1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«سيامو» تنها فيلم ايرانى شركت كننده در جشنواره فيلم كوتاه در اوبرهاوزن

۱۳۸۳ خرداد ۷, پنجشنبه

در پنجاهمين جشنواره فيلمهاى كوتاه اوبرهاوزن كه چندى پيش برگزارشد، تنها فيلمى كه از ايران براى شركت در بخش مسابقه برگزيده شد، «سيامو» بود. محمود رضا ثانى سازنده اين فيلم در گفتگوئى كوتاه با صداى آلمان از خود و ساخته اش ميگويد.

https://p.dw.com/p/A6BI

مصاحبه گر: شهرام ميريان

دويچه وله: آقاى محمود رضا ثانى فيلم شما زير عنوان «سيامو» براى شركت در مسابقه ى بين المللى جشنواره ى ابرهاوزن برگزيده شده است و به همين خاطر شما در ابرهاوزن هستيد. پيش از آنكه من پرسشهايى درباره ى خود شما جويا بشوم، خوشحال مى شوم راجع به درون مايه فيلم اطلاعاتى به ما بدهيد.

محمود رضا ثانى: صدف از موج دريا مى زند سر/ چو لعل از سنگ خارا مى زند سر/ طلوع صبحدم روى سيامو/ و برج آشكارا مى زند سر/ طلوع صبحدم روى سيامو/ شميم عطر دلسوى سيامو/ كند سجده جلالى از سر شوق/ به محراب دو ابروى سيامو. سيامو قصه ى عشق افسانه اى دو دلداده ى سرزمين افغان، سيامو و جلالى، كه از زمان مرگشان بيش از ۴ دهه نمى گذرد ولى بسيار عجيب است كه تبديل به افسانه شده اند. فيلمى كه من ساخته ام، سفرى ست درونى براى يافتن سيامويى كه من در رويايى صادقه ديده بودم. تعبير خواب من اين بود كه من به سرزمين خودم، سرزمين آريايى قدم گذاشته ام و از نزديك با فرهنگ و هنر ديرآشناى آنجا آشنا شده ام.

دويچه وله: درباره ى خودتان بگوييد. شما چند سال است كه بطور جدى وارد دنياى فيلم و سينما شده ايد؟

محمودرضا ثانى: من اهل آبادان هستم و حدودا ۲۹ ساله هستم و در خانواده اى مذهبى به دنيا آمده ام و بزرگ شده ام. پدربزرگ من از تعزيه گردانهاى به نام «دشتستون» بود و من از وقتى كودك بودم به كار تعزيه اهتمام مى ورزيدم و كم كم وارد تئاتر شدم. زمانى كه به شهرم برگشتم كار سينما را از آنجا شروع كردم. گروههاى زيادى به آنجا مى آمدند تا فيلم بسازند. تا اينكه كارگردانى به نام احمدرضا درويش من را براى يكى از نقشهاى اصلى فيلم انتخاب كرد و همچنين گفت، كه تو مى توانى دستيار كارگردان باشى. شروع كار من از آن فيلم بود. نام آن فيلم «كيميا» بود و چهره ى من را حتما همه ى مردم به ياد دارند. من همان جوان آبادانى هستم كه سوار موتورسيكلت بود و سرانجام هم كشته شد. بعد اين كار را ادامه دادم و به عنوان دستيار كارگردان وهمچنين به عنوان بازيگردر فيلمهاى بسيارى همكارى داشتم. تا بحال بيش از ۱۰ فيلم كوتاه مستند، داستانى و يا سريال تلويزيونى ساخته ام و همين طور فيلم سينمايى بلند مستندى به نام «روياى شيرين كانيا» در آمريكاى لاتين كه دولت كوبا كمكهاى بسيارى در ساخت اين فيلم به من كرد. البته هنوز ٪۱۰ از فيلمبردارى اين فيلم مانده است كه بايد بروم به آنجا و انجامش بدهم. به تازگى هم اولين فيلم سينمايى خود را تمام كرده ام و هرچه زودتر بايد به ايران برگردم و تدوين آن را شروع بكنم.