جمهوری اسلامی و هدفهای هشتگانهی هزارهی سوم (۴) <br> حوادث و سوء تغذیه، کشندهتر از بیماریهای واگیر
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه
این نسبت در سال ۱۹۹۰، ۹۳ مرگ در هزار تولد و پیامد آن جان سپردن ۱۲/۷ میلیون کودک در سال بود. تعداد کودکانی که در سال گذشته جان خود را پیش از رسیدن به پنج سالگی از دست دادهاند به ۹/۲ میلیون کاهش یافته است. چهارمین هدف توسعهی هزاره، کشورهای جهان را ملزم میکند که این تعداد را تا سال ۲۰۱۵ به پنج میلیون برسانند تا متوسط تعدادد کودکانی که زودهنگام میمیرند به ۲۹ نفر به ازای هزار تولد کاهش یابد.
چشمانداز تحقق هدف چهارم هزاره
با توجه به روند کاهش مرگ و میر کودکان در دو دههی گذشته امیدواریهای فراوانی وجود دارد که بسیاری از کشورهای جهان بتوانند هدف چهارم هزارهی سوم را متحقق کنند. با این همه نگرانیهایی نیز در این زمینه وجود دارد: علت درگذشت یک سوم از کودکانی که پیش از رسیدن به پنج سالگی جان میسپارند، سوء تغذیه است.
کارشناسان سازمان ملل احتمال میدهند که با توجه به بحرانهای اقتصادی، تاثیر آن بر کشورهای در حال توسعه و بالا رفتن قیمت مواد غذایی در جهان، سیر نزولی مرگ نوزادان دچار وقفه شود. مرگ نوزادان و کودکان در کشورهای مختلف دلیلهای گوناگون و میزان متفاوتی دارد. این دلایل در طول دهههای گذشته تغییراتی نیز کردهاند.
زمانی ابتلا به بیماریهای فراگیر عمدهترین علت مرگ زودرس بود. با گسترش واکسیناسیون در این زمینه کاهشی محسوس در اغلب کشورها به چشم میخورد. به رغم این ایدز در آفریقا همچنان قربانیان فراوانی میگیرد و از دلیلهای اصلی مرگ سالانه حدود پنج میلیون کودک در این قاره محسوب میشود. در گزارش یونیسف در مورد وضعیت سال ۲۰۰۶ آمده است: « ابتلای به بیماری ایدز در آفریقا چنان رو به رشد است که پیشرفت در زمینههای دیگر بهداشتی را خنثی میکند.»
تغذیهی نامناسب و مرگ و میر کودکان
فقر شدید زمینهساز بسیاری از مشکلات کودکان و نوجوانان به شمار میرود. به گزارش یونیسف هنوز حدود ۱۴۸ میلیون کودک در کشورهای در حال توسعه از تغذیه مناسبی برخوردار نیستند. کمبود مواد پروتینی، میوه و سبزیجات تازه، در کنار عدم رعایت بهداشت و دسترسی نداشتن به آب تصفیه شده، منجر به آسیبپذیری نوزادان و افزایش مرگ زودرس میان آنها میشود.
ناصر کلانتری رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی ایران آذر ماه سال ۸۲ به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی اظهار داشت: «بیش از ۵۰ درصد مرگ و میر کودکان در کشور از سوء تغذیه ناشی میشود.» روزنامهی جمهوری اسلامی با نقل این خبر [۱۶ آذر ۸۲] از قول کلانتری مینویسد: «حدود ده درصد کودکان رده سنی زیر پنج سال دچار سوء تغذیه ناشی از کمبود پروتیین و انرژی هستند.»
کلانتری به ایرنا گفته است: «بیماریهایی که از سوء تغذیه و کمبود انرژی و پروتیین ناشی میشود، خطر مرگ کودکان را ده برابر افزایش میدهد.» ظاهرا با گذشت چند سال این وضع تغییری نکرده است. مدیر کل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی، عبدالحسین جوادی، پنجم بهمن ماه ۸۶ به ایسنا میگوید: «سوء تغذیه، علت ۵۰ درصد مرگ و میرهای کودکان در کشور است.»
