سفر رئیس جمهور ایران به عراق
۱۳۸۶ اسفند ۶, دوشنبهپرسشهایی از این دست را با یوسف عزیزی بنی طرف، نویسنده و روزنامه نگار درمیان گذاشتهایم.
دویچهوله: آقای بنیطرف، به عقیدهی شما گفتوگوها و دیدارهای آقای احمدینژاد در سفر به عراق دستآوردهای مهم اقتصادی یا سیاسی خواهند داشت، یا اینکه این سفر در درجهی اول راهگشای رفتوآمدهای مهم آتی است؟
یوسف عزیزی بنیطرف: این سفر بسیار مهمی است. از دههی هفتاد میلادی که نخست وزیر اسبق ایران، آقای هویدا به بغداد سفر کرد و بعد معاون ریاست جمهوری عراق، آقای صدام حسین به ایران آمد این اولین سفر یک مقام بلندمرتبهی ایرانی به عراق است. شکی نیست که این سفرمیتواند روزنهی بزرگی باشد به روی همکاریهای گستردهی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بین ایران و عراق. گرچه هماکنون نیز به نظر میرسد همکاریهای اقتصادی ایران با عراق بعد از آمریکا در مرتبهی دوم باشد. ما میبینیم بسیاری شرکتهای خصوصی و دولتی هماکنون صادراتی به عراق دارند. حتی کارهای تولیدی و ساختمانی و نظایر آن در عراق انجام میدهند.
منظورتان این است که جنبهی اقتصادی این سفر از جنبهی سیاسیاش بارزتر است؟
به هر تقدیر آقای احمدینژاد به علت انزوای بینالمللی که ایران دچارش است، سیاست نزدیکی به کشورهای همسایه و بهویژه کشورهای عربی را در پیش گرفته است. حضور ایشان در کنفرانس سران کشورهای حاشیهی خلیج فارس، سفر ایشان به حج، عربستان سعودی و دیدارهای معاون ایشان با مسئولان لیبی که به هرحال ایران با آن مشکل دارد، همه نشانگر این هستند که ایران برای خروج از انزوای بینالمللی، تاکید بر توسعهی روابط با کشورهای همسایهی عربی دارد.
این سفر به عقیدهی شما چه اندازه میتواند در رفع سوءتفاهمهایی که بین ایران و آمریکا هست، اتهام دخالت ایران در امور داخلی عراق، موثر واقع بشود؟
بیگمان این سفر نمیتواند بدون موافقت ولو ضمنی آمریکا باشد که اینک عراق را در اشغال دارد. در نتیجه نفس سفر میتواند در روابط ایران و آمریکا موثر باشد. گرچه به علت پستی و بلندیهای زیادی که این روابط داشته، نمیتوان امیدوارانه در این زمینه صحبت کرد.
این سفر چه اندازه میتواند به تاثیر ایران در معادلات سیاسی و مذهبی موجود در دولت عراق، مثلا تقویت دولت آقای المالکی یا شیعیان این کشور مربوط باشد؟
الان کمتر کشور عربی است که مقامات آن به عراق سفرکنند، در حالی که آنها همزبان و همنژاد مردم عراق هستند. سفر آقای احمدینژاد به عراق، بیارتباط با قدرتگرفتن اکثریت شیعه عراق نیست. البته بهاضافهی کردها که آنها هم روابط نزدیکی با ایران دارند. این سفربه نظر من بیتاثیر نیست در تحکیم موقعیت شیعیان در حاکمیت، گرچه برخی از گروههای شیعه هم نظر مساعدی به سیاستهای ایران درعراق ندارند.
به عقیدهی شما آیا مسایل مربوط به قطعنامهی ۵۹۸ یا قرارداد الجزایر در این دیدار مطرح میشوند؟
عراقیها ملاحظات عمیقی راجع به معاهدهی الجزایر دارند. صدام حسین این معاهده را با شاه در سال ۱۹۷۵به علت شعارهایی که نیروهای شورشی کرد بر علیه حکومت مرکزی عراق میدادند، بست. او مجبور شد این معاهده را بپذیرد و همان زمان هم با انتقادات وسیع کانونهای سیاسی و روشنفکری جهان عرب مواجه شد. اکنون این را بروز میدهند و دیدیم که چندی قبل هم بارزانی با آن مخالفت کرد. مسئولان عراقی تاکیدشان روی قضیهی شط العرب است که سطح پایینی در عراق دارد. شط شیب دارد و هرچه ما از ایران به طرف عراق برویم، عمق آن کمتر میشود. ظاهرا آب سال به سال به طرف عراق پیشروی دارد. بحث عراقیها این است که راه حلی برای این قضیه پیدا شود. علاوه بر این، چاههای نفتی مشترک در استان امارهی عراق و استان خوزستان و مناطق دیگر در منطقهی کردستان. کلا در مناطق مرزی مسایل لاینحل زیاد است. در مورد این مشکلات یک مرحله در سطوح کارشناسی، در تهران جلسه داشتهاند. به نظر من یکی از موضوعهای مهم مذاکره آقای احمدینژاد در عراق با همتای خود، همین معاهده الجزایر خواهد بود.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح