1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«جهان مرکب» اثر جديد كورنليا فونكه

پرويز حمزوى۱۳۸۴ بهمن ۲۶, چهارشنبه

خیال و خیالپردازی بی‌مرز است. چیزی نیست که در خیال و وهم نگنجد و چیزی نیست که خیال را از رفتن به اوج و از گردشگری در جهان کوچک و بزرگ باز دارد. اما آنچه یک خیال را جذاب و دلنشین می‌کند شیوه‌ی پرداخت آنست. بی‌تردید خانم «کورنلیا فونکه» Cornelia Funke، نویسنده ی آلمانی، یکی از این داستانسرایان است که بخاطر صمیمیت در بازگویی داستان بیش از همه نزد خوانندگان جوان محبوبیت یافته است. او در تازه‌ترین کتابش با نام «جهان مرکب»

https://p.dw.com/p/A6Fy
كورنليا فونكه
كورنليا فونكهعکس: dpa

Tintenwelt خواننده را با خود به یک راه‌پیمایی طولانی می‌برد و برای این سفر دراز او را با نقشه‌ای دقیق، با همه‌ی جزییات مجهز می‌کند.

قلم، کاغذ و نیروی تخیل زیاد برای هستی‌یافتن جهان مرکب ضروری‌ست. «فنگولیو» Fengolio شاعر و داستانسرای‌ست که نخست این جهان را می‌آفریند. در کتاب اول با نام «خون مرکب»‌ (مو Mo همسر خود رزا Resa) و مادر مگی Meggi را با اشتباهی که می‌کند به کتاب جادو می‌فرستد. انگشت خاکی و اشباح هولناک دیگری از جهان مرکب پدیدار می‌شوند تا او را مجازات کنند. این اشباح هولناک سالها پس ازآن نزد مگی و پدرش ظاهر می‌شوند و از او می‌خواهند که آنها را به جهان مرکب بازفرستد. در اینجا مبادله‌ای انجام می‌پذیرد، همچون مبادله‌ی اسیران از یک جهان به جهانی دیگر. رزا بازمی‌گردد، اما کاپریکورن Capricorn، پلیدترین پلیدان، می‌میرد و آنگاه فنگولیو، شاعر داستانسرا، رخت به جهان مرکب می‌کشد تا در آنجا در آرامش نزد شعبده‌بازان و خداوندان قلعه زندگی کند.

در کتاب دوم تغییر و تبدیل دو جهان مطرح است. انگشت خاکی بهترین شعبده‌باز آتش‌خوار سالهاست که از جهان مرکب دور افتاده و می‌خواهد که به جایگاه نخستین خود بازگردد. همراه با مردی بنام فرید Farid پا در راه جست‌وجوی بلیط برای بازگشت به جهان مرکب می‌گذارد. از آن هنگام که مو ناخواسته فرید را از افسانه‌های هزارویکشب به بیرون خوانده است، فرید دیگر از انگشت خاکی جدا نمی‌شود. اما فرید با کتاب جادو به نزد مگی می‌گریزد و آن دو مصمم می‌شوند تا به جهان مرکب سفر کنند. روز دیگر پلیدان همگی در برابر خانه مو ایستاده‌اند و می‌خواهند از او انتقام بگیرند، زیرا او کاپریکورن، پسر مورتولا Mortolla را مرده خوانده بود. از آنجا که زن جادوگر با تجربه‌هایی که اندوخته است می‌داند که در جهان هیچ چیز دردناکتر از مرگ فرزند نیست، می‌خواهد پیش از آنکه مو را بکشد او را وادارد تا نخست مرگ دختر خود را ببیند. مو همه زشت‌کاران و پلیدان جهان مرکب را فرامی‌خواند تا نقشه‌اش را به‌اجرا بگذارند.

در کتاب «جهان مرکب» چشم‌اندازها و شخصیت‌ها فصل به فصل دگرگون می‌شوند. آنها شتابزده از جهانی به جهان دیگر می‌روند. کورنلیا فونکه در این کتاب نیز، چون کتاب نخست در سرآغاز هر فصل یک نقل قول کوچک از یکى داستانهای معروف کودکان آورده است. با آنکه کورنلیا فونکه تاکنون بیش از ۴۰ داستان نوشته است، اما تا چندی پیش در آلمان کمتر شناخته شده بود.

منتقدان آلمانی بگونه‌ای جدی با او و آثارش برخورد نمی‌کردند، اما سرانجام هنگامی که منتقدان ادبی در خارج از کشور و بويژه آمریکا از او بعنوان نویسنده‌ای توانا با تخیل گسترده و شاعرانه یاد کردند، منتقدین آلمانی نیز رفته رفته در نقدهای خود با شایستگی بایسته درباره‌ی او و آثارش نوشتند. کورنلیا فونکه از راه تصویرنگاری کتابهای کودکان به نوشتن روی آورد. آنگاه که نزد خوانندگان جوانش بعنوان نویسنده‌ی داستان «مرغ‌های وحشی» Wilde Hühner معروف شده بود، بهترین داستان خود را با نام «افسر دزدان»‌ Herr der Diebe نوشت و سپس با هزینه‌ی شخصی خود آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرد که بزودی مزد آن را نیز دریافت کرد. کتاب «افسر دزدان»‌ تنها در آمریکا بیش از یک میلیون نسخه فروش داشت.

رمان دیگر او بنام «اژدها سوار» Drachenreiter از یکسال پیش تاکنون در روزنامه‌ی نیویورک تایمز در ردیف پنج کتاب پرفروش سال گذارده شده است و نشریه‌ی تایم مگزین نیز در سال گذشته خانم کورنلیا فونکه را پس از موفقیت‌های پی‌درپی در ردیف یکصد شخصیت پرنفوذ جای داد. کورنلیا فونکه هم اکنون با همسر و دو فرزندش در کالیفرنیای آمریکا زندگی می‌کند و از همانجاست که از نزدیک بر فیلمی که از روی کتاب «دل خون» Tintenblut ساخته می‌شود نظارت می‌کند.