«در دو سه ماه آینده خیلی چیزها تغییر خواهد کرد»
۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبهحسین کروبی یکی از فرزندان مهدی کروبی در گفتوگو با سایت جرس از آخرین وضعیت پدر و مادرش گفته است. به گفتهی وی پس از نوروزشرایط پدر و مادرش کمی بهتر شده، طوری که به خانم فاطمه کروبی اجازه دادهاند برای انجام یکسری امور به خارج از خانه برود.
حسین کروبی درباره روزهای نخست که چراغهای منزل پدر و مادرش خاموش بوده گفته است: «ایشان را از منزل خارج نکرده بودند بلکه پنجرهها را بسته و روی آنها را هم پوشانده بودند تا هیچ نوری از منزل خارج نشود».
وی همچنین ادامه داده که پدر و مادرش در روزهای اول حصر در شرایط خیلی سختی بودهاند و افزوده که به موقع گفته خواهد شد که چه رفتارها و برخوردهای زشتی با این دو شده است.
مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی در گفتگو با دویچهوله از تلاشهایی یاد میکند که در این صد روز برای روشن کردن افکار عمومی جهان و نیز ایجاد حساسیت بینالمللی نسبت به این حصر غیرقانونی انجام گرفتهاند.
به اعتقاد او، همینکه هیچ نهاد مسئولی در جمهوری اسلامی مسئولیت حصر خانگی موسوی و کروبی را نپذیرفته، نشاندهنده هزینه بالای این اقدام حکومت است.
به نظر آقای واحدی حکومت تصور میکرده با ادامه فشار بر موسوی و کروبی میتواند آنها را وادار به سازش و اعترافات دروغین کند، اما حالا که میبیند پس از صد روز این اتفاق نیفتاده، شرایط را برای آنان کمی بهتر کرده است.
دویچهوله: آقای واحدی! امروز صد روز از حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان میگذرد. آیا تغییری در این مدت در وضعیت حصر آنان روی داده است؟
مجتبی واحدی: تغییر به معنای این که شرایط داخل حصر بهتر شده باشد، نخیر! بنا بر آخرین خبرهای ما، هنوز روزنامه، کتاب و سایر امکاناتی که همیشه مورد نیاز و استفاده و علاقهی آقای کروبی بوده در اختیارشان گذاشته نمیشود. ایشان کماکان ناچارند صدا و سیمای زجرآور جمهوری اسلامی را نگاه کنند و بشنوند و آن را هم مطمئن نیستیم که همیشه در دسترسشان باشد. اما ظاهرا در بین کسانی که ایشان را زندانی کردهاند، تغییری ایجاد شده است. دیگر خودشان خیلی حریف نیستند که تبلیغاتشان را منعکس کنند. یک مشت سایتهای دروغگو را فعالتر کردهاند که خبرهای جعلی دهند. روزنامهی کیهان مینویسد که آقای کروبی در حصر دارد تجارت میکند. یکی مینویسد سکته کرده و دیگری مینویسد میخواهد توبهنامه بنویسد. به نظر میرسد آنچه توقع داشتند و فکر میکردند آقای کروبی مثلاً پس از مدتی زندان شدن ناچار میشود با آنها همکاری کند یا از مواضعاش کوتاه بیاید، این اتفاق نیفتاده و ایشان محکمتر از گذشته ایستاده است. تغییر اما در زندانبانان ایجاد شده است.
قبل از حصر خانگی، بارها از طرف مردم و از طرف فعالان و نزدیکان آقایان کروبی و موسوی عنوان شده بود که این اتفاق اقدامیست که نظام به آن دست نمیزند. این اقدام خطرناکیست و هزینهی سنگینی برای نظام دارد. ولی واقعیت این است که در این صد روز اتفاق خاصی نیفتاده و این حصر همچنان ادامه دارد و حتی در صحنهی بینالمللی هم موضعگیری روشن و مشخصی در قبال این مسئله انجام نشده است. به نظر شما چرا با این قضیه اینطور برخورد شده است؟
تفسیرمن با شما یا با کسانی که میگویند اتفاقی نیفتاده متفاوت است. همین قدر که نظام هنوز جرأت نمیکند رسماً مسئولیت زندانیکردن آقایان را بپذیرد و هنوز هیچ کس در نظام این مسئولیت را نپذیرفته، معنایش این است که زندانی کردن آقایان خیلی هزینه دارد. بههرحال با خشونتی که در داخل کشور هست، در این مدت عدهی زیادی اعدام شدند، تظاهرات سرکوب شد و دستگیر شدند، در زندانها به فرزندان مردم تجاوز شده، پس طبیعیست وقتی هزینهی کار این قدر بالا میرود، موضعگیری علنی خیلی سخت باشد.
شما میگویید در عرصهی بینالمللی اتفاقی نیفتاده در حالی که الان میبینید سه ماه است اروپا و آمریکا باهم متحد شدهاند تا قذافی را سرنگون کنند، این که سرنگون نشده، معنایش این است که مسئله در لیبی مهم نیست؟ نخیر، نشان میدهد که شدت خشونت و سرکوب و آدمکشی قذافی خیلی بالاست. حکومتی مثل حکومت قذافی در همان حد خشونت دارد و اتفاقا عکسهای یادگاری آقای خامنهای و قذافی هم در همه سایتها رفته است. تازه من فکر نمیکنم این خشونت در لیبی به اندازه ایران باشد، در مورد لیبی فقط یک مورد را گفتند که احتمالاً تعرضی به خانمی شده است، در زندانهای ایران که دهها تجاوز اتفاق افتاد. بههرحال کمی سخت است.
اما این که میگویید در عرصهی بینالمللی اتفاقی نیفتاده، اولاً وزرای خارجه برخی کشورها و برخی رسانهها واکنش نشان دادند. موضوع مهم این است که به گمان من، هنوز هیچ دولتی نمیتواند باور کند که دولتی در حد دروغگویی دولت ایران وجود دارد. وقتی رسماً از آنها سئوال میکنند، تکذیب میکنند و میگویند ما دستگیر نکردیم. وزیر خارجه ایران رسماً میگوید آقایان در خانههای خود هستند. رئیس کمیسیون امنیت مجلس میگوید نه تنها دستگیر نشدهاند، بلکه با اسکورت رفت و آمد میکنند. دادستان تهران میگوید خودشان دلشان نمیخواهد چراغهای خانه شان را روشن کنند.
من گمان میکنم دولتهای خارجی هنوز به این درک نرسیدهاند که یک دولت ویژه و منحصر به فرد به نام دولت ایران وجود دارد که از رئیس جمهورش تا رهبرش و دیگران اینهمه دروغ بگویند. به نظر من اگر همین امروز دولت ایران رسماً مسئولیت زندانی کردن آقایان کروبی و موسوی را بپذیرد، موج بسیار گستردهای از محکومیت بینالمللی اتفاق خواهد افتاد، کما اینکه تا بهحال هم افتاده است. همان طور که گفتم از رسانهها و مسئولین آمریکایی تا اروپایی افراد زیادی موضعگیری کردهاند. تازه مگر قرار است که هر روز، آنهم با توجه به تحولات بسیار عمدهای که در خاورمیانه افتاده و همه چیز را تحتالشعاع قرار داده، مقامات خارجی در مورد آقایان موسوی و کروبی صحبت کنند؟
غیر از اعلام مواضعی که شما به آن اشاره کردید، آیا در خارج از کشور هیچ اقدام عملی توسط نزدیکان آقایان کروبی و موسوی، ازجمله خود شما یا آقای امیرارجمند و یا کسان دیگر صورت گرفته؟ بالاخره اینها شخصیتهایی بودند که تا حدی از مصونیت دیپلماتیک برخوردارند و صد روز است حتی اگر نخواهیم واژه حصر را در موردشان بهکار ببریم، خبری از آنها نیست. آیا در این مورد شما اقدام خاصی کردهاید؟
تنها کار ما این بوده که سعی کنیم حساسیتهای جامعه ایران را به مقامات و رسانههای خارجی منتقل کنیم و در این زمینه هم موفق بودهایم. اگرهم مقامات خارجی یا مجامع بینالمللی واکنشی نشان دادهاند، در واقع با خواستههای بسیاری از مردم ایران همزبانی کردند. نمیگوییم همهی مردم ایران، اما بالاخره عدهی زیادی در ایران هستند که نگران حال آقای موسوی و آقای کروبی هستند.
اگر وزیر امور خارجه آمریکا یا برخی از وزرای خارجه اروپا و یا برخی از مجامع بینالمللی واکنش نشان دادهاند، معنایش این نبوده که ما از آنها درخواست کردهایم که شما بیایید با دولت ایران مقابله کنید. اما همین قدر که شما شاهد عزم جامعه بینالمللی برای تحریم گستردهتر دولت ایران هستید، این نشان میدهد که بخشی از آن هم متأثر از همین مسئله است. یعنی اتفاق جدیدی که در این ماهها افتاده ، همین موضوع حصر غیرقانونی و غیرانسانی آقایان کروبی و موسوی است وگرنه نقض گستردهی حقوق بشر یا موضوع هستهای و مسائل دیگر چیز جدیدی نیست و همان روند سابق را دارد. آن چیزی که اضافه شده و به نظر من روند تحریمها و فشارها را بر ایران بیشتر کرده است، دقیقاً همین موضوع است.