تداوم این وضعیت میتواند حاصل ادامهی فقر شدید باشد که افزایش تورم به آن دامن میزند. برابر گزارشی از بانک مرکزی که ۲۲ آبان ۸۷ منتشر شد، «میزان تورم در دوازده ماه منتهی به مهرماه سال ۱۳۸۷ نسبت به دوازده ماه منتهی به مهرماه سال ۱۳۸۶ معادل ۲۴/۳ درصد است.» گزارش تفکیک شدهی شهریور ماه این بانک نشان میدهد که میزان افزایش قیمت مواد غذایی به مراتب بیشتر از میزان تورم بوده است.
مطابق آمار شهریور بانک مرکزی بهای مواد غذایی نسبت به ماه مشابه سال ۸۶، ۴۰/۷ درصد بیشتر شده است. این آمار حکایت از آن دارد که در این فاصله نان و غلات نزدیک به ۶۸ درصد، گوشت ۳۷ درصد و میوه و خشکبار ۴۸/۶ درصد گرانتر شدهاند. به گزارش شبکهی خبر مدیرکل دفتر سلامت ، جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، ۱۵ مهرماه ۸۷ به خبرنگاران گفته است « تنها ۳۰ درصد پسران و ۱۸ درصد دختران به اندازه کافی لبنیات مصرف می کنند.»
چرخش در علت مرگ و میر کودکان
وزیر بهداشت دولت نهم، کامران باقری لنگرانی هفتم مهرماه ۸۷ میگوید: «در سال ۱۳۵۰ در تهران ۷۰ درصد مرگ و میر نوزادان ناشی از عفونتهای دستگاه تنفسی و گوارشی بود اما در سال ۱۳۸۷ تازهترین مطالعه نشان میدهد که این علتها تغییر کرده و مهمترین علت مرگ و میر به بیماریهای ژنتیکی و مادرزادی تغییر یافته است.» گرچه تغییر علت مرگ کودکان از سوی منابع دیگر نیز تایید میشود، اما در مورد میزان تاثیر عواملی چون «بیماریهای ژنیتکی و مادزادی» به عنوان مهمترین دلیل، بحثهای متفاوتی وجود دارد.
سرپرست اداره کودکان وزارت بهداشت در اجلاسی که به منظور «بررسی علل مرگ و میر کودکان یک تا ۵۹ ماهه کشور» در تبریز برگزار شد، اعلام کرد «۳۰ الی ۴۰ درصد از مرگ کودکان قابل پیشگیری است.» او «بیماریهای قلبی و عروقی و بیماریهای تغذیه» را از دلایل دیگر مرگ زودرس کودکان عنوان میکند. آنچه در ایران موجب نگرانیهای فراوان شده نقش حوادث در از بین رفتن کودکان است که حوادث ترافیکی در راس آن قرار میگیرد.
حوادث ترافیکی مهلکتر از بیماریهای واگیر
واحد مرکزی خبر ۱۵ مهرماه ۸۷ از قول مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور گزارش میدهد: «حوادث رانندگی نخستین عامل مرگ و میر کودکان در ایران است.»
کریستین سالازار فولکمن، نماینده یونیسف در ایران، در آستانه روز کودک، مهرماه ۸۷، با اشاره به این که «آمار تصادف در ایران، ۲۰ برابر استانداردهای جهانی است» تاکید میکند: «حوادث رانندگی، از مهم ترین عوامل تهدیدکننده کودکان در ایران به شمار میرود.»
به گفتهی سالازار فولکمن «در سال ۲۰۰۶، بر اثر سوانح رانندگی در ایران، حدود ۲۷۰۰ کودک جان باختند و ۹۵ هزار کودک و نوجوان زیر ۲۰ سال نیز مجروح شدند.» به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از مسئول بررسی مرگ کودکان یک تا ۵۹ ماهه در دانشگاه علوم پزشکی کردستان، ۲۷ درصد از مرگ و میرها در نیمهی اول سال ۸۷ به ناهنجاریهای ژنیتکی و مادرزادی مربوط بوده و سهم حوداث در این میان به ۲۹ درصد میرسد.
به گزارش شبکه مرکزی خبر حامد برکاتی، رئیس اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت، هفدهم مهرماه ۸۷ گفته است: «حوادث ترافیکی، یک سوم آسیبهای جدی وارده به کودکان زیر ۵ سال و حدود نیمی از کودکان بالای ۵ سال را در برمیگیرد.»
