سناریوی «رد صلاحیت فلهای» و «تأیید صلاحیت قطرهای»
۱۳۸۶ بهمن ۲۴, چهارشنبهبعد از رد صلاحیتهای گسترده کاندیداهای اصلاحطلبان از سوی هیأتهای اجرایی و نظارت بر انتخابات مجلس، شورای نگهبان به عنوان مرجع نهایی تأیید صلاحیت نامزدها، ۲۸۰ تن از ردصلاحیتشدگان را تأیید مجدد کرد.
این اقدام هرچند از سوی برخی جناحها به عنوان یک خبر خوش تلقی شد، اما از آنجا که نام هیچیک از نامزدهای شاخص اصلاحطلبان در میان تأیید صلاحیتشدگان به چشم نمیخورد، از طرف سران ائتلاف اصلاحطلبان به عنوان یک تاکتیک سیاسی تلقی شد.
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی از جمله کسانی است که معتقد به یک سناریوی از پیش تعیینشده برای جریان رد و تأیید صلاحیتهاست.
دویچه وله: آقای سحرخیز حدو د ۲۸۰ نفر از داوطلبانی که در هیأتهای نظارت و اجرایی رد صلاحیت شدهبودند، در شورای نگهبان صلاحیتشان دوباره تأیید شدهاست. البته از جانب اصلاحطلبان این سخن به گوش میرسد که کسانی که صلاحیتشان تأیید شده از چهرههای شاخص اصلاح طلبان نیستند. نظرتان راجع به این موضوع چیست؟
عیسی سحرخیز: ما باید توجه کنیم که یک سیاست از قبل مهندسی شده و طراحی شده را الان شاهدش هستیم. به این معنا که رد صلاحیت فلهای گسترده صورت گرفته و در واقع بازگرداندن قطرهچکانی فرمایشی و در عمل کسانی که تأیید شدهاند بسیاریشان نامهایی نیستند که قدرت رقابت داشته باشند. وقتی اصلاحطلبان صحبت از انتخابات رقابتی میکنند، طبیعتا فقط منظورشان این نیست که در حوزههایی نامزدهایی را داشته باشند، چونکه در زمان ثبتنام در چهار یا پنج لایه ثبتنام کردند و اکثر قریب به اتفاق کسانی که الان دارند تأیید میشوند کسانی هستند که در لایههای انتهایی حضور داشتند و نیروها و چهرههای شاخصشان که مردم میشناسند و بعد میتوانند در حوزهها رقابت بکنند، اینها نیستند. غیر از این در واقع از نظر تعداد مسئله حل نمیشود بلکه باید نوع گستردگی این افراد تأیید صلاحیتشده را ما به آن توجه بکنیم. به عنوان مثال باید دید که در تهران۳۰ نفر نامزدی که قدرت رقابت داشتهباشند حضور دارند یا در بسیاری از استانها و شهرستانها، که حداقل تا این زمان ما شاهد چنین مسئلهای نیستیم و در نتیجه ما در واقع اصلاحطلبان با یک سری لیستهای نیمبند مواجه خواهند بود به این معنا که لیستهایشان را نمیتوانند در بسیاری از حوزهها ببندند و باید توجه بکنیم کسانی را هم که به عنوان اصلاحطلب اینها ادعا میکنند حداقل کسانی نیستند که در ائتلاف معروف اصلاحات قرار دارند بلکه جریانهای حاشیهای هستند که گاه در مقابل اصلاحطلبها و در کنار جریانهای اقتدارگرا هم مینشستند و یا فضاسازی تبلیغاتی علیهشان میکردند.
