حق پناهندگى براى زنان خشونت ديده
۱۳۸۵ آذر ۹, پنجشنبهتنها كشور كاناداست كه به زنانى كه متحمل تبعيض و خشونت بودهاند حق پناهندگى میدهد. در كانادا، براى نمونه، ازدواج اجباری، استثمار جنسى و ختنه زنان میتوانند دلايل كافى براى قبول درخواست پناهندگى باشند. هنوز بسيارى از كشورهاى جهان هستند كه چنين دلايلى را براى دادن پناهندگى نمیپذيرند. تلاش بسيارى از سازمانهاى مدافع حقوق پناهندگان و حقوق زنان اين است كه اين وضعيت را تغيير دهند.
بتازگى سمينارى در پاريس با شركت استادان رشته مطالعات زنان دانشگاههاى كشورهاى مختلف برگزار شد. هدف اين سمينار بحث در باره لزوم ايجاد آگاهى در اين مورد بود كه در سراسر جهان مردان با زنان هر كارى كه میخواهند میكنند و اين وضعيت بايد تغيير كند. ژروم والو، استاد دانشگاه سوربون پاريس از سازماندهندگان اين سمينار بود. ژروم والو در باره خشونتى كه بر زنان اعمال میشود و حق آنان براى پناهنده شدن در كشورى ديگر گفت:
”خشونتهايى كه بر زنان اعمال میشوند شبيه به هم هستند، مثل ختنه كردنشان، ازدواج اجباری، نگهدارى آنان به صورت برده و فحشاى اجباری. يا اينكه حقوق و آزاديهاى زنان را از آنها میگيرند، حقوقى كه در بسيارى از اسناد بينالمللى به عنوان حقوق پايهاى تغييرناپذير به رسميت شناخته شدهاند. در بسيارى از كشورها، در بسيارى از فرهنگها، حتى در فرهنگ خود ما، ميليونها زن هستند كه به اين صورت قربانى خشونتهاى خاصى هستند كه بر زنان اعمال میشود. اما بندرت كسى میداند كه در واقع اين حق زنان است كه تقاضاى پناهندگى بدهند و به عنوان زنانى كه زير پيگردند درخواست حمايت كنند.“
ژروم والو میداند كه در حقيقت به درد خاص زنان توجه چندانى نمیشود. افزون بر اين در اروپا مدام شمار پناهجويان بيشتر میشود و شمار كسانى كه تقاضاى پناهندگیشان پذيرفته میشود كمتر. به گفته جين فريدمن استاد دانشگاه ساوث هامپتون و يكى ديگر از سازماندهندگان سمينار پاريس اين مسأله باعث شده كه علاقه زيادى براى توجه به حقوق زنان پناهجو وجود نداشته باشد. جين فريدمن میگويد:
”به طور كلى زنان نيمى از جمعيت آوارگان جهان را تشكيل میدهند. اما تعداد زنانى كه موفق میشوند به اروپا بيايند و تقاضاى پناهندگى بدهند بسيار كمتر از مردان است. تنها ۳۰ درصد پناهجويان در اروپا زن هستند. اين نشان میدهد كه براى زنان، در مقايسه با مردان، بسيار دشوارتر است كه پول لازم را براى سفر و پناهنده شدن در كشورى ديگر تهيه كنند. و در ميان معدود زنانى هم كه میتوانند تقاضاى پناهندگى بدهند، تنها تعداد بسيار كمى هستند كه تقاضايشان قبول میشود. براى مقامات دولتى فرقى نمیكند كه پناهجو زن باشد يا مرد. و نمونههاى كمى داريم كه زنى پناهندگیاش قبول شده باشد چون قربانى خشونتهايى بوده كه به طور خاص بر زنان اعمال میشود. روشن است كه شيوه تفكر قانونگذاران و كسانى كه پرونده پناهجويان زير دستشان است بايد تغيير كند.“
همه شركت كنندگان در سمينار پاريس براين نظر بودند كه در باره موضوع ”زنان و پناهندگی“ كار پژوهشى و علمى زيادى انجام نگرفته است. در اين مورد بسيار كم تحقيق شده است كه زنان همه كشورهاى دنيا روزانه از چه فشارها و اجبارهايى رنج میكشند. و نيز در اين مورد كه چه چيز زنان را مجبور به فرار و آوارگى میكند. در نتيجه امكان مطرح كردن اين موضوع در رسانهها و تبديل آن به بحثى در پهنه همگانى محدود است. تنها چند سالى است كه سازمانهاى حقوق بشر و انجمنهايى كه در رابطه با حقوق پناهندگى كار میكنند گروههايى هم براى بررسى وضعيت زنان تشكيل دادهاند.
خشونت عليه زنان را اغلب جدى نمیگيرند و با اين استدلال كه اين خشونت زاده فرهنگ و آداب و رسوم است، آن را بیضرر جلوه میدهند. نمونه بارز آن جنگ است كه زنان نخستين قربانيان آن هستند؛ چنانچه صدهاهزار زن در سودان در منطقه دارفور قربانى جنگ شدهاند. حقوقدان و پژوهشگر امريكايى مرى دويچ-شنايدر میگويد:
”سازمان ملل متحد میگويد: اگر ما فقط ۲ درصد پولهايى را كه سازمان ملل سالانه خرج میكند تا به جنگها خاتمه دهد، خرج جلوگيرى از جنگ كنيم، میتوانيم مانع وقوع يك تا دو جنگ در سال بشويم. به نظر من اگر ما زنان در اين كار شركت كنيم و خطرات جنگ را بشناسيم و مذاكرات براى جلوگيرى از جنگ را انجام بدهيم و طرحهاى مربوط به صلح را باجرا دربياوريم میتوانيم جلوى چند جنگ ديگر را هم بگيريم.“
تعداد جنگها كه كمتر باشد، تعداد آوارگان و پناهجويان هم كمتر میشود. سازمان ملل در كنفرانس جهانى زنان در سال ۱۹۹۵ در پكن اعلام كرده بود كه بايد در همه سطوح جامعه به زنان حقوقى برابر با مردان داد. به گفته مرى دويچ اشنايدر اگر به اين پيشنهاد سازمان ملل توجه میشد، با اين همه خشونتى كه بر زنان اعمال میشود روبرو نبوديم. اما در اين جهت تلاشى نشد، و وسايل مالى براى پيشبرد اين كار در اختيار گذاشته نشد و اراده سياسیاى هم وجود نداشت كه بخواهد به طور جدى برابرحقوقى زنان را متحقق كند.