1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

دولت نهم: تحمل کم در پذیرش انتقاد

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح۱۳۸۷ شهریور ۱۵, جمعه

سخنگوی دولتی، رادیو تلویزیون دولتی ایران را به دلیل پخش برنامه‌های انتقادی علیه کابینه احمدی‌نژاد محکوم کرده است. به نظر دکتر زاهد، تحلیلگر سیاسی، دوستان احمدی‌نژاد هم از لجاجت و مشورت‌ناپذیری او شاکی‌اند • مصاحبه

https://p.dw.com/p/FBdN
محمود احمدی نژادعکس: AP

دکتر فیاض زاهد، تحلیلگرسیاسی و استاد دانشگاه معتقد است که حمایت‌های بی‌دریغ صدا و سیما از دولت نهم و احمدی‌نژاد قابل مقایسه با انتقادهای جاری نیستند. وی اضافه می‌کند که نگرانی اصلی غلامحسین الهام، احتمال ورود عزت‌الله ضرغامی به انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری است.

دویچه‌وله: آقای الهام در انتقاد از سیاست‌های صدا و سیما در قبال دولت نهم گفته‌اند که مجلس بر کار این ارگان نظارت ندارد و دولت و مسئولانش نیز به رهبری پاسخگو نیستند. آیا به نظر شما، صدا و سیما حقیقتا چنین مصونیت‌هایی دارد؟

فیاض زاهد: من فکر می‌کنم سخنان آقای الهام را بایستی نمونه‌ی روشنی از یک اغراق‌گویی آشکار و یک رفتار سیاسی برای تحت فشار قراردادن صدا و سینما ارزیابی کرد. بر اساس قانون اساسی، صدا و سیما جزو نهادهایی است که مستقیما توسط رهبری جمهوری اسلامی ایران انتخاب می‌شود. نه آقای ضرغامی و نه مسئولین قبلی، هیچکدام در شرایط و یا جایگاه خاصی نبوده‌اند که بخواهند در برابر خواسته‌های رهبری مقاومت کنند. من فکر می‌کنم گفته‌های آقای الهام به نزدیکتر شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری ربط دارد.

چه می‌شود که چنین اغراق‌‌‌گویی‌هایی صورت می‌گیرند، در حالی که به نظر می‌رسد جدی‌ترین ارگان تبلیغاتی دولت نهم قبل از روی کار آمدن یا در حال حاضر، همین نهاد است!

از دو جهت این موضوع قابل بررسی است. اولا ارگانی مثل سازمان صدا و سیما در سال‌های اخیر با گسترش شبکه‌های بین‌المللی و نیز شبکه‌های ملی و محلی، سعی کرده رفتار حرفه‌ای‌تری از خود نشان دهد و تبلیغاتش را غیرمستقیم‌تر کند. هر چند صدا و سیما با استانداردهای بین‌المللی هنوز فاصله دارد، ولی نو‌آوری‌هایی هم داشته مثل رادیو «جوان» یا رادیو «گفت‌وگو» که برای اولین بار از شخصیت‌های اپوزیسیون و منتقد دراین برنامه استفاده می‌کند. برنامه‌هایی مثل مثلث شیشه‌ای، چالش با سردار رادان در طرح امنیت اجتماعی، برنامه "نگاه یک" که تلاش می‌شود بی‌پرده با مسئولان حرف زده شود، اینها نشانگر این هستند که صدا وسیما علاقمند است مسائل کلان‌تری را با مخاطب به شکل حرفه‌ای‌تر مطرح کند. از سوی دیگر صدا و سیما بسیار به دولت نهم وفادار است. سفرهای استانی آقای احمدی‌نژاد، تفسیرهای کارشناسی برای حمایت از این دولت و آگهی‌های مختلفی که برای اقدام‌های آقای احمدی‌نژاد می‌شود، کم سابقه‌اند. اما در کنار اینها، ظاهرا جریان ثالثی هم در تلویزیون هست که نگران است مبادا اشتباهات فاحش دولت احمدی‌نژاد در امور کارشناسی، چه در عرصه‌ی داخلی و چه در عرصه‌ی بین‌المللی، منجر به کاهش اعتبار شدید آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر انقلاب شود و جامعه ایشان را مسئول اصلی این اشتباهات قلمداد کند. به نظر می‌رسد خط باریکی به دنبال این است که بین موضع آیت‌الله خامنه‌ای و رییس جمهوری که شاید در میان روسای دولت‌های جهان بالاترین دسته‌گل‌ها را به ‌آب می‌دهد، فاصله‌ای ایجاد کند. آقای احمدی‌نژاد کاری کرده که سقف مقام ریاست جمهوری در ایران پایین آمده و این لباس اندازه‌ی خیلی‌ها شده است. بدیهی است آنها که از نظر سابقه‌ی مدیریتی و سیاسی و تحصیلات خود را از آقای احمدی‌نژاد بالاتر می‌دانند، این آرزو را برای خود عیب نمی‌دانند. تحلیل خود من این است که شاید آقای الهام نگران است که آقای ضرغامی خودش را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح کند. در نتیجه دارد صداقت او را در مدیریت یک رسانه‌ی ملی و حرفه‌ای زیر سوال می‌برد.

