1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

درگذشت منوچهر لطيف • گفت‌وگو با پرویز زاهدی

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

منوچهر لطیف، نویسنده، کارشناس، داور و مربی صاحب‌نام کشتی ایران، بامداد دوشنبه (۲۲ دسامبر – ۲ دی) در پی بیماری سرطان در سن ۷۰ سالگی درگذشت. پرویز زاهدی، سردبیر ورزشی روزنامه ایران از فعالیت‌های لطیف در کشتی ایران می‌گوید.

https://p.dw.com/p/GLVn
منوچهر لطیف
منوچهر لطیف

دویچه‌وله: آقای زاهدی، آقای منوچهر، لطیف پیشکسوت جامعه‌ی کشتی ایران بامداد ۲۲ دسامبر فوت کردند. شما یکی از هم‌دوره‌های منوچهر لطیف هستید و با او حدود نیم‌ قرن در تماس بودید. چه یادبودی از زندگی منوچهر لطیف برای شما باقی خواهد ماند؟

زاهدی: همان‌طور هم که خودتان اعلام کردید متاسفانه کشتی ما یکی از عزیزترین و مطلع‌ترین خبرنگاران و کسانی که واقعا در این رشته استاد این قضیه بودند را از دست داد و مسلما کمتر کسی می‌تواند جایگزین او شود. او از سنین خیلی پائین با این ورزش آشنا شد. البته ابتدا درمنطقه‌‌ی خراسان که خود یک منطقه‌ کشتی‌خیز ما بوده است از قدیم و کشتی‌های بومی داشته است، به نام کشتی "پاچوخه" که در شیروان و قوچان و این‌جاها بیشتر رسم بوده با این ورزش آشنا شد، در این ورزش کشتی گرفت و بعد گرایش پیدا کرد به اصل کشتی‌ای که کشتی بومی ایران است، کشتی آزاد که سال‌های سال است که در ایران ورزش می‌شود و به عبارتی ما از همان گود زورخانه‌ها این ورزش را آغاز کردیم. و ایشان یکی از آن کسانی بود که اگر نگوییم صد در صد پیش‌قدم در این قسمت بودند، چون کسان دیگری هم بودند که بعضی‌هاشان فوت کردند مثل آقای حبیب‌اله بلور و غیره یا ابولملوکی که هنوز وجود دارد و یا آقای بهمنش. ولی هیچ‌کس مثل آقای لطیف به این ورزش نپرداخت و زندگی‌اش را وقف این ورزش نکرد. به همین علت من می‌خواهم بگویم که او وقتی با این ورزش آشنا شد، حتا رفت و در کلاس‌های مختلفی نشست، ازجمله کلاس داوری. مدتی هم به داوری و قضاوت این ورزش پرداخت و بعد از همان زمان شیفته‌ی نوشتن هم بود که ارتباط را با دوستان کیهان و مجله‌ی کیهان ورزشی آغاز کرد. در آن‌زمان بود، شاید حدود ۴۵ـ ۴۰ سال قبل بود که من با آقای لطیف آشنا شدم و در یک نشریه در کنار هم شروع کردیم به نوشتن. من برای فوتبال و او برای کشتی. به همین علت در سال ۱۹۷۰ که بازی‌های آسیایی تایلند ما رفتیم، در آن‌جا من دیدم که او چه سر پرشوری دارد برای ورزش و چه اطلاعات عمیقی دارد. از همان زمان بود که تشخیص دادم که در واقع او می‌تواند یکی از کسانی باشد که حرف اول این ورزش را بزند و بشود به حرف او استناد کرد. او علاوه بر نوشتن معمول، خیلی هم بی‌باک و متهور بود در نوشتن و چون تکیه داشت به تجربه‌ها و معلوماتش و اطلاعاتی که از ورزش داشت، به همین علت او خیلی زود در جامعه‌ی ورزش جا باز کرد وهمه به گفته‌های او مثل یک سرمشق نگاه می‌کردند. تا این اواخر که سرطان به جانش افتاد و او را می‌خواست از پا دربیاورد، حتا در زمان‌های آخر، هنگام مرگش، او در نوشتن و گفتن و مصاحبه‌ کردن و نظر دادن باز نایستاد. شاید من کمی اغراق کنم، ولی واقعاً او را سرطان از پای درنیاورد، بلکه این کشتی ما بود که سیر نزولی طی کرده بود، کشتی‌ای که سال‌های سال همیشه در دنیا مطرح بود، ولی این اواخر حتا در آسیا هم به شکست‌هایی تن داد، این بود که من می‌توانم بگویم این کشتی بود که او را از پای درآورد. نزول کشتی از پای درآورد، مرگ کشتی در واقع سبب مرگ او شد که من از این بابت بسیار متاسفم. چون سال‌ها در کنار او بودم، سال‌ها با او حشر و نشر داشتم و اگرچه در این سال‌های آخر، در این هفت هشت سال اخیر من به دلیل کیفیت کار که مجبور شدم در جای دیگری قلم بزنم، از او جدا شدم. ولی همیشه همدیگر را می‌دیدیم و همه جا هم مثل دو دوست قدیمی. این را هم به شما بگویم که او نماینده‌ی جامعه‌ی کشتی‌نویسان ما در انجمن بین‌المللی ورزشی‌نویسان هم بود.

