جوايز ادبى در آلمان: افتخارى براى نويسنده يا پيشنهادى به خوانندگان؟
۱۳۸۴ تیر ۱۶, پنجشنبهادبى، آلمان، و تجربههاى اين كشور در همين زمينه.
از تعداد جايزههاى ادبى در آلمان اطلاع دقيقى وجود ندارد. اما دستكم بايستى بيش از ۳۰۰ جايزه باشد. معروفترين آنها «جايزه گئورگ بوشنر»، «جايزه برمن»، «جايزه اينگهبورگ باخمان» و يا «جايزه اتحاديه ناشران آلمان» كه امسال به اورهان پاموك ترك اعطا خواهد شد. اما بسيارى از جوايز هم هستند كه كسى حتا نام آنها را نشنيده است، مانند «جايزه يوزف برايتباخ» كه اتفاقا با اعطاى ۵۰ هزار يورو، بالاترين مبلغ در ميان جايزههاى ادبىست و در سال گذشته نصيب «رائول شروت» شد، نويسنده و شاعرى كه بسيارى او را نابغه و عدهاى هم او را يك شارلاتان مىخوانند. اعطاى اين جايزه به «شروت»، براى نويسنده پول زيادى بههمراه آورد، اما توجه بيشتر خوانندگان را به او جلب نكرد. اما به نظر «فولكر هاگه» دبير بخش ادبيات هفتهنامه «اشپيگل» اين موردى استثنايى نيست: ”به نظر من آنطورى كه با فرهنگ جايزه دادن در آلمان برخورد مىشود، در جايى كه بسيارى جوايز وجود دارند، بيشتر كارايى مالى آن براى نويسنده مورد توجه است، كه من نمىخواهم آن را بىاهميت جلوه بدهم. اما خوانندهها هم البته متوجه مىشوند كه جوايز اعطاشده نه بخاطر آنها، بلكه با توجه به باورهاى آكادميك ادبى اعطا مىشود و گاهى، كاملا بىپرده بگويم، براى كمك مالى به نويسندگانىست كه در كار خودچندان توفيقى ندارند“.
روشن است كه در آلمان هم، تمام نويسندهها نمىتوانند مثل گونتر گراس يا زيگفريد لنتس از راه نوشتن زندگى خود را بگذرانند. بسيارى از آنها براى نان شب، بايد كلاسهاى درس نويسندگى بگذارند، براى مطبوعات و رسانههاى گروهى بنويسند و يا بهعنوان مترجم كار كنند، و گاهى هم جايزهاى ببرند.
شهرهاى زادگاهى نويسندگان هم غافل نماندهاند و جايزههايى را به نام نويسندگان خود ترتيب دادهاند. از ميان معروفترين اين جوايز مىتوان به «جايزه گوته»ى شهر فرانكفورت، «جايزه نلى زاكس» شهر دورتموند، و «جايزه هوبرت فيشته»ى هامبورگ اشاره كرد. گاهى هم ايالتهايى در آلمان به ادبياتى كه به لهجههاى آن مناطق توليد مىشود جوايزى را اختصاص مىدهند. در اين ميان البته نبايد از ياد برد كه دارايى بنيادهاى فرهنگى مشمول ماليات نمىشوند و حتا موسسههاى بزرگ اقتصادى و بانكها، با اهداى جوايز علمى و ادبى، از دادن بخشى از ماليات خود معاف مىشوند.در ميان دريافتكنندگان جوايز ادبى بهندرت به كسى برمىخوريم كه با اين پديده به ديده انتقادى بنگرد. نمونه ژان پل سارتر كه از دريافت جايزه نوبل ادبيات سر باز زد، از استثناها محسوب مىشود.
جوايز ادبى بيشتر براى تقدير از نويسنده داده مىشود تا براى توجه خواننده نسبت به كار او و افزايش علاقه به كتابخوانى! دست كم در عمل چنين است. آنكس كه «جايزه گئورگ بوشنر» را دريافت مىكند، مانند خانم «بريگيته كروناوئر» در سال جارى ميلادى، البته توجه زياد رسانهها را به خود جلب مىكند و عكسهايش صفحات روزنامهها را مىپوشانند، اما در غالب موارد، طيف وسيع خواننده از اين امر بىخبر مىماند. خانم «الفريده يلينك» اتريشى و برنده جايزه نوبل ادبيات سال گذشته ميلادى، كه به همان اندازهاى مورد تقدير بخشى از محافل ادبىست كه مورد انتقاد بخش ديگرى از آنها، خود اين امر را با گوشت و پوست تجربه كرده است: ”آنچه مىخواهم بگويم اين است كه سوءتفاهم بزرگى وجود دارد ميان مورد توجه قرار گرفتن واقعى كار من، با اين تجليل و حقيقتا حرمت نهادن“.
حال اتحاديه ناشران آلمان مىخواهد با اعطاى جايزه خود، از اين پس نه نويسنده بلكه كتاب را در مركز توجه خود قرار دهد و انتخاب خود را به خوانندگان پيشنهاد كند. پيشبينى توفيق چنين امرى دشوار و نيازمند زمان است.
بهنام باوندپور