دگرگونیهای روانی در فرایند مهاجرت
۱۳۹۵ مهر ۹, جمعههمایش "روانپژوهان ایرانی خارج از کشور" که هر ساله در یکی از شهرهای اروپا برگزار میشود به موضوعاتی میپردازد که جامعه مهاجران ایرانی با آن مواجه هستند. همایش امسال روزهای ۲۴ و ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۶ در شهر هانوفر آلمان برگزار شد.
در این همایش دو روزه که حول محور "روان ما و تغییر" برنامهریزی شده بود ۷ تن از روانشناسان ایرانی از آلمان، فرانسه، بلژیک و سوئیس به موضوع تغییر از زوایای مختلف پرداختند و نتیجه تحقیقات خود را با حاضران در جلسه در میان گذاشتند.
گزارش زیر خلاصه مباحثی است که توسط هر یک از سخنرانان این همایش طرح شده است.
پیامدهای دگرگونی
دکتر حسن مکارمی، روانکاو و همچنین مشاور و پژوهشگر دانشگاه سوربن فرانسه، به دو نوع تغییر در روان انسان قائل است. تغییرات تدریجی مثل افزایش سن و تغییرات یکباره که میتواند فردی یا جمعی باشد مثل زلزله یا مهاجرت.
تغییر یکباره ناخوشایند تولید زخم روانی میکند. مثل قطع عضو. از نظر ایشان این تغییرات باید در چهار محور بررسی شوند: ابعاد و عمق تغییر، وضعیت و موقعیت روانی شخص هنگام بروز زخم روانی، سن شخص آسیبدیده و نیز شخصی بودن یا عمومی بودن زخم روانی.
دکتر مکارمی در همین ارتباط بر اهمیت گفتگو در باز کردن گرهها و التیام زخم روانی تاکید داشت و این که فرد در هر شرایط و موقعیت و در هر سن و سالی باید با برونریزی و ابراز و بیان دردش خود را تخلیه کند. مثال بارز آن مراسم سوگواری است که در فرهنگ های گوناگون ریشه و دلایل مشترک دارد. در این مراسم طی چند نوبت (سوم، شب هفت، چهلم و سال) دوستان و بستگان فرد درگذشته برای تسکین افراد بازمانده گرد میآیند و شخص دردمند فرصتی برای بیان احساساتش مییابد.
بیشتر بخوانید: انقلاب در روابط سکسی جوانان ایرانی • همایش روانپژوهان ایرانی
رویکرد مژگان کاهن فارغالتحصیل رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه ULB بروکسل در این همایش "ذهن و شناخت درمانی" بود. رواندرمانی شناخت از ذهن خودآگاه به عنوان ابزاری برای کمک به فرد برای مشاهده عمیقتر مشکلاتش بهره میبرد. او به قواعد ذهنی و فکریای اشاره داشت که در طول زندگی در ذهن فرد شکل میگیرد و تبدیل به واقعیت تحریفشده میشود و او را به ورطه اضطراب و افسردگی میکشاند. قواعد زائدی که روی تعبیر فرد از واقعیت تاثیر میگذارد و معنای کاذبی از خود و اطرافیان و دنیا در ذهن او ایجاد میکنند و باعث بروز احساسات ناخوشایند و منفی میشوند. کار رواندرمانگر از منظر روانشناسی شناخت این است که به فرد کمک کند از این افکار و هیجانات عاطفی برای شناخت الگوی روانی خود و تغییر آنها برای رسیدن به تعادل روانی استفاده کند.
از مژگان کاهن کتابی با عنوان "بلوغی در تنهایی" در دست چاپ است.
شوکهای فرهنگی مهاجرت
مصطفی کاظمیان که دستیار تخصصی در روانپزشکی و رواندرمانی در آلمان و سوییس و هم زمان در حال گذراندن دوره روانکاوی در انستیتو یونگ (سوئیس) است در این همایش به بررسی مفهوم دگرگونی و تغییر در روان از دیدگاه روانشناسی تحلیلی مکتب یونگ میپردازد. و از آنجا که مبحث نمادها در روانشناسی یونگ جایگاهی مهم دارد تلاش میکند با تاکید بر معنای واژه روان که بر روندگی و پویایی دلالت دارد و با تکیه بر سایکودینامیک که موضوع اصلی آن پویایی روانی است به تحلیل چگونگی تغییرات ذهنی بپردازد.
او از تغییرات بین فرهنگی در فرایند مهاجرت سخن میگوید و نیز به انواع گوناگون تغییر و دگرگونی میپردازد: تغییرات پاتولوژیک اختلالی که شامل تغییرات خلقی، افسردگی یا اضطراب میشود، تغییرات تکاملی مثل رشد کودک ، تغییراتی از نوع دگردیسی چون استحاله که میتواند مثبت یا منفی باشد و تغییراتی که در سنین مختلف و دورههای گوناگون سنی بروز میکند. او معتقد استکه تمامی این تغییرات باید در روند کار رواندرمانی مد نظر قرار گیرد.
رابطه زبان و نماد
سیامک ظریفکار روان شناس اجتماعی و روان درمانگر آلترناتیو و مدرس نظری روانکاوی در ایران و اروپا در این همایش به فرایند تغییر در روانکاوی و رواندرمانی آلترناتیو میپردازد. او در بخش روانکاوی زبان را وسیلهای برای دریافت مفاهیم ذهنی پنهان در فحوای کلام فرد تحلیلشونده میداند و ترجمان استعارهها و نمادهایی که بیمار به کار میبرد را منابع شناخت بحرانهای روانی تلقی میکند. روانکاوی از دید او عبارت است از بازسایی ناگفتههایی که بر اساس الگوهای ارتباطی ما با والدین شکل میگیرد. هر چه رابطه با دیگری و به ویژه والدین مخدوشتر شود فرد از ابزارهای پنهان بیشتری در کلام خود استفاده میکند.
سیامک ظریفکار در بخش روانشناسی آلترناتیو از رویکرد فردمحور "کارل راجرز" روانشناس آمریکایی بهره میگیرد. در این روش آنچه بیمار یا مراجعهکننده بیان میکند آینهنمایی میشود. رواندرمانگر آلترناتیو با شنیدن دنیای کلامی بیمار اصلیترین واژههایی را که فرد استفاده میکند شناسایی میکند. او همچنین به بیماریهای روان-تنی و رابطه تنگاتنگ بدن و روان اشاره میکند و از تکنیکهای چون تایی چی و چی کونگ برای التیام این دردها نام میبرد. همچنین از اهمیت مراقبه و ریلکسیشن برای کاهش فعالیت مغزی و توقف ارزشگذاریهایی میگوید که فرد به طور معمول در طی روز انجام میدهد. او به نقش مهم فعالیتهای هنری در تبدیل تمناهای سرکوبشده و فشارهای وارد آمده در طول زندگی به تابلوهای نقاشی، داستاننویسی، شعرسرایی، پیکرسازی، قالیبافی و موسیقی اشاره میکند.
دکتر رضا کاظمزاده روانشناس بالینی و رواندرمانگر خانواده فارغالتحصیل از دانشگاه بروکسل به مفهوم تغییر از منظر روانشناسی سیستمیک میپردازد که به معنای همراهی با فرد مراجعهکننده برای شناخت امکانات گوناگونی است که در زندگی با آن مواجه میشود و دست زدن به انتخاب بر اساس اصولی است که به آن پایبند است. در روانشناسی سیستمیک تاکید بر رابطه است و از این دیدگاه فرد همانطور که در رابطه شکل میگیرد، در رابطه نیز تغییر میکند.
از رضا کاظمزاده دو کتاب توسط نشر باران با عنوان: "ادبیات، فرهنگ و جامعه از منظر روانشناسی" و کتاب "روانکاوی بوف کور" منتشر شده است.
"کارگاهها"
در دومین روز همایش روانپژوهان ایرانی در هانوفر، پنج کارگاه با موضوعات مختلف برگزار شد:
ناهید کشاورز رواندرمانگر در کارگاه خود پیرامون "زنان و موقعیت آنها در خانواده و ترسشان از تغییر" گفتوگو کرد. او در این کارگاه به تغییرات بیولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی زنان پرداخت و این که تغییراتی که به جبر یا نیمهجبر در فرد اتفاق میافتند او را چندان دچار مشکل نمیکنند. بلکه تغییرات زمانی مشکلساز میشوند که خودخواسته باشند. در واقع مشکل ترسهایی هستند که از تصمیمگیری برای ایجاد تغییر در زندگی ناشی میشوند. این ترس در بسیاری مواقع به دلیل حس مسئولیتناپذیری فرد پدید میآید.
بیشتر بخوانید: ترک اجباری زادگاه و پیامدهای روحی آن برای فرد و خانواده
فریده جعفری پزشک متخصص داخلی، شناخت و رفتار درمانگر در این کارگاه به تاثیر "مراقبه آگاهانه" ملهم از مکتب بودیسم پرداخت. او از دستاوردهای پژوهشی دکتر جان کاباتزین بیولوژیست دانشگاه ماساچوست سخن گفت که نشان میدهند مراقبه با ذهن آگاه تغییرات قابلتوجه و قابل اندازهگیری در مغز انسان به وجود میآورد که با مقایسه عکسبرداری از مغز قبل و بعد از اتمام یک دوره ۸ هفتهای گروهی از افراد که تمرینات روزانه مراقبه آگاهانه را انجام میدادند مشاهده شد. پژوهشها نشان دادهاند که پس از این دوره دردهای جسمانی ، افسردگی و اضطراب این افراد کاهش یافته و رابطهآنها با مشکلات جسمانیشان تغییر یافته است. تاکید این روش بر بودن در حال و جاری شدن افکار در ذهن بدون هیچ قضاوتی است. برای این کار فرد فقط به تنفس تمرکز میکند و هر بار فکری به ذهنش راه مییابد دوباره با تمرکز بر تنفس جریان افکار را تحت کنترل در میآورد.
در کارگاهی مشترک که توسط سلام ریاضی، موسیقیدان و موسیقیدرمانگار و سیامک ظریفکار تشکیل شد به نقش ارتعاشات گوناگون موسیقی- که فرد از بدو تولد با آن سر و کار دارد- در شکلگیری احساسات و ضمیرناخودآگاه و در ایجاد ارتباط میان فردی اشاره شد.
سلام ریاضی به ارتباطی که فارغ از چارچوبهای کلامی و از طریق اصوات برقرار میشود صحبت کرد. در این روش نواختن، خواندن و حرکات موزون باعث تحریک و برانگیختگی واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی میشوند. او همچنین از موسیقیدرمانی برای کنترل بیماری زوال عقل (دمانس) بهره میگیرد.
در کارگاه دکتر کاظمزاده بحث مهاجرت به عنوان یک "بحران" مطرح شد. او مدلی را ارائه کرد که در آن هویت به دو گونه مرکزی و پیرامونی تقسیمبندی میشود. بر اساس نظریه دکتر کاظمزاده چنانچه هویت مرکزی مختل شود شخص دچار زخمهای روانی میشود. هویت پیرامونی هویتی است که به ما کمک میکند با جامعه میزبان ارتباط برقرار کنیم. او همچنین درباره چگونگی استراتژی فرد مهاجر در مواجهه با ناشناختههای جامعه میزبان و مسائل نسل دوم و سوم مهاجران توضیحاتی داد.