آقای واحدی! شما بهعنوان کسی که سالها در ایران فعال بودهاید و همین طور الان در خارج از کشور، میتوانید پیشبینی کنید که ادامهی این روند واقعاً به کجا خواهد انجامید؟ الان صد روز گذشته و اینها در حصرند و به قول شما اصلاً هیچ موضعگیری رسمی هم در قبالشان نمیشود و هیچ نهادی هم مسئولیتشان را نمیپذیرد. تا کجا جمهوری اسلامی میتواند در این قضیه پیش رود؟
این سئوالها را باید در مورد یک حکومت استاندارد کنید که رسوایی داخلی یا خارجی برایش مهم است. من اتفاقاً دو سه روز پیش با یکی از دوستانی که اینجا فعال است، صحبت میکردم. ایشان میگفت تهدیدهایی شده و خب برای خود من هم تهدیدهایی پیش آمده است. گفتم، ببینید احتمال این که تهدیدها عملی شود خیلی زیاد است. برای این که یک حکومت رسوا اگر پنج قتل به سابقهی قتلهای خارج از کشورش هم اضافه شود، اتفاقی برایش نمیافتد. اگر دهها زندانی دیگر هم اضافه کند، خم به ابرو نمیآورد. حکومتی که رسماً مشخص شد، به اعتراف خودشان در زندانشان در زیر شکنجه پنج نفر کشته شدند و عامل اصلی این دستگیریها و شکنجهها و مرگ زیر شکنجه الان معاون ویژهی احمدینژاد است، برای یک چنین حکومت رسوایی شما فکر کنید که اگر موضعگیری شدید بینالمللی یا مثلاً اعتراضات ظاهری صورت گیرد چه فرقی میکند. حتی اگر یک تظاهرات میلیونی هم شود، هیچ اتفاقی برای حکومتی که بدنام است نمیافتد.
اما به نظر من شرایط حکومت شرایطی نیست که بتواند به این همه فشار داخلی و خارجی ادامه دهد. کمااینکه الان ناچار شدهاند برای این که بخشی از فشارها را کم کنند، بخشی از اذهان را منحرف کنند و عشق آقای خامنهای یعنی آقای احمدینژاد را این طور زیر سئوال ببرند. آقای خامنهای واقعاً به آقای احمدینژاد عشق میورزید، یا حداقل تظاهر به این عشق میکرد. الان ببینید چه گونه تمام حکومت بسیج شده، برای این که این عشق سابق آقای خامنهای را این قدر رسوا کنند.
این نشان میدهد که حکومت نمیتواند به این وضع ادامه دهد. به نظر من یکی از دلایلی که تا این حد به رسوایی احمدینژاد و حامی اصلی او راضی شدهاند، اهمین فشارهاست. موضوع حصر آقایان موسوی و کروبی، زندانی شدن افراد زیاد، فشارهای اقتصادی و پیشبینی انفجار اقتصادی در کشور، اینها مطمئناً اجازهی روند فعلی را به حکومت نخواهد داد. طبیعتاً در بعضی مواقع ناچارند کوتاه بیآیند.
از سه ماه پیش آقای کروبی خواهش کرده بود که اجازه دهند این خانه که سه دانگ آن متعلق به افراد دیگر است، تخلیه شود و افراد به خانههایشان بیایند. این را اجازه نداده بودند ولی الان اجازه دادهاند. به خانم کروبی به هیچ وجه حتی اجازهی هواخوری در حیاط منزل خودشان را نمیدادند، الان دوبار مرخصی دادهاند. شنیدهام که یک مقداری از وسائل نقاشی مهندس موسوی را هم به خانهشان برگرداندهاند.
این نشان میدهد که خود آقایان هم فهمیدهاند ادامهی روند سابق امکانپذیر نیست. این آقایان همان کسانی هستند که هفتهی اول گفته بودند ما قطعاً با آقای کروبی کاری خواهیم کرد که هرچه میخواهیم بگوید و هر کاری بخواهیم بکند. اما موفق نشدند و به نظر من آن قدر شرایط داخلی و خارجیشان سخت و رسوا است، که ناچار میشوند بسیاری از مواضعشان را تغییر دهند. این پیشبینی من را بهخاطربسپارید و مطمئن باشید ظرف دو سه ماه آینده خیلی چیزها تغییر خواهد کرد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مهیندخت مصباح