خريد كمپانى فيلمسازى مترو گلدوين ماير توسط كنسرن سونى

مفسر روزنامه ”لاوزيتسر روندشاو Lausitzer Rundschau“ در اين باره مى‌نويسد: ”غول جهان رسانه‌ها، سونى، با به دست آوردن استوديوهاى مترو گلدوين ماير طعمه‌اى بس بزرگ به چنگ آورده است كه با آن در اينترنت مىتوان باز به پول بسيار زيادى رسيد. آرم اين كمپانى فيلمسازى شيرى را نشان مىدهد. اين شير از سال ۱۹۲۴ بر سر در كمپانى‌اى در هاليوود مىغرد، كه توليد كننده فيلمهايى بوده است چون بن هور، كازابلانكا و جيمز باند. و اينها فيلمهايى بودند بس پرفروش و خرج غرشهاى آن شير را درآوردند. سونى علاقه چندانى به اين ندارد كه بخواهد توليد كاهش يافته كمپانى مترو گلدوين ماير را بهبود بخشد. بخصوص چون اين كنسرن در آغاز دهه ۱۹۹۰ شركت سينمايى ColumbiaTristarPictures را بلعيد. آنچه هم‌اكنون قرار است براى سونى پول زيادى ببار آورد آرشيو فيلم مترو گلدوين ماير است با حدود ۴۰۰۰ فيلم. مىتوان اين فيلمها را از راه اينترنت براى پياده كردن به خوبى فروخت. سونى به لحاظ فنى باز هم در حال ترقى بيشتر است. در تابستان بخش اينترنت اين كنسرن دستاوردهاى تكنيكى بسيار داشت. در اين رابطه كنسرن سونى تلاش مىكند سهم بيشترى در بخش خدمات موسيقى اينترنت كسب كند. براى سونى اين تازه آغاز راه است. به زودى مىتوان فيلمهاى مترو گلدوين ماير را از اينترنت براى خود پياده و ضبط كرد. اميدواريم كه قيمتى كه دراين ميان براى استفاده از فيلمها تقاضا مىكنند، سنگين نباشد.“

در اين باره روزنامه ”فرانكفورتر آلگماينه تسايتونگ Frankfurter Allgemeine Zeitung“ مىنويسد: ”شكل يا محتوى؟ سونى هر دو را مىخواهد. ژاپنىها به عنوان يكي از خريداران مترو گلدوين ماير به هدف خود نزديكتر شده‌اند، اين هدف كه شكل و محتوى را به گونه‌اى با هم پيوند دهند كه بتوان مدلى براي بدست آوردن بيشترين سود ايجاد كرد. هم اكنون ژاپنيها دومين توليدكننده بزرگ جهان در حوزه وسايل سرگرم‌كننده الكترونيك هستند. آنها در عرصه تجارت با توليدات محتوايى نيز موفق بوده‌اند. اينك اما مىتوانند سردمدار اين عرصه گردند. آنها با به دست آوردن استوديوى سنتى هاليوود ديگر نمىگذارند رقيبي به پايشان برسد. ژاپنيها تلاش خواهند كرد عرصه تجارت را بيشتر در اختيار خود بگيرند. آنها خواهند كوشيد دستگاههاى خود را با محتواى موجود بهبود بخشند. در اين زمينه است كه آنها بهترين امكان را براى بدست اوردن سود مىبينند. امروز البته ديگر كافى نيست كه دستگاه ويدئو، دىوىدى، تلويزيون،واكمان و كامپيوتر توليد كنند، بايد براى محتواى آن، براى آنچه مردم را با آن سرگرم كنند هم فكرى بيانديشند. اما پرداختن به عرصه توليد محتواى سرگرم‌كننده براى كنسرنى كه در سراسر جهان معيارهاى تكنيكى عالى را تعيين مىكند، چيزى نيست كه بتواند بر پايه آن استراتژى تجارتى آينده خود را برنامه‌ريزى كند. تنها ميانه‌روى است كه به موفقيت مىانجامد. اين واقعيت را توليدكننده بس نوآور كامپيوتر، اپل Apple، سال پيش به روشنى نشان داد: شكل نيست كه محتوا را تعيين مىكند، بلكه اين محتواست كه تعيين‌گر شكل است.“