دیدار تیم ملی فوتبال ایران با لبنان • گفتوگو با افشین پیروانی
۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعهبشنوید: گفتوگو با افشین پیروانی، ملیپوش پیشین تیم ملی فوتبال ایران
دویچه وله: آقای پیروانی کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، فهرست ۲۳ نفرهی بازیکنان را اعلام کرده است. این گروه برای برگزاری یک اردوی تدارکاتی به کشور اردن سفر خواهد کرد و سپس از آنجا به بیروت خواهد رفت برای سومین دیدار در مرحله مقدماتی جام جهانی مقابل لبنان. آیا ۲۳ بازیکن دعوتشده به تیم ملی – اشکان دژاگه مصدوم شد و بهجای او کریم انصاریفرد آمد – در حال حاضر گلچین فوتبال ایران هستند؟
افشین پیروانی: هر مربی که میآید انتخاباتی را انجام میدهد، سلایق خاص خودش را دارد. آقای کیروش بازیهای ایران را دیده و میداند که امسال تیمهای لیگ قوی و خوب نیستند، تیمهای بزرگ نتایج خوبی را نگرفتهاند و در نهایت بر این باورند که ما هنوز آماده نیستیم.
ولی من یک سؤال دارم. دو ماه است که اینها بدنسازی کردهاند، دو ماه هم هست که لیگ شروع شده. در عرض چهار ماه آنهایی که فنی و فوتبالیاند میدانند که دیگر بازیکن باید در اوج آمادگیاش باشد. ولی در نهایت میبینیم که خیلی از مربیهای ایران یا مثلا مربی تیم پرسپولیس اعلام کرده که بازیکنان مشکل بدنی دارند. البته این بحث روانشناسی و بحث روحیـ روانی است، ولی من بهعنوان یک پرسپولیسی دلم میخواهد هرچه زودتر این مسئله حل شود به پرسپولیس به روزهای اوجش برگردد.
البته هر مربیای که میآمد شاید از این تعداد ۱۸ـ ۱۷ نفرشان را انتخاب میکرد و این دلیل نمیشود که اگر مربی دیگری بود، شاید سلایقاش فرق میکرد و نفرات جدیدتری را به اردو دعوت میکرد. در نهایت تقریباً فوتبال ما این است و یکی دو بازیکن اینور و آنور میشوند. ولی بحث اصلی و کلی من این است که تیم ملیمان همچون باشگاههایمان روزهای خوبی را سپری نمیکند؛ راحت گل میخورد؛ تیمهای بزرگ کشورمان به راحتی گل میخورند.
علم روز و فوتبال نوین روز دنیا را میبینیم که تیمها ابتدا به دنبال این هستند که گل نخورند و بعد به دنبا بردن هستند. فوتبال جدید میگوید که خوب دفاعکردن یک هنر است. نمیگوییم سیستم دفاعی، ولی در ساختارهای دفاعی، در سیستمهای دفاعی ما باید بهتر کار کنیم. اکثر تیمهایمان خیلی راحت گل میخورند.
تیم ملیمان دوتا بازی کرده یکی در ازبکستان که واقعاً حقاش برد نبود، ازبکستان بهتر بازی کرد. روبهروی قطر در تهران بود که تیم شروع کرد سانت کردن و ارسال از جناحین و خب دروازهبان قطر شد بهترین بازیکن زمین. اکثراً کارهایی بود که یک فوتبال سنتی به نمایش گذاشت. من بهعنوان یک آدم ورزشی، بهعنوان کسی که فوتبال ملی بازی کردم و در باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس بودم، توقعام از کسی مثل آقای کیروش بیشتر از این است. باید یک مقدار نفرات جوانتر و جدیدتر، نه این که باتجربهها بیرون بمانند، ولی باید به قول معروف خون تازهای به تیم تزریق کند تا انشاالله در آینده مشکلی نداشته باشد.
در نهایت با بودن مربی خوبی مثل آقای کیروش آن توقعی که از تیم ملی هست، هنوز برآورده نشده. البته به نظر من اردوی اردن هم جای بحث دارد. فوتبال ما یک فوتبال سنتی و احساسیست. بازیکن تیم ملی را نباید دو هفته قبل از مسابقه – بازی روز ۲۴ شهریور است – از خانه و وطن دور کنند و یکباره ببرند اردن. البته نظر سرمربیست، آنجا راحتتر است. ولی من فکر میکنم اگر میماندند و یک بازی تدارکاتی انجام میدادند و میرفتند آنجا، شرایطشان بهتر بود.
