سالروز ترور ناكام هيتلر
۱۳۸۵ تیر ۲۹, پنجشنبه�ند. از جملهى افرادى كه از چنگ نازیها جان سالم بدر بردند، "پاتر لارنتيوس زيمر" از رهبران فرقهى دومينيكن و از پدران معنوى جنبش مقاومت آلمان است.
خواهرزادهى لارنتيوس زندگى او را از بدو تولد تا مرگ اينچنين خلاصه مىكند:
در سال ۱۹۴۴ يعنى همان زمانى كه ترور هيتلر ناكام ماند، گشتاپو ـ پليس مخفى آلمان نازى اطلاعيهاى صادر كرد كه از پيگرد يك فرارى خبر مىداد: پاتر لارنتيوس معروف به يوزف زيمر از رهبران فرقهى دومينيكن و از سردستگان سوء قصد به جان پيشوا (هيتلر) در بيستم ژوئيه ۱۹۴۴ را پيدا كنيد. او لحظاتى قبل از دستگيرىاش موفق به فرار شد.
زيمر در اجراى سوء قصد دخالتى نداشت، نقش او بيشتر هدايتگرانه بود، در تدوين و تدارك ترور هيتلر نقش داشت، مىخواست رايش سوم از بين برود و به اصطلاح، رايش چهارم برقرار شود و براى تحقق اين هدف با نيروهاى مختلف مقاومت از جمله با نظاميان مخالف هيتلر ارتباطاتى برقرار كرده بود.
پاتر لارنتيوس در هشتم مارس سال ۱۸۸۸ در ايالت نيدرزاكسن آلمان در خانوادهاى كاتوليك، متدين و روستايى زاده شد. طبيعت وسيع اطرافش و دگرانديش بودن در ميان جمعيت غالب پروتستان، كودكىاش را متأثر كرد و به شخصيتش شكل بخشيد. از او مىشنويم: امروزه چندان مهم نيست، همبودى فرقههاى مختلف اغلب اتفاق مىافتد، ولى آن روزها مشكل بود كه يك خانوادهى متدين كاتوليك در محيطى زندگى كند كه عقيدهى ديگرى بر آن تسلط داشت.
با گذشت زمان، خصوصيات ويژهى شخصيتى يوزف نمايان گشت. چيرگى بر سخن و فن بيان، اعتماد به نفس بالا، جذابيتى چشمگير، برخوردارى از حس شوخ طبعى و رفتارى منحصر بفرد، نشانگر لارنتيوس جوان شد، وقتى تصميم به تحصيل در مدرسهى فرقهى دومينيكن در دوسلدورف گرفت، بسيارى تعجب كردند، اما او خواستهاش را عملى كرد و در رشتههاى فلسفه، الهيات، زبانشناسى و تاريخ به تحصيل پرداخت. پس از پايان تحصيلات، به مديريت مدرسهى مذهبى شهر فشتا درآمد، در سال ۱۹۳۲ به عنوان رهبر فرقهى دومينيكن در ايالت تويتونيا انتخاب شد و مقر پيروان فرقه را به شهر كلن انتقال داد.
زيمر از همان ابتداى به قدرت رسيدن هيتلر، خار چشم نازیها بود. در سال ۱۹۳۳ در روزنامهى ”گرمانيا“ مقالهاى نوشت، زير عنوان: چه كسى سنگ را از جلوى راهمان برمىدارد؟ او در مقالهاى ديگر نوشت: برابر دانستن مذهب و نژاد، تباهى است. زيمر از كاتوليكها خواست تا تحت تأثير افكار و فضاى غالب بر جامعه قرار نگرفته و اصول مذهبىشان را فراموش نكنند. وى برادران عقيدتىاش را به مقاومت فراخواند و نوشت: چطور مىتوان در اتاقى سالم ماند، وقتى تمامى خانه در شعلههاى آتش مىسوزد؟ اما من از شما باز هم مىخواهم، چشمهايتان را باز كنيد و ببينيد كه خانه در حال سوختن است. وظيفهى مذهبى پيروان فرقهى دومينيكن در دوران كنونى آن است كه سرسختانه به دفاع از حق و حقيقت بپردازند، حتى اگر عواقبى خطرناك انتظارشان را بكشد.
در همين زمان بود كه موج دستگيرىها و محاكمات فرمايشى پيروان فرقههاى مذهبى آغاز شد. اين موج، زيمر را نيز در امان نگذاشت و او در نهم آوريل ۱۹۳۵ دستگير شد، سه ماه را در زندانى در شهر كلن بسر برد ولى بعد با كوششهاى يكى از وكلاى مدافع از زندان آزاد شد.
در پايان سال ۱۹۴۰ گشتاپو يورش به صومعهها، مصادرهى اموال و تخليهى آنها را آغاز كرد. پيروان فرقههاى مذهبى كاتوليك بخصوص دومينيكنها و ژزوئيتها يا يسوعيان بشدت تحت نظر قرار گرفتند. گشتاپو مىگفت كه دومينيكنها عوامل شورشى پاپ هستند، آنها مأموران واتيكانند و بايد از بين بروند. موج پيگرد كه بالا گرفت، بسيارى از دومينيكنها صومعهها را ترك گفتند و برخى از صومعهها به تصرف ناسيونال سوسياليستهاى حاكم در آمد.
ترور هيتلر كه شكست خورد، لارنتيوس نيز در فهرست افراد تحت پيگرد گشتاپو قرار گرفت. مأموران گشتاپو رد او را تا صومعهاى در اولدنبرگ دنبال كردند، ولى او توانست بطريقى غريب از مهلكه بگريزد، در حاليكه يكى از پدران روحانى، دو مأمور گشتاپو را در مقابل در ورودى ساختمان معطل كرده بود، لارنتيوس از در پشتى فرار كرد و در اصطبل يكى از كشاورزان اطراف پناه جست، مدتى در آنجا ماند و سپس به يكى از مناطق دورافتادهى پيرامون گريخت و تا پايان جنگ در همان جا مخفى ماند.
پاتر لارنتيوس زيمر برندهى نشان افتخار آلمان، از تدوينگران قانون اساسى كشور و از بانيان حزب دمكراتمسيحى آلمان، در اكتبر سال ۱۹۵۶ چشم از جهان فرو بست.