یکی از فعالیت‌های آخر مرحوم منوچهر لطیف، حضور در پیکارهای المپیک ۲۰۰۸ پکن و پوشش رقابت‌های کشتی این بازی‌ها هم بود.

- به هیچ‌وجه صحنه‌های ورزش را چه جهانی چه بازی‌های آسیایی و چه همین پکن و غیره را از دست نمی‌داد. همیشه و اغلب هم به خرج خودش می‌رفت و کمتر پیش می‌آمد که از خانه‌ی ورزش یا فدراسیون‌ها حمایتی بشود و از آن طریق برود. این است که حضور دائمی او عشق و علاقه‌اش را به این ورزش بیشتر نشان می‌دهد.

شما به این گفته اشاره کردید که مرگ کشتی ایران یکی از عوامل مرگ منوچهر لطیف بود و او از این سیر نزولی کشتی ایران خیلی رنج می‌برد. چه فعالیت‌هایی مرحوم منوچهر لطیف برای بهبود بخشیدن وضعیت کشتی ایران انجام داد؟

- البته تلاشش را می‌کرد. او در یک روزنامه به‌نام روزنامه‌ی ورزش که اختصاص به کشتی داشت قلم می‌زد و با آقای صدرالدین کاظمی که مسئول این روزنامه بودند دائما حرف‌هایش را می‌زد و سعی‌اش بر این بود. ولی چون در بخش‌های اجرایی کاری برای او نبود، این دیگر برعهده‌ی مسئولین فدراسیون ورزش ما بود که از حرف‌های او چه‌قدر نتیجه گرفتند. شاید بی‌تاثیر نبود در بازگشت بعضی‌ از چهره‌های اسم و رسم‌دار ما که در کشتی می‌توانستند مفید باشند و با تغییراتی که اخیرا پیدا کرد من می‌گویم که بی‌ربط نیست. ولی می‌دانید که همیشه نوشته‌های روزنامه‌‌نویس‌ها و منتقدین چیزی نیست که خیلی خوش بیاید به مذاق آدم‌هایی که مسئول هستند. ولی با وجود این گاه‌گداری می‌بینیم که تاثیرات خودش را می‌گذارد. حالا تا چه حد، باید نشست و دید که در آینده‌ی نزدیک چه تاثیراتی خواهد داشت.

فوت منوچهر لطیف چه شوکی را می‌تواند به جامعه‌ی کشتی ایران وارد کند که در پی آن وضعیت کشتی ایران در آستانه‌ی یک سیر صعودی قرار بگیرد؟

- من قبول دارم حرف شما را، ولی اگر مسئولین یک دید باز داشته باشند، متوجه می‌شوند که حالا باید بروند سراغ نوشته‌های او. او می‌دانید که آرشیویست این ورزش هم بود. او یک آرشیو کامل از تمام وقایع ورزش را در منزلش داشت و دارد. و مسلما می‌دانید که حتا اگر بروند نوشته‌های ایشان را فقط نگاه کنند، می‌توانند از همان‌ها هم نتیجه بگیرند و تحولی ایجاد بشود. باید دید که جایگاه آدم‌های منتقد و آدم‌هایی که در کار رسانه‌ها هستند در نزد آنهایی که مسئول ورزش و مجری ورزش می‌شوند، چه‌قدر بالاست و چه‌قدر ارزش دارد. در این صورت می‌توانیم بگوییم که این مثل یک شوک می‌تواند عمل کند. وگرنه مثل همه‌ی افرادی که به هر حال با تمام خوبی و بدی‌شان از دنیا می‌روند، باز چرخ و فلک همان‌طور که بخواهد می‌گردد.

یکی از خصوصیات ویژه‌ی مرحوم منوچهر لطیف، اعتقادات صریح او نسبت به عملکرد ضعیف مسئولین ورزش کشور ایران بود. در این زمینه با او چه رفتاری می‌شد از سوی مسئولین؟ آیا او ایزوله می‌شد، آیا به تذکرات او توجه‌‌ای نشان داده می‌شد؟

- البته هیچ‌وقت... من گفتم، چون ایشان هم اطلاعات کافی داشتند و هم گفته‌هایشان مستند بود و به‌هیچ وجه بدون این که بخواهند متمایل به چپ و راست بشوند یا حب و بغض بشوند حرف خودشان را می‌زدند. من فکر می‌کنم هیچ کس نمی‌توانست صراحتا علیه ایشان حرفی بزند، چون هم ایشان تهور این را داشت که پاسخگو بشود، هم مستند مدارک بسیاری داشت که می‌توانست (روی) گفته‌های خودش بگوید. شاید بد نیست این را هم این‌جا اضافه کنم که ایشان در دو سه مورد به فدراسیون جهانی کشتی پیشنهاداتی داد که در زمان خودش مورد قبول واقع شد. الان البته صد در صد یادم نیست که چه موارد خاصی بودند، ولی بالاخره مربوط به زمان‌های کشتی یا اتفاقات یا تغییراتی که در کشتی کرده بود، او بدون اظهارنظر نبود و همیشه فکر می‌کرد به این ورزش. شاید، گفتم، غم این نزول و این افول کشتی ما او را از پای درآورد.