. در میان این چهره ها، کنارهگیری حسن روحانی بیشترین شایعات و گمانهزنیها را به دنبال داشت. برخی، علت را حمایت نکردن گروه های دوم خردادی از او میدانند، با وجودی که اصولگرایان نیز او را خوش نمیدارند. حال پرسش این است که: چرا سایر چهره های برجسته جریان موسوم به اعتدال گرا نیز از شرکت در انتخابات خودداری کردند؟ و نیز این که: این عقب نشینی چه تاثیری بر روند انتخابات و ترکیب نیروهای مجلس هشتم خواهد داشت و سوالات بسیار دیگر.
برخی پرسشهای مطرح در این عرصه را با محمد عطریانفر، از رهبران حزب کارگزاران سازندگی، در میان گذاشتهایم.
دویچهوله: دلیل عدم شرکت آقای روحانی در انتخابات مجلس هشتم به نظر شما چیست؟ مخالفتهایی است که درمیان برخی طیفهای اصلاحطلب و اصولگرا با کاندیداتوری ایشان شده یا اینکه آقای روحانی هدف بزرگتری را نسبت به کرسی مجلس در نظر دارند؟
محمد عطریانفر: آقای روحانی بهرحال چهرهای بود که میتوانست بعنوانی یکی از کاندیداهای شاخص برای مجلس آینده ثبتنام بکند. اما تا آنجایی که من مطلع هستم، بهرحال توقع از گروههای حامی آقای روحانی این بود که آقای روحانی را دعوت بکنند و از حضور ایشان در انتخابات استقبال بکنند. تا آنجایی که من مطلع هستم، جامعه روحانیت مبارز تهران نسبت به آقای روحانی نظر مثبت داشت، اما گروههای طرفدار آقای احمدینژاد که جماعتی هستند با گروههای دیگر اصولگرا یک گروهی بنام "۵+۶" را تشکیل دادهاند، از حضور آقای روحانی برآشفتند و حضور ایشان را بعنوان یک جریان سکتاریستی و جداییطلبانه در درون اصولگرا دنبال کردند. به گونهای که این حس منتقل کردند که اگر آقای روحانی مورد حمایت جریان اصولگرا قرار بگیرد و بعنوان یک چهرهی شاخص در انتخابات بخواهد شرکت بکند، آنها یک سیاست تخریبی را علیه ایشان پیش خواهند کشید. من تصور میکنم آقای روحانی بخاطر جلوگیری از هرگونه آشفتگی انتخاباتی و جلوگیری از رفتارهای رادیکال طرفداران آقای احمدینژاد از حضور در انتخابات خودداری کرد.
دویچهوله: آیا این تحلیل که آقای روحانی بیشتر هدفشان ریاست دولت دهم هست و به همین دلیل هم از شرکت در انتخابات مجلس خودداری کردهاند، میتواند صحت داشته باشد؟
محمد عطریانفر: ببینید، اساسا ماهیت انتخابات مجلس با ماهیت انتخابات ریاست جمهوری دوگانه و متفاوت است. ما نمیتوانیم بگوییم عدم حضور ایشان بخاطر هدفگیری در انتخابات ریاست جمهوری آینده است. البته امروز که ایشان خودش را از این حوزه بازداشته و معاف داشته است، بعید به نظر نمیآید که ایشان تمهید مقدماتی انجام بدهند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده. اما فکر میکنم آن گفتهی اولیهی من که بیشتر با شخصیت فعلی سیاسی روزگار ما سازگار است، آن عامل بازدارندهی حضور آقای روحانی در عرصهی انتخاباتی مجلس بوده است. ضمن آنکه اگر کسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت بکند، ممنوعیتی برایش نیست که بتواند در انتخابات ریاست جمهوری بعدی هم شرکت بکند. از این بابت فکر نمیکنم این سوال شما قرین به صواب بوده باشد.
دویچهوله: خب حالا سوال قرین به صواب از شما میکنم. غیر از آقای روحانی سایر چهرههای برجستهی حزب اعتدال و توسعه هم از نامزدی در انتخابات صرفنظر کردهاند. چه تحلیلی شما از این حرکت جمعی آنها دارید؟
محمد عطریانفر: این مشکلی که شما به آن اشاره میکنید، ناشی از عدم فعالیتهای سازمانیافتهی حزبی در ایران است. متاسفانه چون حزب به معنای واقعی درایران رسمیت پیدا نکرده و به صورت سازمانیافته افراد از نهاد حزبی خودشان در انتخابات شرکت نمیکنند، رفتارها رفتارهای فردی میشود و از حالت جمعی و از تصمیم سازمانیافته به تصمیم فردی تنزل پیدا میکند. این عیب تاریخی که بر فضای سیاستورزی در ایران حاکم است، اتفاقات جانبی دیگری هم رخ داده است که بسیاری را از کاندیداتوری بازداشته است. موضع تند برخی از اعضای شورای نگهبان، مثل رد صلاحیت برخی از چهرهها، اظهارهای برخی از نهادهای مطبوعاتی که به دولت وابسته هستند و خط و نشانهایی که میکشند نسبت به افراد، برخی تخریبهایی که علیه افراد صورت میدهند، اینها بیتاثیر در چنین تصمیمی نبوده است. و آخرین نکته که به ذهن من میرسد برمیگردد به عملکرد مجلس فعلی، مجلسی که متاسفانه شان و منزلت و اقتدار خودش را بجای اینکه به صورت مستقل و یک چشم ناظر بر دولت نگهدارد، نگهبانی بکند و آن را حفظ بکند، بیشتر دنبالهروی دولت شده است و متاسفانه شان مجلس کاهش پیدا کرده است. بسیاری بر این باور هستند که اگر قرار بر این باشد که مجلس آینده هم بخواهد چنین فضایی را در کشور دنبال بکند، خب جایگاه حقیقی خودش را از دست داده است و بدین خاطر خودشان را از حضور در انتخابات بازداشتهاند و دلیل عمدهشان هم این بوده است که حضورشان در مجلس نمیتواند منشا اثر باشد.
دویچهوله: گفته میشود آقای هاشمی رفسنجانی امید زیادی به کاندیداتوری آقای حسن روحانی بسته بود. حالا نظر آقای رفسنجانی در مورد کنارهگیری ایشان که نزدیکترین یارشان هستند از انتخابات چه هست و چرا آقای روحانی تنها به دلیل مخالفت اصولگراها با کاندیداتوریشان در شرکت در انتخابات صرفنظر کردهاند؟
محمد عطریانفر: بهرحال این تصمیم برمیگردد به شخص آقای روحانی. درست است، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بسیار علاقمند و مصر بودند که آقای روحانی حضور پیدا بکند و بتواند محور یک جریان نیرومند باشد. خب ایشان زیر بار نرفت. البته درست است، اگر آقای روحانی میآمد در صحنه، بسیار فشارها بر ایشان وارد میشد و تخریبهای سنگینی علیه ایشان رخ میداد و ایشان میبایست این مسیر را تحمل میکرد. ولی خب بهرحال ایشان برای اینکه این اتفاقات نیفتد، خودشان را بازداشتهاند.
دویچهوله: آقای هاشمی رفسنجانی اصرار داشتند که آقای حسن روحانی کاندید بشوند، ولی شایعاتی هم هست که گویا ایشان از کاندیداتوری دختر خودشان خانم فاطمه هاشمی زیاد راضی نبودند و گویا خانم فاطمه هاشمی به توصیه شخص آقای رفسنجانی از شرکت در انتخابات خودداری کرده است. این صحت دارد؟
محمد عطریانفر: من فکر میکنم اینکه فرزندان آقای هاشمی شرکت نکردهاند، بیشتر ناشی از تصمیم خودشان بوده است. و اینکه چرا خودشان به این جمعبندی رسیدند که شرکت نکنند، بیشتر از این بابت بوده است که شاید یک جریان ضدهاشمی دوباره از طریق طرفداران آقای احمدینژاد شکل بگیرد و بخاطر اینکه این طرح آنها را با شکست مواجه کنند، خودشان را از این صحنه خارج کردهاند.
دویچهوله: جناح اعتدالگرا که امید زیادی هم به ایفای نقش در مجلس هشتم بسته بود، حالا در موقعیت ضعیفتری قرار گرفته است. به نظر شما تاثیر این وضعیت بر انتخابات و ترکیب مجلس آتی چه خواهد بود؟
محمد عطریانفر: ببینید، درست است که از گروه اعتدالگراها، برخی از چهرهها که مورد انتظار بودند، ثبت نام نکردهاند، اما من بر این باور هستم که مجلس آینده بهرحال برخی از چهرههای عقلانی و معتدل جریان اصولگرا را در یک موقعیت مناسبی در ظرفیت جریان اصلاحطلبی از نو تعریف خواهد کرد و بسیاری از چهرههای ناآشنایی هم هستند که با توجه به ضرباتی که در طول دو سه سال گذشته تحت تاثیر نوع مدیریت دولت آقای احمدینژاد بر این کشور وارد شده است، آنها میروند در نقطهی نقد دولت و در جبههی اعتدالی شکل خواهند کرد. اگر همهی این رفتارها را جمعبندی بکنیم، مجلس آینده مجلسی خواهد بود که جریان نقد علیه دولت فعلی در آن بسیار نیرومند خواهد بود و طبعا به این گونه که دولت فعلی هرآنچه میخواهد از مجلس فعلی دریافت میکند، درمجلس آینده چنین وضعیتی نخواهد بود. در واقع در یک کلام بگویم، جبههی ائتلاف و عقلانیت در مجلس آینده بسیار نیرومندتر از آنی که امروز هست، انشاءالله حضور و بروز پیدا خواهد کرد.