روزنامهی «کارگزاران»
۱۳۸۵ اردیبهشت ۱۶, شنبهاز روز شنبه ۹ اردیبهشت انتشار روزنامه کارگزاران، به عنوان ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی آغاز شد. مجوز انتشار این روزنامه اوایل سال پیش صادر شده بود اما انتشارش در آن زمان و اندکی پیش از انتخابات نهمین دورهی ریاست جمهوری میسر نشد. مرتضی سجادیان مدیر مسئول کارگزاران، روز سوم خرداد ماه ۸۴ میگوید «مجوز انتشار روزنامه کارگزاران بعد از ۲۵ فروردین ماه سال جاری صادر شد و مسلما در فرصت محدود نمیتوان روزنامه مطلوبی منتشر کرد.» [خبرگزاری مهر]
کارگزاران در ماههای پس از آن هم موفق به انتشار روزنامهی «مطلوب» خود نشدند و شایع شد که امتیاز این روزنامه به دلیل عدم انتشار لغو شده است. اما هفتم آبانماه ۸۴ سجادیان با تکذیب این خبر پیشبینی کرد که روزنامه تا آذر ماه منتشر شود. او در این زمینه به خبرگزاری مهر گفت «مشکلات مالی انتشار روزنامه رفع شده است و در حال بررسی ساختار و محتوای آن هستیم تا روزنامهای موثر در عرصه رسانه و سیاست که سرانجام خوبی داشته باشد، منتشر کنیم.» او همچنین ابراز امیدواری کرد که «به زودی بررسیهای درون تشکیلاتی حزب کارگزاران سازندگی برای انتشار روزنامه نتیجه داده و آغاز انتشار این روزنامه رسما اعلام شود.» به رغم این اظهار امیدواریها انتشار این روزنامه نه تنها باز ماهها به تعویق افتاد که کار نیز توزیع نخستين شمارههای آن نيز با ناهماهنگیهای بسیار همراه بود و راهاندازی پایگاه اینترنتیاش همچنان میسر نشده است.
حزب کارگزاران به ویژه پس از دستگیری کرباسچی، شهردار سابق تهران و دبیرکل حزب، و دشواریهایی که برای برخی از اعضای موثرش پدید آمد چند سالی را در انفعال گذراند. گرچه سجادیان حدود یک سال پیش گفته بود «اگر مدتی فعالیتهای حزب در تهران کمرنگ به نظر میرسد، علت آن است که ساختمان مرکزی حزب در حال بازسازی و مرمت است و فعلا اعضای حزب در ساختمان دیگری فعالیت میکنند.» [مهر، سوم خرداد ۸۴]
عدهای نیز رابطهی کارگزاران با هاشمی رفسنجانی و شکست او در انتخابات را ار دلایل تعویق انتشار ارگان حزب میدانند. سجادیان توضیح میدهد «کارگزاران سازندگی تابع تفکر جمعی است و اکثریت آن با اندیشههای هاشمی رفسنجانی همسو هستند، اما الزامی ندارند که بر اساس دیدگاههای او رفتار کنند.»
از سوی دیگر مسعود بهنود روزنامهنگار ساکن لندن که خبر تقدیر از او و چهار روزنامهنگار دیگر (محمد بلوری، لیلا رستگار، عمید نایینی و اکبر گنجی) در روز جهانی آزادی مطبوعات و از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران دیروز در صفحهی نخست برخی از روزنامهها، از جمله کارگزاران و شرق و اعتماد ملی، درج شده، در مطلبی به مناسبت انتشار روزنامهی کارگزاران، هاشمی رفسنجانی را «پدرخوانده» کارگزاران سازندگی میخواند و مینویسد «به روی صحنه رسانهای آمدن جمعی از کسانی که تجربه مديريتی سالهای سختی را دارند و همين تجربه به ميزان عمدهای تندروهايشان را از آنها گرفته است، خبر خوشی است برای حيات سياسی کشور.» بهنود در ادامه میافزاید «از فردای انتشار اين روزنامه حزبی متولد میشود که تنها سرمايهاش قدرت آقای هاشمی نيست. قدرت اصلی خود را از پشت صحنه نمیگيرد بلکه روی باسکول ايستاده است و بايد توان خود را برای جلب نظر مردم به وضوح نشان دهد و هدف خود را بشناسد و بشناساند.»
پس از روزنامه اعتماد ملی که سومین ماه انتشارش را پشت سر میگذارد، با انتشار کارگزاران شاهد دومین روزنامهی صبح ایران هستیم که اخیرا و به عنوان ارگان یک حزب سیاسی منتشر میشود. این دو روزنامه چه به لحاظ کیفیت ظاهری و چه از اخباری که در محافل مطبوعاتی نقل میشود هر دو ظاهرا از بنیهی مالی قابل توجهی برخوردارند. این دو که میکوشند زیادی حزبی جلوه نکنند با هم تفاوتهایی نیز دارند؛ در حالی که «اعتماد ملی» تلاش دارد جایی به عنوان یک رسانهی معترض و بعضا رادیکال برای خود دست و پا کند، کارگزاران در شش شمارهای که منتشر کرده بیشتر کوشش دارد چهرهای مدير و مدبرانه از خود ارائه دهد و در مقابل لحن نقاد اعتماد ملی، در برخی سرمقالهها و تفسیرهایش، آهنگی کارشناسانه به موضعگیرهای خود بدهد. اما به هر حال این دو ارگان به دلیل تعلقشان به احزابی که خود را خارج از دایرهی قدرت و به تعبیری در «اپوزیسیون» میبینند مجبورند در جلب مخاطب معترض نیز بکوشند. و این شاید گره کار همهی مطبوعات غیردولتی باشد که هیچگاه نمیدانند خطوط قرمز کجاست و یا به قول اکبر گنجی در مراسم روز جهانی ازادی مطبوعات، میخواهند به هر قیمت بمانند. اکبر گنجی در این مراسم با انتقاد از وضعیت روزنامهنگاری ایران گفت «آنچه در عرصه مطبوعات میگذرد به هیچ وجه قابل قبول نیست و مطبوعات ایران در بدترین شرایط تاریخی خود به سر میبرند.» او همچنین میپرسد «در شرایطی که یک حزب برای انتشار بیانیه در روزنامه خودش با ممنوعیت مواجه است روزنامهنگاران چه میتوانند بکنند؟» [کارگزاران، پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت]
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران