دولت واحد فلسطينى و پايان نامعلوم تحريمها / تفسير
۱۳۸۵ بهمن ۲۰, جمعهاست. تفسيرى در اين زمينه از پتر فيليپ
توافقى كه در مكه بصورت يك دولت ائتلافى وحدت ملى فلسطينى شكل گرفته است، قاعدتا بايد جشن و پايكوبى در فلسطين را در پى داشته باشد. بويژه كه اين ائتلاف به برخوردهاى خونين ميان حماس و الفتح پايان خواهد داد. شك نيست كه در پى اين ائتلاف فلسطينىها اميد خواهند بست كه تحريم بينالمللى عليه دولت فلسطينى پايان پذيرد و كمكهاى بينالمللى بار ديگر به سوى سرزمين فلسطين سرازير شود و به بهبود وضعيت اقتصادى در مناطق فلسطينى بيانجامد.
ولى اينكه چنين اميدى به واقعيت بدل شود، هنوز يك رؤياست. ايالات متحدهى آمريكا و اتحاديهى اروپا تحريمها را عليه دولت فلسطينى بدليل اينكه از دولت حماس خوششان نمىآمد، وضع نكردند. تحريمها متوجه سمت و سوى غيرقابل پذيرش دولت حماس بودند. دولت حماس در وهلهى نخست به اين دليل اعتبار خود را از دست داد كه حاضر نبود قراردادهايى را كه ياسر عرفات با دولت اسرائيل بسته بود را برسميت بشناسد. دولت حماس همچنان از نابودى اسرائيل سخن مىگفته است.
اين سياست دولت حماس براى اسرائيل غيرقابل پذيرش بود و در پى آن نيز اروپايىها و آمريكايىها نمىتوانستند از دولتى حمايت كنند كه به روند صلح خاورميانه متعهد نيست.
ترديدى نيست كه يك «دولت وحدت ملى» گامى است در جهت صحيح، زيرا كه اين دولت نمايندگان الفتح و هواداران رهبر ميانهرويى چون محمود عباس را نيز دربرمىگيرد و اين نيروها به روند صلح خاورميانه با اسرائيل پايبند خواهند بود. ولى اعضاى حماس نيز عضو اين دولت هستند و اسماعيل هنيه همچنان رئيس دولت باقى خواهد ماند، بى آنكه كوچكترين عقبنشينى از مواضع سرسختانهى خود بخرج دهند.
فلسطينىها از قرار معلوم بر اين اميد هستند كه در مذاكرات صلح با اسرائيل به رهبرى محمود عباس پيشرفتهايى حاصل آيد و اسماعيل هنيه نيز در اين مذاكرات تحمل بخرج دهد. ولى اين وضعيت بسيار غريبى است، زيرا كه كسى دقيقا نمىداند در چه موقعيتى قرار دارد و كدام سياست معتبر است. و احتمالا براى اسرائيل همين دليلى كافىست تا از مذاكرات صلح سرباز زند و اين وضعيت نابهنجار و بلاتكليف در منطقه را همچنان ادامه دهد.
كشورهاى خارجى نيز دو امكان پيش رو دارد: يكى اينكه بطور صورى اين وضعيت را برسميت بشناسند و همان راهى را در پيش گيرند كه آمريكا در قبال لبنان اتخاذ كرد. يعنى تا زمانى كه وزيران حزبالله در كابينهى لبنان بودند، آمريكا تنها با آن بخشى از دولت همكارى مىكرد كه حزبالله در آن دخالتى نداشت. اين سياست اما كارساز نبود و بنابراين كاربست آن در مورد دولت ائتلافى فلسطينى نيز چندان مناسب نيست.
امكان دوم اين است كه كشورهاى خارجى همچنان بر فشار خود روى فلسطينىها ادامه دهند. در چنين صورتى توافق مكه چيزى جز برانگيختن يك اميد بىاساس نبوده است.