رسانههای فارسی زبان: بیطرف یا جانبدار و تبلیغی؟
۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعههمزمان با اظهارات معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح ایران، مبنی بر شناسایی معترضان خارج از ایران و برخورد با آنان، سایت اینترنتی "بصیرت"، متعلق به دفتر سیاسی سپاه، پنج جریان خارج از کشور را به عنوان «سران خارجنشین کودتای سبز» معرفی کرده است.
این پنج جریان عبارتند از: «روشنفکران سکولار، روزنامهنگاران، فعالان دانشجویی، هنرمندان ایرانی مقیم خارج و سلطنتطلبان و معاندین».
سپاه، از سران جنبش سبز در خارج از کشور نام برد
سایت "بصیرت" علاوه بر این پنج گروه از کسانی چون شیرین عبادی، محسن کدیور، عطاالله مهاجرانی، عبدالکریم سروش، محسن سازگارا و محسن مخلباف به عنوان سران خارج از کشور جنبش سبز نام برده است.
این اولین بار نیست که رسانههای فارسیزبان خارج از ایران و نیز روزنامهنگاران فعال در خارج از کشور، مورد تهدید قرار میگیرند. اما با توجه به شرایط کنونی ایران تا چه اندازه باید این گونه تهدیدها را جدی دانست؟
چهار رسانهی فارسیزبان خارج از کشور به این پرسش ما پاسخ دادهاند: بیبیسی، رادیو فردا، رادیو فرانسه و دویچهوله.
جمشید برزگر رئیس رادیو و سایت فارسی بیبیسی به پیشینهی جمهوری اسلامی در دست داشتن در ترور مخالفان مقیم خارج از کشور اشاره کرده و با توجه به این موضوع معتقد است که اینگونه هشدارها را باید جدی گرفت.
جمشید برزگر میگوید: «به این دلیل نگرانیها افزوده شده که در گذشته هم، بویژه در دو دههی اول حیات جمهوریاسلامی، شماری از مقامات و رهبران جمهوری اسلامی به دست داشتن و یا تلاش برای ترور چهرههای سیاسی مخالف خود در خارج از کشور اقدام کرده بودند. اما به هرحال صرف اظهارات یک مقام نظامی را نمیشود به تنهایی دلیلی کافی برای تصمیماتی دانست که جهت اجرایی کردن و عملی کردن این نوع تهدیدات اتخاذ شده و در حال انجام است».
کار رسانهای خارج از کشور کاری مخفی نیست
جمشید فاروقی مدیر بخش فارسی دویچهوله نیز معتقد است که باید این هشدار را جدی گرفت. وی به تأکید میگوید: «به نظر من به عنوان هشدار منطقی است که ما این را جدی بگیریم و فکر میکنم فعالیتهای جاسوسی و امنیتی مقامهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور موضوعی است که تمام نیروها و فعالان جنبش سیاسی در خارج از کشور و به خصوص رسانهها باید توجه ویژهای به آن داشته باشند.
از نظر وی، این اقدامات تازگی ندارد و میافزاید: «جمهوری اسلامی ظرف سالیان گذشته بارها سعی کرده که نیروهای فعال سیاسی خارج از کشور، به ویژه خبرنگارانی را که در رسانههای مختلف کار میکنند، تحت نظر داشته باشد ولی کار رسانهای کاری است که باز است و از این بابت هیچگونه پرده پوشی ندارد و همه افراد با نام خودشان کار میکنند و هرآنچه را هم که میگویند منتشر میکنند».
تهدید جدی است، ولی کار حرفهای ما ادامه دارد
قدرت شهیدی مدیر رادیو فردا
نیز به سوابقی چون واقعه رستوران میکونوس اشاره میکند اما در عین حال میگوید رادیو فردا کار حرفهای خود را مانند سایر رسانهها ادامه خواهد داد: «با این سخنان جریان میکونوس و جریانات دیگر را به خاطر میآوریم که برخوردهای فیزیکی با مخالفان بود، ولی این بار من فکر نمیکنم برخوردها در سطح برخوردهای فیزیکی باشد. در عین حال ما بهعنوان "رادیو فردا" هر نوع تهدیدی را از نظر امنیتی جدی میگیریم. اما از نظر کاری و حرفهای کار خودمان را مثل بقیهی رسانهها ادامه میدهیم».دو تصور متضاد از امر "اطلاعرسانی"
فرنگیس حبیبی مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه اما از منظر دیگری به این موضوع نگاه میکند. او میگوید بین درک ما به عنوان یک روزنامهنگار از کار رسانهای با درک این مفهوم توسط سران جمهوری اسلامی تفاوت ماهوی وجود دارد. به همین دلیل برای آنها اصولا کار آزاد رسانهای مفهومی ندارد.
