سوررئالیسم رومانتیک پری روان
۱۳۸۴ آذر ۲۰, یکشنبهمصاحبه گر: شیرین جزایری
دویچه وله: خانم روان، شما چه سبک نقاشی را در کار هنری تان دنبال میکنید؟
پری روان: سبک کار من سبکی ست که من خودم برای کار هنریام پیدا کردهام که به آن میگویند سوررآلیسم رومانتیک. سوررئال، میدانید که یک رشتهای از نقاشی ست که هنرمند از حس و حال خودش نقاشی میکند و آن را هم یک دکتر طب فرانسوی، آندره برتون، پیدا کرد. ولی نقاشی من خیلی رومانتیک است و به همین دلیل است که به آن میگویند، سوررئالیسم رومانتیک.
دویچه وله: شما چه موضوعات عمدهای را بعنوان تم اصلی کارتان انتخاب کردهاید؟
پری روان: چون من خودم دکتر روانپزشک هستم - روان درمان و روانکاو- و نقاشی هم میدانم، بیشترین تم نقاشی من مسایلی هستند که در اجتماع ما وجود دارند و ناراحتیهایی که مریضهای من دارند. من اینها را نقاشی میکنم. در واقع شما در نقاشی من، با اینکه نقاشی خیلی قشنگ به نظر میآید و منظرهای را نشان میدهد، موضوعهای روانی پیدا میکنید.
دویچه وله: در کار شما آسمان نقش برجستهای دارد. آیا عمدی در این کار است؟
پری روان: بله، عمدی در این کار هست، برای اینکه من از زمان بچگیام خیلی میل داشتم پرواز بکنم و خلبان باشم و بعد از مدتها وقتی که وضع مالیام بهتر شد، در واقع چون توانستم طبیب شوم، این آرزو را برآورده کردم و دورهی خلبانی را گذراندم و ۱۱ سال تمام بعنوان خلبان و بطور حرفهای پرواز میکردم، بین کلن و کشورهای دیگر مثل کلن ـ فرانسه، کلن ـ پاریس، کلن ـ لهستان.
دویچه وله: و این خلبان بودن در کار هنری شما و دید دیگرتان نسبت به آسمان هم تاثیر گذاشت؟
پری روان: بله! آسمان از نظر من طبیعتی ست که میتواند بازتاب تمام ناراحتیهای روانی انسان باشد. مثلا وقتی آسمان خیلی ابری و تیره است، بازتاب آن در وضع روحی اینست که کمی دپرسیون داریم. وقتی که روشن است، وقتی که هوا آفتابی است، انسان احساس خوشحالی میکند. به همین جهت، آسمان برای من یک زمینه ست، یک طبیعتی ست که میتواند نقاشی من و مسایل روانی من را نشان بدهد. شغل من به عنوان روانشناس، نقاش و خلبان، این هر سه در نقاشی من پیدا میشود.
دویچه وله: خانم روان، میشود گفت که زن بودن شما در تابلوهایتان بازتاب دارد؟
پری روان: بله، در واقع میتوان گفت زنها، البته نه همه، ولی بیشتر زنها خیلی حساستر از مردها هستند. در مورد بچهها، در مسایل روانی و در ناراحتیهای اجتماعی زنها خیلی حساسترند. زنها مثل یک آینه هستند.
دویچه وله: شما چندسال است که در خارج از کشور بسر میبرید؟
پری روان: من در حدود ۴۵ سال است که خارج از کشور هستم، ولی هیچوقت از کشورم قلبا جدا نشدهام. من هنوز ایرانی هستم و همیشه هم ایرانی میمانم و با وجود اینکه پاسپورت آلمانی دارم و همسرم نیز، آلمانی ست، هروقت کسی از من میپرسد شما از کجا میآیید، میگویم که من ایرانی هستم. البته که من ایرانی هستم. من ایران بدنیا آمدهام و ایرانی هم میمانم. الان ۴۵ سال است که خارج از ایران زندگی میکنم، ولی تا بحال هر دوسال یکبار به ایران رفتهام. برای اینکه ایران یک چیز دیگر است. کشور آدم، کشور آدم است. وطن، وطن است.
دویچه وله: میشود گفت که ایرانی بودن و یا بکارگیری تمهای ایرانی هم در کار شما دیده میشود؟
پری روان: بله، من چند تابلو بزرگ کشیدهام که موضوع آنها ایران هست، مسجدهای ایران، خانمهای ایرانی و برایم عجیب بود که با وجود اینکه این نقاشیها اروپایی نیستند، فوری در اینجا بفروش رفتند.
دویچه وله: شما نمایشگاههای زیادی در خارج از کشور داشتید و آنطور که مشخص است این نمایشگاه زیبای شما، در شهر زیگبورگ، صدمین نمایشگاه تان است.
پری روان: بله، همینطور است. چون من ۱۷ سال داشتم که به خارج آمدم، بنابراین واضح است که بیشترین نمایشگاههای من در خارج بوده و نه در ایران. متاسفانه. . یعنی نه فقط در آلمان، بلکه در سوییس، ژنو، جنوب فرانسه، پاریس، لوکزمبورگ، بلژیک و سال آینده در نیویورک.
دویچه وله: یعنی شما هیچوقت نمایشگاهی در ایران نداشتید؟
پری روان: چرا. من در سن ۱۴ سالگی در مدرسهی خودمان نمایشگاهی داشتم ، و بعد در باشگاه ایران یک نمایشگاه داشتم. ولی آنزمان، سال ۱۹۶۰، در ایران گالری و این چیزها نبود.
دویچه وله: شما به نقاشهای جوان ایرانی توصیه میکنید که برای آموزش به خارج از کشور بیایند؟
پری روان: باید بگویم که به نظر من استعداد هنری درخود آدم هست. اینکه شما کجا درس میخوانید، چندان مهم نیست، در ایران یا آلمان و پاریس و یا جاهای دیگر. مهم اینست که این استعداد در خود شما باشد و از آن گذشته شما آماده باشید که کار بکنید. چون تکنیک را نمیشود با استعداد یاد گرفت. استعداد چیز دیگری ست و تکنیک چیز دیگر. تکنیک را باید یاد گرفت. یعنی باید مرتب کار کرد. سخت روی آن کار کرد.
دویچه وله: و فرق نمیکند که این کار در کجا باشد؟
پری روان: اینکه این کار در کجا باشد، نه، چندان مهم نیست. مثلا من در ایران شاگرد استاد صادق پور بودم و بهترین چیزها را از وی یاد گرفتم و، حتا، هنوز هم موفقیتی که در کارم دارم بیشتر از استاد صادق پور است تا استادهای خارجی. به این خاطر که استاد صادق پور از آن ابتدا به من نشان داد که باید تکنیک داشت، باید صحیح کار کرد و باید بطور مرتب کار کرد و باید نظم داشت.
دویچه وله: خانم روان، شما بعنوان یک زن، یک پزشک و یک نقاش چطور توانستید کار خانه، شغل در بیرون و کار هنری تان را با هم تلفیق بکنید و این زندگی پرکار و فعال را پیش ببرید؟
پری روان: اولا، آدم باید همیشه وقتاش را سازماندهی کند و از آن گذشته همسرم به من خیلی کمک کرد. یعنی هم در کار خانه، هم در کار هنری، و هیچوقت به من نگفت که تو باید خانه کار بکنی و یا باید این ویا آن کار را بکنی. او همیشه کمک و همراه من بود. وقتی آدم همهی کارها را به تنهایی انجام بدهد، تلفیق این بخشها بسیار سخت است. در واقع به نظر من اصلا نمیشود کاری کرد.
دویچه وله: خانم روان، برایتان آرزوی موفقیت میکنم.