رد پای کارآگاه انگلیسی در کوچه پسکوچههای ایران
۱۳۸۸ خرداد ۱, جمعه
شرلوک هلمز کارآگاه ویژهای است؛ نه وسواس همکارش هرکول پوآرو را دارد که تا با دستمال صندلی را پاک نکند، روی آن نمینشیند و نه همانند خانم مارپل است که در هیجانانگیزترین نقطهی داستان نگران قلب این بانوی کهنسال شوید. هلمز تیز و فرز است، ابایی ندارد از این که در میان گل و لای مرطوب زانو بزند تا ردپای مظنونی را دنبال کند یا اینکه در لباس یک لولهکش به پستترین منطقهی لندن برود.
او میداند که چگونه خالقانش را جاودانه کند. سر آرتور کانن دویل را تبدیل به نویسندهای ارزشمند در ادبیات کارآگاهی میکند و از جرمی برت، مردی که او را در تصویر زنده کرد، هنرپیشهای میسازد که به احترام بازی درخشانش باید کلاه از سر برداشت.
در ایران پیش از آنکه شرلوک هلمز از طریق شبکهی سوم سیما طرفداران خود را پیدا کند، کریم امامی، مترجم برجستهی زبان انگلیسی، او را به مخاطبان شناسانده بود. البته به جز او مترجمان دیگری هم داستانهای هلمز را به فارسی برگردانده بودند، اما "هلمزشناسان ایرانی" ترجمههای کریم امامی را یکی از بهترینبرگردانها از داستانهای دویل میدانند.
مجموعهی چهارجلدی ماجراهای شرلوک هلمز در اوایل دههی هفتاد شمسی در مجموعهی کتابهای سیاه رنگ انتشارات طرح نو به بازار آمدند. پس از آن نیز مژدهی دقیقی، یکی دیگر از مترجمان صاحبنام، داستانهای بلند هلمز نظیر اتود در قرمز لاکی، نشانهی چهار، درندهی باسکرویل، درهی وحشت و جعبهی مقوایی را ترجمه کرد که توسط نشر هرمس به چاپ رسیدند.
هر اندازه که این مترجمان سعی بر دقت در ترجمه و حفظ سبک نگارش نویسنده داشتند، سیمای ایران در عوض، در زمان پخش مجموعهی دیدنی شرلوک هلمز که توسط تلویزیون گرانادا ساخته شده بود، دست به نوآوریهای برجستهای زد. هرچند از این نکته نمیتوان غافل ماند که تلویزیون بیشترین نقش را در شناساندن هلمز به مخاطبان ایرانی داشت.
شرلوک هلمز در سیمای ایران
پخش سریال تلویزیونی هلمز در ابتدا از شبکهی سوم آغاز شد و پس از مدتی نمایش سری دوم این مجموعه با نام "بازگشت شرلوک هلمز" از سوی شبکهی دوم سیما پی گرفته شد. با اینکه داستانهای هلمز ماهیتی پلیسی و جنایی دارند و تنها زنی که به طور ثابت در آنها نقشآفرینی میکند، خدمتکار سالخوردهی او به نام خانم هادسن است، در بسیاری از موارد سانسورهای شدید اعمال شده در پخش، کار را تا بدانجا میکشاند که حتی نیمی از فیلم حذف میشد.
در چند مورد نیز تیتراژهای پایانی هر قسمت با یکدیگر جابهجا شده و چندین صحنه به طرز آزاردهندهای تکرار میشد. نکتهی قابل توجه دیگر، تغییر سلیقهی مسئولان نظارت بر پخش در طی ۲۴ ساعت بود. گاهی پخش مجدد سریال در ظهر روز بعد با سانسورهای بیشتری نسبت به شب پیش همراه بود.
دراین میان تنها ویژگی ارزشمند سریال شرلوک هلمز که در سیمای ایران از گزند قیچی در امان ماند، صدای زیبای بهرام زند در نقش این کارآگاه برجسته بود. فراز و فرودهای صدا آنچنان به تن این شخصیت نشسته بود که مخاطب گمان میکرد، جرمی برت فارسی آموخته تا در نقش خودش حرف بزند. حالتهای بازیگری زیبای برت به همراه صدای دلنشین و گرم بهرام زند باعث شد تا سریال تلویزیونی شرلوک هلمز تبدیل به پرمخاطبترین سریالهای تلویزیونی دههی هفتاد شمسی شود.