شما اشاره کردید که در حال حاضر وضعیت بازیکنان و تیمها در لیگ برتر فوتبال ایران آنچنان خوب و مناسب نیست. کارلوس کیروش نیز خودش به این نکته پی برده و بازیکنان ایرانیتبار را از لیگهای اروپایی به خدمت گرفته؛ مانند امید نظری از سوئد، قوچان نژاد از بلژیک، مسعود شجاعی هم بعد از مدتها مصدومیت از اوساسونای اسپانیا برگشته به تیم ملی و همچنین اشکان دژاگه از ولسبورگ که او متأسفانه دوباره مصدوم شده و در اختیار تیم ملی نخواهد بود. پس تنها چاره برای افزایش کیفیت فوتبال ملی ایران در حال حاضر به خدمتگرفتن بازیکنان بینالمللی است؟
من فکر میکنم از امثال امید نظری و قوچاننژاد یکی دو جین در فوتبال خودمان داشته باشیم. این نیست که امید نظری و قوچاننژاد بیآیند و بخواهند تیم ملی را به جام جهانی برسانند و خیلی تأثیرگذار باشند. این هم یک تاکتیک و سیستمی بوده که آقای کیروش انتخاب کرده که روی بیآورد به چنین بازیکنانی.
این بازیکنان در این چندین ساله کجا بودند؟ نمیگویم بازیکنان بدی هستند؛ ولی در نهایت کسی مثل اشکان دژاگه خب در بوندس لیگا بازی میکند، ولی لیگهای فوتبال دیگر درست است که تیمهای ملیشان اسمشان بالاتر از ما است، ولی من فکر میکنم امثال این بازیکنان را میشد پیدا کرد،، البته نمیگویم در تیمهای ایرانی. ولی من میگویم اینها اگر تواناییشان این قدر بالاتر بوده، باید زودتر از اینها پیدا میشدند و میتوانستند به تیم ملی کمک کنند.
در نهایت من خودم البته چیزی از اینها ندیدهام، چون بازیشان را ندیدم و این قدر هم به قول معروف جهانی نیستند که اطلاعاتشان را بشود به دست آورد. امیدوارم بتوانند همه دست به دست هم دهند. بعد از آن هم فوتبال یک کار گروهیست، یک تیم میخواهد و این نیست که ما بگوییم با یکی دوتا بازیکن. ولی خب مسعود شجاعی مدتها مصدوم بوده. مسعود بازیکن قوی و بزرگیست و امیدواریم که توانسته باشد به روزهای اوجش برگردد. ولی در نهایت خب مسعود هم الان فکر میکنم نزدیک به دو سال است که از فوتبال ملی و باشگاهی دور بوده. یعنی این مسائل همه دست به دست هم میدهد که میتواند تیم نتیجه نگیرد و اگر مثبت باشد، دست به دست هم میدهد که تیم ملی موفق باشد. آرزوی من این است. بازی خیلی مهمیست، هرچند لبنان آن قدرها هم فوتبال قویای ندارد. مشکل اصلی ما الان کره است.
بله؛ اما اول اجازه دهید راجع به حریف بعدی تیم ملی فوتبال ایران که ملیپوشان لبنان هستند صحبت کنیم. لبنانیها توانستهاند خودشان را به مرحلهی پایانی از دور مقدماتی در قاره آسیا برسانند. پس این تیم حداقل باید پتانسیلی داشته باشد که از مرحلهی نخست صعود کرده و به اینجا رسیده؟ یا شما روی هم رفته لبنان را روی کاغذ آسان میبینید و سه امتیاز صد در صد را برای ایران پیشبینی میکنید؟
ما ایرانیها یک ضربالمثل داریم که میگوید "بودم بودم مهم نیست، الان چه کاره هستم". من یک زمانی خودم کاپیتان تیم ملی بودم، دفاع تیم ملی، بازیکن جام جهانی و کاپیتان پرسپولیس. ولی الان ۱۰ متر نمیتوانم بدوم.
این که ما یک زمانی جام جهانی رفتیم و بازیکنان بزرگی داشتیم و آقای گل آسیا ... اینها اصلاً دلیل نمیشود. آن روز روبهروی لبنان، باید مربیها تلاش کنند تیم را به بالاترین حد از نظر بدنی، روحیـ روانی، سیستم و تاکتیک برسانند. این که ما بگوییم بله ما لبنان را همیشه بردهایم... یک زمانی ما رفتیم ۱۷ تا گل به مالدیو زدیم؛ خود من دفاع وسط بازی میکردم. اگر الان بیآییم روبهروی مالدیو شاید بیشتر از دو یا سه گل نتوانیم بزنیم. نمیدانم فوتبال است قابل پیشبینی نیست.