خانم حبیبی گفت که «سخنان معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح به نظر من فرصتی میدهد برای این که ببینیم یک تضادِ معنایی وجود دارد بین آنچه ایشان به نام فضاسازی کاذب میگویند و آنچه ما در غرب در حرفهی روزنامهنگاری به آن میگوییم ’’اطلاعرسانی‘‘. اطلاعرسانی در کشورهایی مثل فرانسه مبتنی بر حقوق دموکراتیک مردم برای دسترسی آزاد به اطلاعات است. در حالی که در ایران چنین نیست».
از نظر مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه، تا زمانی که این دوگانگی معنایی حل نشود، این گونه سخنان و هشدارها نیز وجود خواهد داشت. وی افزود: «یک تضاد معنایی در خصوص شرایط کار روزنامهنگاری وجود دارد و این سؤال پیش میآید که آیا رسانه آن چیزی است که موافق نظرات نیروهای مسلح سخن بگوید، یا رسانه وسیلهای است که واقعیتها را در زوایای مختلف و با حفظ تنوع بیان بکند. من فکر میکنم مقامات رسمی ایران چون نتوانستند این تضاد معنایی را حل بکنند، امروز با این پدیده مواجهاند که هر کسی خودش یک رسانه است و دیر یا زود بالاخره باید این واقعیت را هضم بکنند که نمیشود جلوی گردش سیلوار خبر را گرفت».
معیار بیطرفی و دفاع از حقوق بشر
مسعود جزایری معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح پیشتر تاکید کرده بود که رسانههای خارج از کشور در وقایع پس از انتخابات و به خصوص در آستانه ۱۳ آبان دست به «تبلیغات منفی دخالتجویانه» زدند و با «ایجاد فضاهای کاذب و تشویق و ترغیب عدهای از شهروندان» زمینه را برای ایجاد «آشوب و ناامنی» فراهم کردند.
مدیر بخش فارسی دویچهوله تاکید میکند که رسانهای که او برایش کار میکند هیچگاه قصد دخالت در امور سیاسی هیچ کشوری را نداشته و تنها معیار آن برای پوشش اخبار، نقض حقوق بشر بوده است: «آنچیزی که برای ما اهمیت داشته، موضوع نقض حقوق بشر بوده. دویچه وله به عنوان یک رسانهای که از یک کشور دموکراتیک پخش میشود و میخواهد برای جهان به عنوان سرمشقی از رعایت دموکراسی و حقوق بشر باشد، قطعا نمیتواند چشمش را بر روی نقض حقوق بشر در ایران یا کشورهای دیگر ببندد و از این بابت ما همواره به این مطالب و مسائل پرداختیم در آینده نیز همین خط مشی را دنبال خواهیم کرد».
جمشید فاروقی میگوید اگر ظرف ماههای گذشته فعالیت دویچهوله در انتشار موارد نقض حقوق بشر در ایران بیشتر شده، نشانهای از تغییر سیاست این رسانه نیست بلکه نشاندهنده افزایش موارد نقض حقوق بشر در ایران است.
مسئول رادیو و سایت فارسی بیبیسی نیز تاکید میکند که رسانه متبوعش همواره تلاش بر رعایت بیطرفی داشته و برای تایید مدعای خود میگوید: «آنچه مبنای کار ما را تشکیل میدهد و در واقع ما مصر به رعایتش هستیم، چیزی نیست جز انعکاس بیطرفانه، دقیق، عینی، منصفانه و کاملاً واقعی حوادث و اخبار منطقه و ازجمله ایران. به عنوان مثال ما تلاش کردیم که ضمن انعکاس اعتراضاتی که نسبت به نتایج انتخابات وجود داشته است، همزمان دیدگاههای طرف مقابل، دیدگاههای حاکمیت جمهوری اسلامی را هم منعکس بکنیم. به عنوان نمونه اگر آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی سخنرانی داشتند، ما همین سخنرانی را به صورت مستقیم پخش کردهایم. یا دیدگاههای آقای احمدینژاد و هوادارانش را حتیالمقدور منعکس کردهایم».
مسئولان حکومتی حاضر به مصاحبه نیستند
مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه نیز تاکید میکند که رسانه باید چندصدایی باشد. خانم حبیبی میگوید: «من فکر میکنم اگر رسانه، رسانهای چند صدایی باشد، هیچ ضرری به هیچ کس زده نمیشود. منتهی مقامات رسمی ایران رسانهی چندصدایی را نمیتوانند هضم بکنند. یعنی رسانه برایشان فقط رسانهای است که حرف یکطرفهی این مقامات را بزند. بنابراین وقتی رسانهای حرف دیگری را هم میزند، به نظر آنها دشمن میآید».
