1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رابطه‌ی انقلاب اسلامی با ورزش کشتی زنان<br> گفت‌وگو با فریدون شیبانی

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

ورزش‌های رزمی مانند کاراته و تکواندو برای زنان در ایران مجاز است، ولی محمدرضا یزدانی خرم رئیس فدراسیون کشتی ایران می‌گوید:«انقلاب کردیم که زن‌هایمان کشتی نگیرند». گفت‌وگو با فریدون شیبانی روزنامه نگار پیشین کیهان ورزشی.

https://p.dw.com/p/ItQ9
فریدون شیبانی
فریدون شیبانی

دویچه‌وله: آقای شیبانی، آقای محمدرضا یزدانی خرم رییس فدراسیون کشتی ایران اظهار داشته که ما انقلاب نکرده‌ایم که زنان‌مان هم کشتی‌گیر بشوند. شما این استدلال رییس فدراسیون کشتی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فریدون شیبانی: ببینید، دیگر در هزاره‌ی‌ سوم و قرن بیست‌ویکم و در دنیای پیشرفته‌ی امروز، بخصوص دنیای پیشرفته‌ی‌فرهنگی امروز، فقط مسئله‌ی تکنولوژی مطرح نیست، چون تکنولوژی را می‌شود خرید، ولی فرهنگ را نمی‌شود خرید. الان جایگاه خانم‌ها روز به روز ارتقا می‌یابد و واقعا جایگاه محترمی هم دارند. متاسفانه در ایران با قدمت‌ فرهنگی‌اش و اینکه این فرهنگ داغان شده، بخصوص در این دوره‌ی جمهوری اسلامی، مسئله‌ی خانم‌ها خیلی جالب دارد مطرح می‌شود. یکسری از آن نمایشی است، یکسری دیگر هم خانم‌ها را سرکوب می‌کنند و دائم می‌گویند این فقط برای عزت و احترام خانم‌هاست.

من یکبار یادم می‌آید که درهمین هلند درسال ۱۹۹۰ مسابقات معلولان بود. در آن موقع مسئولان زیادی چون سفر به هلند بود، آنها با تیم معلولان ایران همراه شده بودند. در کنار این مسابقات، مسابقات کشتی بانوان هم بود. موقعی که مسابقات کشتی بانوان شروع شد، خیلی هم جالب بود پیراهنی که پوشیده بودند، آن پوشش‌شان، کاملا تمام بدن را پوشانده بود و هیچ حالتی نداشت بخواهد مثلا فرض کنید حتا به دو میدانی تشبیه بشود یا به (شنا) تشبیه بشود. ولی همان لحظه با یک حالت نمایشی همه‌شان بلند شدند از آن لابی هتلی که مسابقات در آن انجام می‌شد، آمدند بیرون. در حالی که در همان کنارش داشتند مسابقه‌ی کشتی نابینایان را نگاه می‌کردند، چون تقریبا همزمان باهم بود، خانم‌هایی که در آن هتل بودند خیلی لباس بازتر و آزادتری پوشیده بودند، زمان گرمی هم بود.

اینها فقط یک نوع تظاهر و خودنمایی از خود نشان می‌دادند. بعد هم منکر می‌شوند و به یک شکل دیگری مطرح می‌کنند که بله به این دلیل است. این قضیه‌ای که ایران کلا از مسابقه‌های کشتی جهانی و بین‌المللی محروم شده، به خاطر این است که کشتی خانم‌ها و آقایان باید همزمان باید باشد و به همین دلیل تیم‌های بین‌المللی به ایران نمی‌روند. مقامات ایران اول گفتند ما گرفتیم، دوازده‌تا گرفتیم، پانزده ‌دوره‌ی مسابقات را گرفتیم. بعد مشخص شد که اصلا به ایران اجازه‌ی برگزاری مسابقات را نمی‌دهند‌. در حالی که جایگاه کشتی ایران انکارناپذیر است.

الان هم این آقا برای این‌که با رییس جمهوری که هنوز مورد قبول هم نیست و کشورهای دنیا هنوز به رسمیت‌اش هم نشناخته‌اند، آمده نزدیک شده، با این هدف که جانشین آدم نالایقی مثل علی‌آبادی بشود. در این شرایط هم دارد حرفهایی را می‌زند که باب دندان محمود احمدی‌نژاد و خامنه‌ای و غیره باشد. خب می‌آید این قضیه را مطرح می‌کند. و بعد همان واژه‌ای را هم به کار می‌برد که همیشه برای سرکوب خانم‌ها به کار رفته است. اینکه می‌گویند: ما برای عزت مقام خانم‌ها، برای جایگاه والای آنها اینکار را نمی‌کنیم. خانم‌ها چه جایگاه بالایی دارند که حق ندارند مسابقه بدهند، حق ندارند ورزش کنند؟ برای این که مضر است؟ اگر مضر است که در هر ورزشی می‌تواند با آن همه عوامل مفیدی که دارد مضر هم باشد! خانم‌ها که در فوتبال که بازی می‌کنند که اول می‌گفتند حرام است و الان حلال شده، در آنجا هم اگر دو نفرشان به هم بخورند، خب خیلی خطرناک است. ولی این برای آنها مسئله‌ی خاصی ندارد. مگر خانم‌ها تکواندو کار نمی‌کنند، مگر جودو کار نمی‌کنند، مگر این ورزش نیست؟ این‌ها با کشتی مثلا چه تفاوت‌هایی دارند؟

دقیقا پرسش در همین‌جاست که فرق کشتی بانوان با مثلا کاراته یا تکواندو و جودو بانوان چه است؟ با توجه به این که خانم‌های ورزشکار پوشش اسلامی‌شان را رعایت می‌کنند و چگونه می‌شود این مسئله را از دیدگاه منطقی و عاقلانه درک کرد و فهمید؟

ببینید، این‌ها همه تظاهر است. اصلا قابل توجیه نیست. چطور ممکن است خانم‌ها بتوانند از تلویزیون فوتبال را ببینند، بتوانند درمیدان‌های ورزشی رفت وآمد کنند، درخیابان از کنار آقایان رد بشوند، اما مثلا در استادیوم نمی‌توانند بنشینند و بازی آقایان را تماشا کنند!

مثلا فرض کنید یک آقای فوتبالیست در همین مسابقات اروپایی، حالا نمی‌گویم ایران که تازه شاید بیشتر هم باشد، یک آقا نشان بدهید که لباس ورزشی‌اش حالتی داشته باشد که به‌زعم آنها حالت ناصواب داشته باشد و مثلا گناه داشته باشد. اینها همه تظاهر و داستان است و متاسفانه اینها یک مقدار هم آدمهایی را دارند که تعدادشان کم است، ولی به این مسایل خیلی مثبت نگاه می‌کنند، یعنی باورشان شده که اینها چیزی را که می‌گویند فقط برای خدا و دین و مذهب و اینهاست. در حالی که اینها اصلا ربطی به آن مسایل ندارد.

یک مقدار این حرف‌ها کلاشی است. و آن عده‌ی کمی که اینها را قبول می‌کنند و تحت تاثیر این حرف‌ها قرار می‌گیرند، متأسفانه امروز حاکم بر کشور ما شده‌اند و می‌بینیم که چه طور آن آدم‌هایی که می‌فهمند و تعدادشان هم خیلی زیاد است، به ضرب گلوله، اسلحه، باتوم و اینها سرکوب می‌کنند.

ولی اگر بخواهیم مجزا و به عبارتی ایزوله به مسئله نگاه کنیم، این انقلاب سی سال پیش ایران چه ربطی به کشتی بانوان آخر می‌تواند داشته باشد؟

خب این یواش یواش ربط پیدا کرد. یعنی شما مثلا روزهای اول اگر ببینید، آن زمان انقلاب خیلی محدود بود. در زمان آقای بختیار که به مطبوعات آزادی مطلق داد، شما بخوانید در مصاحبه‌هایی که آن سران انقلاب می‌کردند و خود خمینی می‌کرد و اینها، دقیقا آزادی زنان در آن مطرح می‌شد، مسئله‌ی هر ورزشی که بخواهد محدود بشود، رفتن به ورزشگاه محدود بشود و اینها، اصلا در آن زمان چنین چیزی مطرح نبود.

چیزهایی که مطرح می‌شد تمام مثبت بود. ولی وقتی به مرحله‌ی عمل آمد و حکومت را دستشان گرفتند و دیگر کوبیدند و زدند و اینها به نفع‌شان شد که دیگر بتوانند آن خواسته‌هایشان را پیاده کنند و خانم‌های ما تا مدتها که اصلا از ورزش محروم بودند و نمی‌گذاشتند حتا ورزش کنند. بعد به آنجایی رسید که برای رژیم حالت نمایشی پیدا کرد و برای آن سازمان ورزش که آن موفقیت‌هایی هم که واقعا به مقدار نسبی به دست آمده، لیاقت خود آن خانم‌ها بوده، این احتمالا چیزی بوده که از فرصتی که به دستشان آمد به نحو خیلی خوبی استفاده کردند، نه این که واقعا کاری برایشان شده باشد. الان شما می‌بینید تیم فوتبال بانوان را، تیم ملی‌اش را، می‌فرستند به چهارـ پنج مسابقه. تازه در این یکساله دو برد خوب هم داشتند، با این که هیچ امکانات نداشتند، بازی دوستانه نداشتند. ولی همین الان جلو محروم شدن از مسابقات آسیایی هستند که می‌گویند اینها چون نتایج بدی در برابر ازبکستان و در برابر تیم ملی تایلند گرفتند. آنها سالهاست فوتبال بانوان دارند. عین آقایان‌شان زنان برای ورزش آزادی مطلق دارند. و ما اگر به خانم‌هایمان همان امکانات را بدهیم، همان مسابقه‌ی تدرکاتی را بدهیم، این راهی که الان به سختی توانسته‌اند در این دو‌ـ سه سال اخیر بروند، می‌توانند در عرض شش‌ماه بروند.

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان

تحریریه: بهنام باوندپور

برای شنیدن گفت‌وگو با فریدون شیبانی، لینک پایین صفحه را کلیک کنید.