الان متأسفانه ایراد و اشکالی که در ورزشمان هست، این است که همه با یاد اتفاقات گذشته میخوابند. اصلاً نباید این را لحاظ کنیم که ما مثلا آن زمان میرفتیم لبنان و راحت میبردیم. نه، لبنان هم آمده مرحلهی بعد. گفتم لبنان تیمی قوی نیست. اگر ما روز خوبمان باشد، خودمان باشیم. ولی اگر بخواهیم ضعیف کار کنیم، مطمئن باشید همین لبنان هم میتواند برای ما دردسرساز باشد.
بعد از دیدار روز ۱۱ سپتامبر ایران مقابل لبنان، حریف بعدی تیم ایران سختترین حریف گروه است: تیم ملی کره جنوبی. دیدار رفت این بازی در روز ۱۶ اکتبر در تهران برگزار میشود. چه انتظارات منطقی از این بازی میتوان داشت برای ایران؟
اگر ما بردیم این یک اتفاق است؛ من این را با صراحت میگویم. فوتبال کره یکی از قطبهای فوتبال آسیاست. یک فوتبال تاکتیکیست و تکنیکهایشان هم خوب شده؛ سرعتیاند، خیلی اکتیو هستند و خیلی ارسالهای قوی و غنیای دارند. قدهای بلندی ندارند، ولی چون ارسالهای خیلی قویای میکنند، برای هر مدافعی خطرناک است. سرعت خیلی خوبی دارند. هم سیستم انتقالشان از دفاع به حمله فوقالعاده است. یعنی در حد کشورهای تاپ دنیا هستند.
اصل انتقال از دفاع به حمله را کره و ژاپن خیلی خوب دنبال کردهاند. یعنی به محض این که در دفاع صاحب توپ میشوند، خیلی سریع به حمله اضافه میشوند. از آن طرف مشکل ما این است که بحث سرعت داریم، بازیکنان ما همه فیزیکیاند، همه تکنیکیاند، ایستا و ساکن هستند. به همین خاطر من فکر میکنم مشکل ما این است.
پس به عقیده شما تیم ایران باید امتیازات لازم را در دیدار مقابل لبنان و همچنین در بازیها مقابل قطر و ازبکستان به دست آورد؟
بله ما قطر را در خود قطر داریم، در زمانی که آب و هوا زیاد گرم نیست. این یک پوئن (امتیاز) است. از آن طرف ازبکستان است که حریف اصلی ماست. چون کره را من صعود کرده میدانم. این هم میتواند یک پوئن باشد. در بازی با لبنان اگر ما بتوانیم امتیاز بگیریم، امتیازش به قول فوتبالیها شش امتیاز دارد. بردن لبنانی که حریف اصلیمان نیست، ولی در خانه بردنش خیلی میتواند به ما کمک کند، چون بازی برگشت در ایران راحتتریم. انشاالله بتوانند اندوختههای لازم را جذب کنند، با یک برنامهریزی خوب.
حالا من یک خاطره هم بگویم. ما وقتی به جام جهانی ۹۸ فرانسه رفتیم، قبل از آن به مدارس فوتبال مثلاً ۲۰، ۱۵ یا ۲۵ نفر میرفتند. ما که رفتیم جام جهانی، یکدفعه مدارس فوتبالی داشتیم که هزار تا شاگرد داشتند. وقتی شما ۲۰ تا شاگرد داشته باشید، میتوانید یک نفر نخبه بین آنها پیدا کنید یا هیچی. ولی وقتی هزارتا شاگرد داشته باشید، یکدفعه ۵ تا، ۱۰ تا بازیکن نخبه میتوانید بین آنها پیدا کنید.
الان بینید در المپیک کشتیگیرانمان، وزنهبردارانمان، [ورزشکاران] دو میدانی و تکواندو مقام آوردند. مطمئنم آنهایی که پای تلویزیون بودند، پدر و مادرها، بچههاشان را هدایت میکنند به این ورزش. یعنی ببینید شاید در یک رشته ورزشی اصلاً کاندیدا نداشتیم در المپیک؛ مطمئناً و خودبهخود این رشته کنار میرود. ولی مثلاً [با موفقیت] احسان حدادی در دو میدانی، مطمئن باشید ۱۵ـ ۱۰ درصد توجهها بیشتر به این رشته جلب میشود. با همین توجهها است که میتواند استعدادیابی زیاد شود و نخبهها را میتوان بهدست آورد. انشاالله تیممان هم به جام جهانی برود و ما بتوانیم به آن هدفی که از فوتبال داریم دست پیدا کنیم.