اما برای تامین این چندصدایی بودن نیاز به این است که طرفین درگیر یک ماجرای سیاسی با رسانهها صحبت کنند و از رسانه به عنوان بلندگوی خود استفاده کنند اما این اتفاقی است که در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور نمیافتد.
مدیر رادیو فردا
در این مورد میگوید: «ما بارها و بارها از مقامات رسمی جمهوری اسلامی، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درخواست کردیم که با ما مصاحبه بکنند، در میزگردهای ما شرکت بکنند تا ما بتوانیم نقطه نظرات آنها را هم انعکاس بدهیم ولی متأسفانه تا به حال قبول نکردهاند. در حالی که ما نقطه نظرات و دیدگاههای انواع و اقسام شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و گروههای سیاسی را در برنامههای خودمان پوشش میدهیم».البته دلیل اصلی عدم همکاری دولتمردان جمهوری اسلامی با رادیو فردا اینطور عنوان میشود که بخشی از بودجه این رادیو توسط سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، تامین میشود. این ادعا همواره از سوی مدیران رادیو اروپای آزاد و بخش فارسی آن رادیو فردا تکذیب شده است.
آقای شهیدی در این باره چنین میگوید: «ما بارها و بارها گفتهایم که بودجهی رادیو فردا و بودجهی رادیو اروپای آزاد یا همان رادیوآزادی، از طرف کنگرهی آمریکا تصویب میشود که هرسال مقدارش مشخص شده و ما آن را صرف کارهای روزمره و عادی میکنیم و هیچ گونه ارتباطی هم با سیا و بقیهی سازمانها نداریم. ما هم تقریباً دیگر عادت کردهایم که این مواضع جمهوری اسلامی هر روز مرتبا تکرار بشود».
اما این مشکلی است که سایر رسانههای فارسیزبان خارج از ایران نیز با آن درگیرند. رئیس رادیو و سایت فارسی بیبیسی میگوید: «یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم این است که بهرغم تلاشی که ما انجام میدهیم، خیلی از مقامات حکومتی حاضر به مصاحبه با ما نیستند. با این وجود حتی وقتی ما قادر به مصاحبه با این مقامات نیستیم، تلاش میکنیم دیدگاهها و نقطه نظرات آنها را که در سایر خبرگزاریها و از جمله در خبرگزاریهای دولتی ایران منعکس شده، به اطلاع مخاطبان خودمان برسانیم. همزمان هم تلاش میکنیم که دیدگاههای طرف دیگر، یعنی معترضان از صنفهای مختلف را به دست بیاوریم و آنها را در اختیار مخاطبان خودمان قرار بدهیم».
مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه میگوید این اتهام تکصدایی شدن که از سوی دولت ایران به رسانههای فارسی زیان خارج از کشور زده میشود، نتیجه عدم همکاری خود آنها با این رسانههاست: «مسئلهای که هست این است که مقامات جمهوری اسلامی ایران حاضر نیستند با رسانههای فارسیزبان خارج از ایران مصاحبه بکنند. اما دیگران، کسانی که دگراندیش یا اصلاحطلب و یا فعالان مدنی هستند با میل بیشتری با رسانههای ما مصاحبه میکنند. بنابراین صدای زندهی این فعالان یا دگراندیشان در رسانههای ما بیشتر حضور دارد. این تقصیر ما نیست. این ضعف ما نیست که صدای زندهی وزرا، وکلا، اصولگرایان از رسانهی ما پخش نمیشود. ما خواهان این هستیم که آنها هم بیایند و صحبت بکنند و حتی میزگردهایی تشکیل بشود و مقابلههای فکری انجام بشود. بنابراین اگر که غیبت این شخصیتهای رسمی بخواهد باعث بشود که ما دیگران را هم وارد بحث نکنیم، آنوقت دیگر رسالت خودمان را انجام ندادهایم».
مقاله سایت دفتر سیاسی سپاه پاسداران و اظهارات معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح در مورد ایرانیان خارج از کشور را شاید بتوان چندمین مورد از این هشدارها دانست.
اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی نیز چندی پیش نسبت به «بیتوجهی ایرانیان خارج از کشور به قوانین ایران» هشدار داده و تاکید کرده بود که جمهوری اسلامی ایران با هر نوع حرکتی در راستای براندازی در هر کجا که باشد مقابله خواهد کرد.
کشتار چهار نفر از مسئولان حزب دموکرات کردستان ایران در سال ۱۹۹۲ در رستوران میکونوس برلین، قتل دکتر قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان در وین و قتل دکتر شاهپور بختیار در پاریس تنها سه مورد از قتلهایی است که گفته میشود سران وقت دولت جمهوری اسلامی در آنها دست داشتهاند.
میترا شجاعی
تحریریه: داود خدابخش