در میان کسانی که مجددا صلاحیتشان تأیید شده، نام افرادی از حزب اعتماد ملی به چشم میخورد. گفته میشود که این به خاطر رایزنیهایی هست که آقای کروبی انجام داده. آیا فکر نمیکنید بهتر بود سران اصلاحطلبان هم این رایزنیها را انجام میدادند؟
اولا که ما باید توجه بکنیم که آقای خاتمی و آقای هاشمی هم همانگونه که دو سه هفته پیش مطرح شد در ملاقاتهای عادیای که با آقای خامنهای داشتند، در حاشیه حداقل، بحثی از این نوع رد صلاحیت فلهای را کردند و اعتراضات خودشان را مطرح کردند. در نتیجه من همانطور که در ابتدا هم گفتم فکر نمیکنم این رایزنیهای شخص آقای کروبی با رهبر کشور و یا جریانهای سیاسی بوده که این را برگردانده بلکه یک مهندسی از قبل طراحی شده بوده که به صورت فلهای اینها را رد صلاحیت بکنند و بعد به صورت قطرهچکانی و مرحله به مرحله کسانی را برگردانند و این کار را تا روز آخر هم ادامه دهند و امکان رقابت را از خیلیها بگیرند و در واقع در انتخابات ما شاهد رودررویی برنامهریزی شده دو جریان سیاسی داخل محافظهکارها باشیم. می بینید که لیستهای متعددی را آنها بستند. اگرچه فضای تبلیغاتی به این گونه هست که اقتدارگراها نتوانستند به یک ائتلاف برسند ولی واقعیتش این است که آنها میخواهند نمایش بدهند که در درون کشور رقابتی وجود دارد و بیشتر هم رقابتها حول محفلهای سیاسیای که شکل میگیرد عمل میشود.شما اگر نگاه کنید میبینید که آقای لاریجانی میرود از قم نامزد میشود و آقای حداد عادل هم از تهران و به گونهای میخواهند فردا هم در انتخابات اگر برنامهشان آنگونه که طراحی کردند پیش برود، این را مطرح بکنند که دو جریان رقیب هم وجود دارد که حتی بر سر ریاست مجلس هشتم هم اینها رقابت میکنند و در کنارش جریانهایی از اصلاحطلبها را هم به عنوان تزیین داشتهباشند، جریانهایی که همانطور که مطرح شد نیروهای دست چندمشان به رقابت با یک حزب پادگانی و یا جریانهایی از یک حزب پادگانی خواهند پرداخت و با نوع ردصلاحیتهایی که صورت گرفت مسلما در زمان شمارش و در زمان رأیگیری هم ما شاهد اتفاقات دیگری خواهیم بود که این جریان در حداقل ممکن از صندوقها بیرون بیایند و یک حداقل تزیینی را داشته باشند که در دنیا بگویند که این انتخابات آزاد و رقابتی بودهاست.
پس نظر شما این است که اینها همه یک سناریوی از پیش طراحی شده بوده. حالا شما فکر میکنید اصلاحطلبان باید در این «سناریو» نقش بازی بکنند یا باید خودشان را کنار بکشند؟
اگر اصلاحطلبها بخواهند عمل بکنند باید اولا تا آخرین لحظه هرچند که قدرت رقابت و تبلیغات را از دست میدهند بر روی رقابتی بودن و عادلانه بودن و آزاد بودن انتخابات تأکید بکنند و بعد هم هیچ ضرورتی ندارد که وقتی که میخواهند در انتخابات شرکت کنند در مورد کل انتخابات ایران صحبت بکنند بلکه میتوانند و ظاهرا هم با این روند دارد پیش میرود که اعلام بکنند از ۲۹۰ کرسی مجلسی که وجود دارد ما در این تعداد خاص و در این شهرهای خاص انتخابات را نسبتا آزاد و عادلانه میدانیم و در دیگر حوزهها شرکت نمیکنیم. از جمله این امکان وجود دارد که در تهران هم اگر لیستی بسته نشود و اگر رقابتی وجود نداشته باشد این مسئله مطرح شود. یعنی به این معنا که انتخابات را یکپارچه ببینند نخواهد بود و در حوزههایی که امکان رقابت واقعی وجود دارد طبیعتا شرکت میکنند و در جاهایی هم که امکان رقابت نباشد، اعلام میکنند در آن حوزهها امکان برگزاری انتخابات نیست و نامزد نخواهند داشت.