روسيه و تامين انرژى اتحاديهى اروپا
۱۳۸۵ مهر ۲۹, شنبهاتحاديه اروپا هيچ دليلى براى تملق نسبت به روسيه ندارد. درست است كه روسيه بزرگ ترين منبع تامين گاز اتحاديهى اروپا به حساب مىآيد و در صورت ايجاد مشكل در ارسال گاز، كشورهاى اتحاديهى اروپا با مشكل عظيم تامين انرژى روبرو خواهند شد، اما كشورهاى اين اتحاديه نيز بايد بدانند كه ۲۷ كشورى كه قرار است بزودى در اين اتحاديه جاى گيرند، بزرگترين منبع فروش براى روسيه به حساب مىآيند و در صورتى كه آنها از خريد گاز سر باز زنند، اين كشور با مشكلات فراوانى روبرو خواهد شد. در چنين شرايطى بايد هر دو طرف اقرار كنند كه به يكديگر وابستهاند و اين وابستگى مىتواند به نفع هر دو طرف باشد. روسيه به همان اندازه به ارزى كه از اتحاديه اروپا سرازير مىشود، نياز دارد كه اروپا به گازى كه به اين كشور ها منتقل مى گردد. پس در چنين شرايطى سياست روسيه در جلوگيرى از نزديكى كنسرنهاى چند مليتى به سرمايه گذارى در منابع نفت و گاز اين كشور سياستى نادرست است. و به همين ترتيب عكس اين نظر نيز صادق است كه سرمايه داران روس حق سرمايهگذارى در شركتهاى بزرگ اروپايى را ندارند. اگر كشورهاى اتحاديه ى اروپا خواستار همكارى در زمينهى سرمايه گذارى در امور نفت و گاز در كشور روسيه هستند، بايد اجازه دهند كه سرمايه گذاران روس نيز بتوانند در كشورهاى شان در همين امور سرمايه گذارى كنند. به عبارت ديگر، اگر مثلا كنسرن شِل خواستار سرمايه گذارى در منابع نفت و گاز در سيبرى ست ، بايد شركت روسى گازپروم نيز از اين حق برخوردار باشد كه در شركتهاى آلمانى مثلا در شهر اوبرهاوزن و يا مونيخ سرمايه گذارى كند. آنچه مشخص است اين است كه اين گونه همكارى هاى دوستانه ميان دو طرف هنوز اتفاق نيفتاده و بايد منتظر روزى بود كه ناباور به طرف مقابل به پايان برسد و همكارى ها عميق تر گردند.
اتحاديه ى اروپا اما بايد در جستجوى منابع ديگر انرژى و همچنين كشورهايى باشد، كه حاضرند انرژى صادر كنند، تا وابستگى كامل به روسيه، در آينده اين كشورها را با مشكل روبرو نسازد. گفتنى ست كه ۸۰ درصد ذخيرهى انرژى فسيلى در سطح جهان در كشورهايى نهفته است كه در نزديكى كشورهاى اتحاديهى اروپا متمركزند. در چنين شرايطى اتحاديهى اروپا بايد براى تامين انرژى خود فقط به روسيه تكيه نكند و به همكارى هاى خود با كشورهايى مثل نروژ، الجزاير، آذربايجان و قزاقستان توجه بيشترى مبذول دارد و در چنين شرايطی، توجه شديد بايد به تركيه معطوف شود، زيرا اين كشور مسير لولههاى نفت و گاز از منطقه ى درياى خزر و آسياى مركزى به اروپاست و به همين جهت است كه كشورهاى اتحاديه ى اروپا بايد با حمايت از تركيه و موافقت با عضويت اين كشور در اتحاديه ى اروپا، راه را براى همكارىهاى بيشتر با اين كشور مهيا سازند.
اما نكتهى ديگرى كه بايد براى تزارهاى نفت و گاز در روسيه و همچنين كشورهاى عضو اوپك روشن شود اين نكته است كه مردم كشورهاى اروپايى در پى آنند تا مصرف بى رويه انرژى را به شدت كاهش دهند، زيرا اين كشورها به خاطر تكنيك برتر در شرايطى هستند كه مىتوانند با انرژى كمتر، توليدات بيشترى عرضه كنند.
به هر حال همكارى همه جانبهى كشورهاى عضو اتحاديهى اروپا در زمينهى خريد انرژی، سود فراوانى براى تك تك آنها دارد و تصميمهاى هماهنگ اين كشورها مى تواند براى همهى اعضا پر فايده باشد و در صورت بروز مشكل همه ى اعضاى اين اتحاديه يكدست عمل كنند. اين واقعيتى انكار ناپذير است كه ۵۰۰ ميليون شهروند اتحاديهى اروپا قدرتى فراوان دارند. اين اتحاد در شرايط كنونى بسيار ضرورى ست ، زيرا به سخنان شخص پوتين چندان اطمينانى نمیتون كرد. هنوز قدرت نمايى روسيه در زمينهى انرژى نسبت به اوكراين در آغاز سال جارى ميلادى در اذهان مردم باقى ست. رويارويى اين كشور نسبت به گرجستان تازه ترين ِ اين رويدادهاست، مرگ دو خبرنگار ناراضى در روسيه نيز بر اين بىاطمينانى نسبت به شخص پوتين دامن زده است و سركوب مردم چچن نيز كه ديگر بر همه آشكار است. در چنين شرايطى بايد سياست اطمينان به پوتين همراه با عقل و درايت به اجرا درآيد.