1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

در باره مشكل قوانين پناهندگى اتحاديه اروپا

۱۳۸۳ تیر ۲۴, چهارشنبه

يقينا انتقادى كه به اتحاديه اروپا مى شود به حق است: ۱۵ عضو قديم اتحاديه بحث بر سر موضوع پناهندگى را تا لحظه آخر به تعويق انداختند. و سرانجام قاعده اى را وضع كردند كه چيزى است همچون آنچه اين اتحاديه هميشه وضع مى كند: سخن از “قاعده اى مشترك” در ميان است، اما به زحمت بتوان نشانه اى از نقاط مشترك در آن ديد: در اساس هر كشورى مى تواند به آنچه در گذشته مى كرد ادامه دهد

https://p.dw.com/p/A63T
پناهجويى در حال نوشتن تقاضاى پناهندگى
پناهجويى در حال نوشتن تقاضاى پناهندگىعکس: dpa

براى نمونه آنجا كه موضوع بر سر باصطلاح “كشور ثالث مطمئن” است، هر كشور عضو اتحاديه اروپا همچون گذشته ليست خود را از كشورهايى دارد كه معتقد است در آنها به حقوق بشر به قدر كافى احترام گذاشته مى شود. و هنگامى كه پناهجويى از يكى از اين كشورها يا تنها با عبور از اين كشورها به كشورهاى عضو اتحاديه اروپا بيايد و تقاضاى پناهندگى كند، مى توان او را بى وجدانى ناراحت به همانجايى بازپس فرستاد كه از آن آمده است .

اينكه ليستهاى كشورهاى باصطلاح امن در كشورهاى مختلف اتحاديه اروپا با هم تفاوت دارند، نشانگر سردرگم بودن و استيصال در برابر اين مشكل است. در حقيقت تلاش بر آن است كه نيازمندان به كمك را از خيل پناهندگان اقتصادى، اين ميهمانان ناخوانده، جدا كنند. همين مسئله در مورد قاعده اى صادق است كه مى گويد پناهجو بايد در كشورى كه براى نخستين بار پايش بدان رسيده است تقاضاى پناهندگى كند: در اينجا كشمكشى جريان دارد ميان كشورهاى عضوى كه داراى مرزى خارج از اتحاديه اروپا هستند و كشورهايى كه اين مرز را ندارند. در نتيجه برخى نوارهاى ساحلى شبيه به دژ هستند، براى نمونه نوار ساحلى اسپانيا در دو طرف شاهراه جبل الطارق. در نهايت، اين همه در آرزوى انسانهايى كه در كشورهاى فقير زندگى مى كنند و دوست دارند به كشورهاى ثروتمند اروپايى مهاجرت كنند، تغييرى به وجود نمى آورد.

اما چه سياستى در مورد پناهندگان مى تواند براى اتحاديه اروپا ايدآل باشد؟ با تعيين معيارهاى پذيرش پناهجويان و تقسيم كشورهاى ثالث به مطمئن و نامطمئن نمى توان به جايى رسيد. اينكه شمار درخواست كنندگان حق پناهندگى در سالهاى اخير در سراسر اروپا كاهش يافته است، دلايل ديگرى دارد: نخست آنكه در منطقه بحرانى اروپاى جنوب شرقى آرامش برقرار شده است. دوم آنكه در بسيارى از كشورهاى اروپاى شرقى چشم انداز عضويت در اتحاديه اروپا و در پيوند با آن چشم انداز بهتر شدن شرايط زندگى در اين كشورها تاثير گذاشته است. مشكل تنها اين است كه نسخه شفابخش چشم انداز عضويت در اتحاديه اروپا را نمى توان براى كشورهاى افريقايى و آسيايى تجويز كرد.

اما چه آلترناتيوى وجود دارد؟ طبيعتا در كشورهاى اروپايى اين شناخت به دست آمده است كه حل مسئله پناهندگى تنها از راه به كار گيرى سياست توسعه و عمران در مورد كشورهاى به اصطلاح جهان سوم ممكن است. اما مشكل درست در اينجاست. اتحاديه اروپا مى تواند مغرورانه بگويد كه بزرگترين كمك كننده مالى در اين زمينه است. ميليونها يورو از خزانه اين اتحاديه به كشورهاى ديگر فرستاده شده، اما تنها بخشى از اين پولها به مقصد رسيده اند. همكارى ميان اتحاديه اروپا و بسيارى از كشورهايى كه كمك مى گيرند، به ويژه در افريقا، چندان درخشان نيست.

و در همين جا نيز مى توان مشكل اصلى اى كه در نبرد با تاجران انسان و قاچاقچيان وجود دارد، ديد كه با سو استفاده از اميد انسانها به زندگى اى بهتر در اروپا پول درمى آورند و سالانه هزاران نفر را در قايقهايى پوسيده و شكننده روانه درياى ميانه مى كنند و بدين ترتيب بسيارى را به كام مرگ مى فرستند. اگر چه اتحاديه اروپا حين كنفرانس سويل تصميم گرفت به كشورهاى افريقايى فشار آورد تا با اين اتحاديه در مبارزه با اين نوع بزهكارى همكارى كنند، اما اروپاييان نمى توانند اگر اين كشورها مايل به همكارى نباشند، اقدامى براى مجازاتشان بكنند.

چيزى كه روشن است اين است كه كسى كه مى خواهد مانع آن شود كه “دژ اروپا” مدام حصار خود را محكمتر بكند و ديوارهايش را بالاتر ببرد، هم بايد در خود كشورهايى كه پناهجويان از آن مى آيند براى دگرگونى تلاش ورزد، هم در اتحاديه اروپا. و اين تنها از راه همكارى اى نزديك امكان پذير است.