حسين باقرزاده / احتمال حمله نظامى به ايران
۱۳۸۵ مهر ۲۶, چهارشنبهنشان مىدهد كه امريكا طرح حمله نظامى به ايران را به هيچ صورت كنار نگذاشته و در پى پياده كردن آن است. دكتر حسين باقرزاده، تحليلگر مسائل سياسى ايران موقع اجراى اين طرح را بسيار نزديك مىبيند.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
آقای دکتر حسین باقرزاده، شما در مقالهای که در سایت اینترنتی «ایران امروز» منتشر کردهاید، حمله نظامی آمریکا را به ایران نزدیک و محتمل میدانید. چه شواهدی را این روزها میبینید که چنین احتمالی را میدهید؟
حسین باقرزاده: میدانید که آمریکا هیچگاه گزینه نظامی را نفی نکرده و تا بحال بارها شده که سوال کردهاند از مقامات آمریکایی و آنها هم تلویحا و تصریحا گفتهاند که گزینه نظامی مطرح است و همیشه هم مطرح خواهد بود. علاوه بر این بهموازات فعالیتهای دیپلماتیکی که در سازمان ملل و غير از آن جریان دارد، میبینید که در خلیج فارس هم نیروهای آمریکایی حضور داشتند و اخیرا هم حضور ۲ ناو هواپیمابر آمریکایی، ناو آیزنهار و اينترپرايز، که در آبهاى خلیج فارس دارند مستقر میشوند، نشان از این میدهد كه آمریکا احتمالا آمادگیهای بیشتری به لحاظ نظامی دارد ایجاد میکند که چنانچه سازمان ملل و شورای امنیت از طریق اقدامات دیپلماتیک نتوانند رژیم ایران را از دستیابی به سلاح اتمی بازبدارند، البته رژیم ایران منکر این مسأله است، و مسأله غنیسازی را متوقف بکنند و آمریکاییها به این نتیجه برسند که رژیم ایران درصدد تهیه سلاح اتمیست، به احتمال زیاد حمله نظامی به ایران، آنهم نه بصورت اشغال بلکه بصورت بمبارانهاى هوایی ممکن است صورت بگیرد.
آقای باقرزاده، این ناوهایی که گفتید از چه موقع در خلیج فارس حضور دارند؟
حسین باقرزاده: ناو اينترپرايز در جریان حمله آمریکا به افغانستان در منطقه فعال بود و بعد از پایان جنگ عراق قرار بود که به پایگاهش برگردد و بهرحال در مسیر برگشتاش بود که ظاهرا دستور گرفته که دوباره به خلیج فارس برگردد. و این است که بازگشت این ناو به خلیج فارس بطور مشخص به لحاظ نظامی سؤال ایجاد کرده که چه انگیزهای باعث این کار شده که دوباره ناو به خلیج فارس برگردد. چون، میدانید، که الان نه در افغانستان حضور این ناو برای بمبارانهای هوایی لازم است و نه در مورد عراق و تنها موردی که میشود پیشبینی کرد و وجود دارد که احتمال حضور این ناو را ضرورت داده این است که اگر آمریکا بخواهد در رابطه با ایران دست به حمله نظامی هوایی بزند، حضور این ناو میتواند خیلی کمک بکند.
عنوان مقاله شما هست «جنگ این نعمت الهی باز در راه است». اشاره شما در اینجا فقط به موضعگیریها و سیاست دولت آقای احمدینژاد است فقط، یا اشاره به دولت بوش هم هست؟
حسین باقرزاده: اولا آقای احمدینژاد در بسیاری از اقدامات سیاسی و موضع سیاسیاش متوسل به عوالم غیبی میشود و هم در سخنرانیها و هم در مواضع قاطعی که در برابر آمریکا میگیرد ادعا میکند که میتواند با اتکا به عوالم غیبی یا نیروهای غیبی در برابر آمریکا ایستادگی کند. اخیرا هم در یک گفتوگویی که در یک مراسم افطار صورت گرفته، اینطور مطرح کرده است که هم ایشان و هم آقای بوش از منابع غیبی الهام میگیرند، منتها گفته است که من از خدا الهام میگیرم و آقای بوش از شیطان. البته آقای بوش هم میدانید که به لحاظ مذهبی در گذشته مواردی بوده که ایشان هم گفته که مورد حمله به عراق در واقع به وی الهام شده بود که لازم است این کار را انجام بدهد. بنابراین جامعهی ما و مردم ما وسط دو جریانی قرار گرفتهاند که هردو به نحوی برای خودشان رسالتهایی متافیزیکی قائل شدهاند و این بسیار مسأله را خطرناک کرده است. چون وقتی دو نیرو هرکدام به خودشان اجازه بدهند که با اتکا به عوالم غیبی در برابر هم قرار بگیرند و محاسبات عاقلانه و خردورزانه در آن دخیل نباشد یا کمتر دخیل باشد، خطر درگیری و تصادم بسیار بیشتر میشود. و متاسفانه در مورد ایران بطور مشخص آقای احمدینژاد با اظهارت و ادعاهایی که در مورد ارتباطش با عوالم غیب میکند و مسئلهی ظهور امام زمان که از دید ایشان بسیار نزدیک شده و یا آن مسایلی که ایشان در سازمان ملل مطرح کرد که در هالهای از نور قرار گرفته، اینها نشان میدهد که متاسفانه ایشان بدون توجه به واقعیتهای زمینی موجود و خطراتی که الان وجود دارد و در حاشیه ایران و مرزهای ایران دارد تدارکات نظامی ديده میشود، ایشان میخواهد با اتکا به یک سلسله انگیزهها و معتقدات غیبی به نحوی مردم را قانع کند که نگران نباشند و این مسایل پیش نخواهد آمد و یا اگر پیش بیاید، به دلیل اینکه ایشان از حمایتهای غیبی برخوردار است و رژیم ایران که بهرحال به عقیده ایشان رژیمیست الهی و متکی به حمایتهای غیبی خطر عمدهای نخواهد بود و این خطر را میشود بهراحتی رفع کرد. جنگ ایران و عراق را هم آقای خمینی بهعنوان ”نعمت الهی“ یاد کرده بود و طبیعیست که ایشان هم که از این نظر به این مسایل خیلی معتقد است، ممکن است این را هم بهعنوان نعمت تلقی بکند و به همین دلیل است که همه قراین و شواهد موجود را دستکم میگیرد و يا به نحوی اینها را نفی میکند.
اما به نظر شما آقای احمدینژاد میتواند جنگ را بهعنوان ”نعمت الهی“ به مردم ایران عرضه کند؟
حسین باقرزاده: بهرحال تلاش ایشان بر این است، ولی اینکه مردم ایران بپذیرند مسأله دیگری است. من فکر نمیکنم مردم ایران آماده تحمل هیچ جنگی باشند. جنگ ایران و عراق تجربهی بسیار تلخی برای مردم ایران بوده و الان بخصوص با توجه به اینکه هم شرایط جامعه جهانی فرق کرده و هم در حال حاضر آگاهی مردم ایران بالا رفته است، من فکر نمیکنم این رجزخوانیها بتواند مردم ایران را برای تحمل جنگ آماده بکند. ولى این حداقل نشان میدهد که خود رژیم ایران در مقابل این مسئله حساسیت زیادی نشان نمیدهد و بدون توجه به خطرات موجود دارد سعی میکند به نحوی مردم را آماده بکند. اما فکر نمیکنم به این راحتی برای مردم قابل قبول باشد.
شما در مقالهتان اشاره میکنید به اینکه حکومت ایران حملهی نظامی به ایران را در نهایت به نفع نظام میداند. به نظر شما چه تحلیلی وجود دارد که چنین فکری میکنند؟
حسین باقرزاده: اگر رژیم آمریکا به دنبال اشغال نظامی یا تغییر رژیم ایران بود، البته رژیم ایران این خطر را بیشتر احساس میکرد. همانطوری که بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ این احساس قوی شده بود و به دلیل قوی بودن این احساس بود که رژیم ایران آماده شده بود که با آمریکا بهنحوی کنار بیاید. ولی با توجه به عواقب حمله آمریکا به عراق، که برای آمریکا خیلی سنگین تمام شده و فجایعی که آنجا رخ داده، مسألهی حمله نظامی بهصورت اشغال به ایران منتفی شده و بنابراین مسألهی تغییر رژیم ایران هم به کنار رفته است و خود مقامات آمریکایی هم اخیرا بارها مطرح کردهاند که بههیچ عنوان تغییر رژیم ایران را مدنظر ندارند و حتا اعلام کردهاند که حاضرند با رژیم ایران بهراحتی کنار بیایند. بنابراین رژیم ایران احساس میکند که خطر تغییر رژیم از طرف آمریکا منتفیست و اگر حملهای صورت بگیرد، این حمله فقط هوایی خواهد بود و در اینصورت ممکن است آمریکا بیاید و یکسری تاسیسات را بزند، تاسیسات نظامی و تاسیسات اتمی را، اما رژیم ایران احساس میکند که این مسئله ممکن است احساسات مردم ایران را به نفع رژیم بسیج بکند و رژیم بتواند از این احساسات ملی به نفع خودش بهره بگیرد. این است که برای رژیم حاکم بر ایران مسألهی حمله آمریکا بصورت هوایی خطری را برای رژیم ایجاد نمیکند و از این نظر است که من فکر میکنم، رژیم ایران در مقابل این حمله احساس خطر نمیکند، حتا، ممکن است ارزیابیاش این باشد که این امر در نهایت به نفع استحکام رژیم ایران و بسیج افکار عمومی در حمایت از رژیم ایران تمام بشود.
شما اين قضيه را چگونه میبینید؟
حسین باقرزاده: من فکر میکنم در کوتاهمدت ممکن است این نتیجه را داشته باشد، چون بهرحال وقتی حمله نظامی صورت میگیرد، احساسات ملی مردم علیه نیروهای مهاجم تحریک میشود. بنابراین در کوتاهمدت ممکن است به نفع رژیم ایران تمام بشود، ولی بعد از گذشت این دوران و بعد از پایان این حملات و زمانیکه عوارض و پیامدهای این حملات یا تحریمهایی که ممکن است سازمان ملل ایجاد کند در زندگی مردم احساس بشود، من فکر میکنم در درازمدت رژیم ایران از این مسأله سودی نخواهد برد.
آقای دکتر باقرزاده، بسیار سپاسگزارم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.