جمعآوری گدایان تهران؛ از حرف تا حرف؟
۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبهدر تهران پلاکارهایی به چشم میخورد که مردم را از کمک به گدایان برحذر میدارد. اما این روزها در خیابانهای تهران گدایان زیادی به چشم نمیخورد. اینان، به ویژه با توجه به اینکه مسئولان از روزها قبل قصد جمع آوری گدایان را اعلام کرده بودند، فرصت پیدا کردهاند تا مدتی مخفی شوند یا به شهرستانهای اطراف کوچ کنند. در حالی که معاون امور اجتماعی استاندار تهران «گداپروری» مردم را یکی از علتهای اصلی ناکامی این طرح در گذشته قلمداد میکند، بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی فقر، بیکاری، نبود امنیت اجتماعی و شغلی و حاشیهنشینی را از علتهای اصلی و ریشهای این پدیده میدانند.
ظاهرا قرار است در تهران دیگر گدایی وجود نداشته باشد. طرح جمعآوری گدایان که از دو هفته پیش بحث آن در رسانهها بازتابی گسترده داشت و با تبلیغات بسیار همراه بود از اول این هفته، شنبه ۲۳ اردیبهشت وارد مرحلهی عمل شد. این اولین بار نیست که مسئولان قصد جمعآوری گدایان را کردهاند و کمتر کسی است که باور کند آخرین بار خواهد بود. گرچه مسئولان تاکید دارند این بار با جدیت و پیگیری بیشتری این کار را دنبال خواهند کرد.
برخی از کارشناسان آسیبهای اجتماعی معتقدند جمعآوری گدایان و ساماندهی آنان به این دلیل عملی نیست که در این مورد نیز مانند موارد مشابه بسیار، اول طرح عملیاتی تصویب و اجرای آن آغاز شده و پس از آن تازه مسئولان متوجه میشوند که امکانات لازم برای اجرای چنین طرحی موجود نیست. بحث، اختلاف نظر و در مورادی بیتوجهی بر سر زمینه و دلایل پیدایش چنین معضلاتی نیز از موضوعاتی است که اتخاذ تدابیر کارآمد را با مشکل مواجه میکند. ابراهیم رضوانی، مدیرکل امور اجتماعی استانداری تهران سهم مردم در «گداپروزی» را تعیین کننده میداند. او معتقد است «درآمد هر متكدی در خیابانها ماهانه ٥/١میلیون تومان است كه اگر مردم به این افراد كمك نكنند، معضلی به نام «متكدیخیابانی» نخواهیم داشت.» [ایسنا، ۱۸ اردیبهشت ۸۵] رسول خادم رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر، معتقد است «۸۵ تا ۹۰ درصد متکدیان در تهران شیادانی هستند که به صورت کاملا حرفهای و ساماندهی شده به گدایی میپردازند.» هم او و هم چند مسئول دیگر بارها اعلام کردهاند که به برخی از گدایان تهران پیشنهاد شده «در قبال دریافت ۵۰۰هزار تومان پول به صورت ماهانه دست از گدایی بردارند و با این پیشنهاد مخالفت کردند.» [جام جم، شنبه ۲۳ اردیبهشت] اما ضمن قبول این مسئله که باندهایی وجود دارند که با سوء استفاده از کودکان، زنان بیسرپرست و مهاجران گدایی را به کاری سازمان یافته برای کسب درآمدهای بالا تبدیل کردهاند آیا بسیاری از گدایان در صورت داشتن کاری شرافتمدانه که نیازهای معیشتی آنها را تامین کند باز هم دست گدایی جلوی دیگران دراز میکنند؟ البته رضوانی در جایی دیگر برای عدم توفیق این طرح دلیل دیگری نیز ذکر میکند. او میگوید «شکست طرحهای قبلی، یا بهتر بگویم نبود موفقیت کامل این طرح به دو دلیل نبود هماهنگی دستگاههای مسئول و کمکاری مردم برای مبارزه با گداپروری بود.» [کارگزاران، یکشنبه ۲۴ اردیبهشت] یک روز قبل از این اظهارات روزنامه همشهری با اشاره به وجود سه مرکز نگهداری گدایان در تهران از قول رضوانی مینویسد «برای نگهداری متكدیان تهران به ۹ اردوگاه نیازمندیم؛ این جمله به معنای نیاز ضرب الاجلی به ۶ اردوگاه دیگر است.» به گزارش خبرگزاری مهر دو سال و نیم پیش از این تاریخ، ۲۶ شهریور ۱۳۸۲، استاندار وقت تهران، علیاکبر رحمانی با اشاره به تخصیص بودجهای ۲۲ میلیارد ریالی برای ساماندهی گدایان و کودکان خیابانی اعلام کرده بود «در اولین جلسه ستاد هماهنگی متکدیان در استانداری، شهرداری تهران موظف شده است طی یک ماه آینده پنج مرکز نگهداری درپنج منطقه تهران تاسیس نماید.»
طرح جمع آوری گدایان سالهاست به ویژه با آغاز فصل گرما آغاز و پس از چند روز دوباره به دست فراموشی سپرده میشود. نزدیک به سه ماه پیش مدیر کل اجتماعی استادنداری تهران در گفتگو با ایسنا خبر از توقف عملیات جمع آوری گدایان و بیخانمانها میدهد. ظاهرا آن زمان ۴۱۷ بیخانمان و گدا در مرکز اسلامشهر نگهداری میشدهاند و بهزیستی میبایست ۳۳۲ نفر آنها را تحویل بگیرد. رضوانی آن زمان گفته بود «بهزیستی فعلا از تحویل این افراد سرباز زده است.» [ایسنا، ۱۳ اسفند ۸۴]
بسیاری از مسئولان معتقدند کار ساماندهی گدایان به تنهایی از عهدهی یک نهاد برنمیآید. از سوی دیگر کم نیستند کسانی که اعتقاد دارند تصدیگری ارگانها و نهادهای مختلف باعث کارهای موازی و تداخل مسئولیتها و در نهایت ناکارآمدی تدابیر میشود. مطابق مصوبه شواری عالی اداری، جمعآوری گدایان برعهدهی شهرداری و نیروهای انتظامی است، ساماندهی و مشاوره بر عدهی بهزیستی، پرداخت مستمری از وظایف کمیته امداد، برخورد قانونی با قوهی قضاییه و دادگستری، و کار آموزی وایجاد زمینهی اشتغال بر عهدهی وزارت کار و امور اجتماعی. در این ارتباط همچنین وظایفی بر عهدهی وزارت رفاه و تامین اجتماعی و وزارت کشور و برخی نهادهای دیگر نهاده شده است.
عدهای معتقدند اخبار منتشر شده در مورد قصد جمع آوری گدایان به آنان فرصت داده تا پنهان شوند و تجربهی سالهای پیش نشان میدهد که در چنین مواردی گدایان و به ویژه گدایان حرفهای و سازمانیافته یا برای مدتی مخفی میشوند یا به محلهای دیگری نقل مکان میکنند. آماری که از دستگیریهای دو روز نخست منتشر شده نیز موید این نظر است. در دو روز نخست جمعا ۵۱ نفر جمعآوری شدهاند که از میان آنها ۱۵ زن و بقیه مرد بودهاند. بیش از نیمی از این مردان معلول، از کار افتاده، بیمار روانی یا دچار اختلال حواس بودهاند و به طیفی تعلق دارند که میتوان آنها را نیازمند واقعی قلمداد کرد. در میان کسانی که جمعآوری شدهاند تعداد اندکی وجود دارند که «گدای حرفهای» یا سازمانداده شده خوانده میشوند. اینان به قول گزارشگر یکی از روزنامههای صبح برای مدتی به مرخصی رفتهاند. و اصلا دور از انتظار نیست که یکی دو هفتهی دیگر دوباره چهار راهها و میدانهای تهران چهرههای آشنای خود را بازیابد.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران