حقوق كودك و مدافعان آن در كردستان
۱۳۸۵ بهمن ۱۹, پنجشنبهقطعنامه جشنواره آدم برفىها در مريوان در سال جاری با اين جملات آغاز مىشد: ”هيچ ملاحظه اقتصادى، فرهنگى، ملى و سياسى بر منفعت كودك ارجح نيست. ما خواهان تامين زندگى شاد، ايمن و خلاق براى كودكان سراسر جهان هستيم. ما براى شادى كودكانمان از هيچ تلاشى دريغ نمىكنيم. كودك نياز به حمايت دارد و از ما زندگى بهتر مىخواهد.“
دفاع از حقوق كودك و پا گرفتن انجمنها و كانون هاى مدافع حقوق كودكان در ايران سابقه چندان درازى ندارد. در سال هاى اخير به موازات فراگير شدن مشكلات اقتصادى، آسيب هاى اجتماعى و رشد پديده هايى چون كودكان كار و خيابان يا كودك آزارى، تشكلهاى مدنى و مردمى نيز رويكرد بيشترى به حوزه حقوق كودك داشتهاند. كانون دفاع از حقوق كودكان كردستان از جمله تشكلهاى غير دولتى است كه در سال ۷۹ آغاز به كار كرد و در سال ۸۲ پروانه رسمى فعاليت گرفت. فاطمه زمانى از مسئولان اين كانون در مورد دلايل تشكيل اين نهاد و كارهايى كه انجام می دهند، مىگويد:
” با توجه به اين كه كودكان از بىپناهترين اقشار اجتماع و قربانيان فقرو خشونت و عقب ماندگى هستند و بنا به كودك بودنشان نيز توان دفاع از خود را ندارند، ما به اين نتيجه رسيديم كه كانون دفاع از حقوق كودكان در سنندج را تاسيس كنيم. كانون از تعدادى افراد علاقمند به زندگى كودك و مدافع حقوق كودك تشكيل شده كه با تمام انرژى در زمينه هاى فرهنگى و اجتماعى و مدد كارى كودك فعال هستند. اين نهاد كاملا مردمى است. ما البته پروانه كارمان مختص كردستان است اما چون حقوق كودك مرز نمىشناسد، در شهرهايى چون تهران، كرج، بندر عباس و تبريز و نيز قروه، مريوان، سقز و شاه آباد نيز فعاليت داريم“.
اعلاميه حقوق كودك در سال ۲۴ ميلادى يعنى ۸۳ سال قبل تصويب شد. مطابق پيمان نامه حقوق كودك مصوب سال ۸۹ ميلادى، هر فرد زير ۱۸ سال از نظر قانونى كودك محسوب مىشود. طبق اين پيمان نامه، آزار، خشونت و تبعيض نسبت به كودك، خريد و فروش، ارعاب و سوءاستفاده از او ممنوع است. محيط سالم و انسانى براى پرورش و آموزش و بهداشت حق همه كودكان است. اعلاميه جهانى حقوق كودك، دولتها را مسئول برآورده كردن خواستهاى كودكان و نظارت بر تخلفها مىشناسد.