به این ترتیب، بحث بر سر یک نقد اصولی و واقعی نیست، بلکه موضوع جنگ زرگری و جایگزین کردن این به جای آن است؟

اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم، هر چند صدا و سیمای کنونی با اداره آقای لاریجانی بسیار تفاوت دارد، اما رفتار کنونی‌اش هنوز با یک رسانه‌ی حرفه‌ای شناخته‌شده فاصله دارد. آقای ضرغامی توانسته اعتماد بیشتر مخاطبین را جلب کند. براساس نظرسنجی‌های رسمی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی قدرت اثرگذاری بالای ۷۰درصد در افکارعمومی در ایران را دارد و پوششی بالای ۹۵درصد. هیچ رسانه‌ای قابل مقایسه با رادیو و تلویزیون در ایران نیست. در عین حال، رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی برای چهره‌کردن آقای احمدی‌نژاد خیلی تلاش کرد. ایشان زمانی که شهردار بود اگر یک لیوان آب هم دست کسی می‌داد، در تلویزیون پوشش داده می‌شد. برای این که بنا بود که به‌‌عنوان یک آلترناتیو روی ایشان کار شود. دولت آقای احمدی‌نژاد رادیو و تلویزیون را پشت سر خودش دارد و این یک جنگ زرگری‌ست. دولت نهم، روزنامه کیهان را به عنوان یک توپخانه پرقدرت پشت سر خودش دارد، روزنامه رسالت را دارد، روزنامه ایران را دارد با آن تیراژ بالا که تمام رسانه‌های منتقد و اصلاح‌طلب را که جمع کنید، چند درصد تیراژ این روزنامه را ندارند.

یعنی آستانه تحمل دولت است که پایین است نه عیار نقد واقعی علیه آن؟

کاملا! اما باید گفت که مشکل بزرگ دولت نهم این است که فاقد کمترین پایگاه در میان نخبگان و تحصیل‌کردگان و قشر متوسط است و از سوی آنها حمایت نمی‌شود. چون دولت با متخصصان و الیت رابطه ندارد، هر روز اشتباهات فاحش‌تری می‌‌کند. اینجاست که رسانه‌ها، چه خودی و چه غیرخودی، ناچار می‌شوند این دولت را نقد کنند. دولت نهم گاهی تصمیماتی می‌گیرد که با سرنوشت ملت و جامعه بازی می‌کند. طرح تحول اقتصادی می‌تواند از نظر محافظه‌کاران حتی به بی ثباتی سیاسی منجر شود. فراموش نکنید که در آمریکای لاتین، در روسیه و یا چین، اصلاحات اقتصادی ناگهانی منجر به شورش شد. محافظه‌کاران در محافل خود از این لجاجت و مشورت‌ناپذیری آقای احمدی نژاد و تیم‌شان شاکی‌اند. در مجموع اما به نظر می‌رسد آقای الهام هم مظلوم‌نمایی کرده، هم فرافکنی کرده و هم انتظارات زیادی از رادیو تلویزیون دارد.