مردانی که هولمز شدند
چنانچه سر آرتور کانن دویل زنده بود به طور قطع از دو انگلیسی به طور رسمی تشکر میکرد؛ بازیل راتبون و جرمی برت. دو هنرپیشهای که به زیبایی هرچهتمامتر به مخلوق او جان بخشیدند و معروفترینشرلوک هلمزهای دنیای تصویر شدند.
راتبون بازیگری انگلیسی، آمریکایی است که در دههی ۱۹۴۰ به همراه نایجل بروس در نقش دکتر واتسون، بر پردهی سینما ظاهر شد. موفقیتهای دو فیلم نخست آنچنان چشمگیر بودند که در فاصلهی سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ دوازده داستان دیگر هلمز نیز ساخته شدند. البته هرچند این فیلمها بر مبنای داستانهای دویل کار شده بودند، اما به دلیل مقتضیات زمان بیشتر در شرایط جنگ جهانی دوم صحنهپردازی شده بودند تا در لندن عصر ویکتوریا!
پس از راتبون، هنرپیشگان دیگری نیز ساکن خانهی شمارهی B۲۲۱ شدند اما تا زمان ظهور جرمی برت هیچ کدام رقیب جدی برای او محسوب نمیشدند. جرمی برت با نام اصلی جرمی برت ویلیام هاگینز به تمام و کمال همان هلمزی بود که دویل بر روی کاغذ ترسیم کرده بود. حرکات تند و تیز، بینی عقابی شکل، چشمان درخشان و حالتهای خاص صورت، از ویژگیهای برجستهی برت بودند. در ابتدا دیوید برک و سپس ادوارد هاردویک همبازیان او در نقش دکتر واتسن شدند.
این بازیگر انگلیسی هنگام فوتش در ساله ۱۹۹۵ تنها ۶۲ سال سن داشت و در سالهای پایانی عمر نیز همانند کانن دویل مبتلا به بیماری قلبی بود که در نهایت همین امر نیز عامل اصلی درگذشت وی شد. برت همانند دویل دو بار ازدواج کرده بود. پس از درگذشت همسر دومش که برت عاشقانه او را دوست میداشت، دچار افسردگی شدیدی شد.
بیماری وی و به تبع آن، مصرف دارو تا آن اندازه شدت گرفت که در دههی پایانی عمر مدتی در بیمارستان بستری شد. بازی سنگین در نقش هلمز در شدت دادن به بیماری وی بی تأثیر نبود و باعث شده بود تا در زمان افسردگی او بسیاری از خصوصیات اخلاقی کارآگاه را بگیرد. برت تا آن اندازه ضعیف شده بود که به گفتهی پرستار و دوست صمیمیاش در تمام مدت فیلمبرداری قسمتهای پایانی سریال هلمز در پشت صحنه بر روی صندلی چرخدار مینشست.
سایهی سنگین کارآگاه
پس از کشته شدن هلمز در داستان "آخرین مسأله" برت نیز انصراف خود را به مسئولان تلویزیون گرانادا اعلام کرد. اما تصور هلمزی بدون برت غیرممکن بود، از همین رو او یک سال به مرخصی رفت و سپس دوباره در جلوی دوربین قرار گرفت؛ هر چند از لحاظ ظاهری او دیگر همان کارآگاه چست و چالاک پیشین نبود و به طور محسوسی چاق شده بود. در یکی از قسمتها نیز مخاطبان به یک باره با هلمز جدیدی روبرو شدند، زیرا برت بدون دادن اطلاع قبلی به سازندگان فیلم موهای خود را کوتاه کرده بود.
جرمی برت در فیلمها و نمایشنامههای بسیاری بازی کرد و هنوز بسیاری مرد جوان آوازهخوان در فیلم "بانوی زیبای من" را به خاطر دارند که هنرپیشهاش کسی نبود جز مردی که بعدها شرلوک هلمز شد. برت یک بار در مصاحبهای گفته بود، شخصیت خودش هیچ شباهتی با شخصیت هلمز ندارد. او درست برعکس مخلوق دویل، آدمی معاشرتی است. هر چند مرگ همسرش در منزوی کردنش نقش بسزایی داشت اما فرو رفتن در قالب هلمز، آنگونه که برت وی را به تصویر کشید، دلیلی شد تا او اضافه کند: «هلمز را هم مقصر میدانم. او پا را از حد فراتر گذاشت.»
نویسنده: سمیرا نیک آیین
تحریریه: شهرام احدی