جمهوری اسلامی و تحقق هدف چهارم هزاره
همانگونه که در مورد علت مرگ کودکان زیر پنج سال اطلاعات ارائه شده از سوی منابع مختلف در مواردی با یکدیگر همخوانی ندارند، در مورد میزان مرگ و میرها نیز آمار متفاوتی موجود است. وزیر بهداشت، اول مهرماه ۸۷ اعلام کرد: «مرگ و میر کودکان کمتر از یک سال در کشورمان در دو سال اخیر حدود ۲۰ درصد کاهش یافته است.»
بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر کودکان ایرانی زیر پنج سال در هر ۱۰۰۰ تولد زنده در سال ۲۰۰۳، ۳۹ نفر بوده است. گزارشهای اخیر این تعداد را برای سال ۲۰۰۶، ۳۴ و برای سال ۲۰۰۷، ۳۵ مرگ اعلام کردهاند. مسئولان با این آمار ادعا میکنند در کاهش مرگ کودکان گامهای بلندی برداشتهاند، اما با توجه به آمار ده سال پیش میزان موفقیت با ابهام روبروست.
در گزارشی که در سایت دفتر معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری منتشر شده، تصریح میشود: «میزان مرگ و میر کودکان زیر پنج سال به ۳۶ مورد در هزار تولد زنده در سال ۱۳۷۹ کاهش یافته است.» وزیر بهداشت سالهای ۶۴ تا ۶۸، علیرضا مرندی در مطلبی که زیر عنوان سلامت در جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۷ منتشر شد این تعداد را برای سال ۱۳۷۵، ۳۳ نفر ذکر کرده است.
اگر این آمار و ارقام صحت داشته باشند، میزان مرگ و میر کودکان به نسبت ۱۳ سال پیش کاهش نیافته است. مدیر کل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی بهمن ماه ۸۶ میگوید: «نسبت مرگ و میر کودکان زیر پنج سال در ایران ۴۰ در هزار است.» به نوشتهی سایت اینترنتی سازمان پزشکان بدون مرز این نسبت در سال ۲۰۰۵ میلادی ۴۱ و نیم و در سال ۲۰۰۸ نزدیک به ۳۷ مرگ در هر هزار تولد بوده است. با تفاوتهای موجود میان آمار ارائه شده، مشخص نیست که میزان واقعی و دقیق مرگ کودکان چقدر و نسبت آن به سالهای پیش چگونه است.
مرگ زودرس؛ معضلی فراتر از بهداشت و درمان
با توجه به این که متوسط مرگ کودکان زیر پنج سال در منطقه خاورمیانه ۴۶ نفر در هر هزار تولد زنده [سال ۲۰۰۶] است، مسئولان جمهوری اسلامی به خود میبالند که مرگ کودکان در ایران از این میزان کمتر است. مقایسهی کشورهای مختلف با یکدیگر همیشه گویای وضعیت موجود نیست. بیشترین مرگهای زودرس در کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا اتفاق میافتد. در بخش بزرگی از آفریقا حدود نیمی از جمعیت به سن پانزده سالگی نمیرسند در حالی که در کشورهای پیشرفتهی اروپا تنها یک درصد مردم پیش از این سن میمیرند.
میانگین مرگ کودکان زیر پنج سال در کشورهای صنعتی شش نفر در هر هزار تولد است، اما برخی از کشورهای کمتر توسعه یافته نیز با برنامهریزیهای مناسب توانستهاند به این حد دست یابند. یکی از نمونهها کشور کوباست که برای دو سال پیاپی با ۳/۵ مرگ در برابر هزار تولد در بالاترین مکان قاره آمریکا و در کنار کانادا قرار گرفت.
در ایران وضعیت در شهرها با روستاها ومناطق محروم بسیار متفاوت است، اما اطلاعات دقیق و قابل اطمینان در مورد آن کمتر منتشر میشود. به رغم بهبود نسبی مراقبتهای پزشکی، نقش مهم عواملی چون تصادف، حوادث و تغذیهی نامناسب امکان کاهش چشکپیر مرگ و میر کودکان را نمیدهد. به این ترتیب و با بهبود شاخصهای بهداشت عمومی، مرگ زودرس کودکان در ایران از مسئلهای بهداشتی به معضلی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است.
نویسنده: بهزاد کشمیریپور
تحریریه: شهرام احدی