واقعيتها اما در كشورهاى جهان سوم، كشورهاى آفريقايى، كشورهاى جنگ زده يا درگير جنگ داخلى، بسيار دردناك و كوبندهاند. كودكان از كمترين امكانات آموزشى يا بهداشتى بهرهمند نيستند. در برخى كشورها آنها را به سربازى مىبرند. در كشورهاى فقير بسيارى از آنها از شش هفت سالگى نان آورى مىكنند. فاطمه زمانى با اشاره به محروميتها و موقعيت ويژه كردستان، به پديده كودكان كار و خيابان در سنندج اشاره مىكند و میگويد:
” ما به وضوح در كنار خيابان بچهها را مىبينيم. اين ها دو دسته هستند. بچههايى كه شبها هم در معابر خبابانى مىخوابند و گروه ديگرى كه تكدى مى كنند و شب ها به خانه مىروند. متاسفانه كانون ما بخاطر مشكلات مالى خودش، نمىتواند كمكى به آنها بكند. تنها میتوانيم به آنها لباس گرم يا غذا بدهيم يا اينكه به مراكز بهزيستى معرفى شان كنيم. بهزيستى هم متاسفانه پاسخگو نيست و اين ان جى او ها هستند كه فشار میآورند براى اين قبيل مسائل. بچههاى خيابانى به دليل نداشتن توان مالى يا طلاق والدين خود يا مهاجرت از دهات به شهرها يا اعتياد پدر و سرپرست خود در خيابان هستند. متاسفانه به دليل مشكلات مالى و گرفتارىهايى كه همه دارند، در ميان بستگان هم كسى دنبال كار اين بچهها را نمىگيرد.“
محور ديگر فعاليت كانون مدافع حقوق كودكان كردستان، متوجه كردن افكار عمومى به مينهايى است كه از زمان جنگ و درگيرىهاى گذشته در مناطق مرزى كردستان باقى ماندهاند. اين كانون درپى كشته و ناقص شدن چندين كودك كه هنگام كار و بازى و عبور، روى اين مينها رفته و دست يا پاى خود را از دست دادهاند، كمپينى ترتيب داد كه چنين نام داشت: ”مينها را از سر راه كودكان برداريد“. فعالان اين كمپين خواهان شناسايى و علامتگذارى مناطق مين گذارى شده و بيمه و درمان فورى قربانيان و خانوادههاى آنها شدند.
حمل كالاى قاچاق از مرز هاى ايران و عراق روى ”كول“ كودكان
كردستان يك ويژگى ديگر نيز دارد و آن اينكه به دليل كوهستانى بودن و داشتن مرز مشترك با عراق، قاچاق كالا يا انسان در آن، يك شغل است. برخى بچههاى كرد نيز براى شركت در تامين معاش خود و خانواده، به حرفه اى خطرناك مشغولاند كه ”كول برى“ ناميده میشود. آزاد زمانى مسئول كانون دفاع از حقوق كودكان سنندج از صندوقهاى چاى و شكر و پارچه میگويد كه بچهها به كول مىكشند.
آزاد زمانى: ”بچهها در سرما و گرما كول سنگينى كه از وزن خودشان خيلى بيشتر است در مريوان و مرز باشماخ و مرز بانه از كوهها و رودخانه هاى صعب العبورو جاهاى مين گذارى شده مىبرند. در مسير جاده سنندج مريوان، پايگاههاى پليس گذاشتهاند و خيلى كسانى كه جنس وارد مى كنند، بچهها را وادار مىكنند پايگاهها را دور بزنند و بارها را رد كنند. مزد بچهها كمتر از بزرگترهاست و براى همين آنها را به كار میگيرند. بچهها لاستيك ماشين را به كول خود مىبندند و از مرز خطرناك و وحشتناك و مين گذارى شده مريوان رد مىشوند. بچهها از جاهايى رد میشوند كه الاغ هم نمىتواند عبور كند. كولهاى شصت كيلويى، چهل كيلويى حمل مىكنند. به اين بچهها خيلى توهين میشود، اینها استثمار مىشوند. گاهى هم توسط پليس دستگير مىشوند كه آنها را میزنند و آزار مىدهند. اما هيچكس نمىتواند از اينها دفاع كند و جرات شاكى شدن به مراجع قانونى را هم ندارند. بچههايى هستند كه ديسك كمر آوردهاند. بچههايى هستند كه پليس دنبال شان كرده، تيراندازى كرده و زخمى شدهاند. ترس و وحشت كتكهايى كه اينها در پاسگاهها خوردهاند، ناراحتىهاى روانى برايشان ايجاد كرده. اين پديدهاى است با ابعاد وحشتناك.“
در چنين فضايى است كه كانون مدافع حقوق كودكان سنندج، همه ساله جشنهاى شادى و جشنوارههاى آدم برفى به راه مىاندازد. شايد در اين جشنوارهها دستكم براى ساعاتى شور زندگى، حق بازى و خنده و فراغت از مسئوليت به كودكان بازگردد.
مهيندخت مصباح