جلوههاى شخصيت هنرى و اجتماعى مرتضى مميز
۱۳۸۴ آذر ۵, شنبهمصاحبه: مهيندخت مصباح
دويچه وله: آقاى شهلا پور جايگاه مرتضى مميز در هنر معاصر ايران به عقيده شما كجاست؟
سعيد شهلاپور: مميز موقعيتى در چند جهت مختلف داشت. از يكسو بعنوان يك هنرمند در فضاى هنر معاصر ايران چيزى حدود چهل سال حضور دايم داشت از دوره دانشجويىاش تا امروز. از يكسو بعنوان يك گرافيست بطور مشخص نقش پيشگامى، بنيانگذارى، آغازگرى گرافيك معاصر يكى از ويژگيهاى شخصيتىاش بود و ديگر اين كه به عنوان يك معلم، كسى بود كه توانست اولين بار رشته گرافيك را بعنوان يكى از رشتههاى دانشكده هنرهاى زيبا ايجاد كند و در واقع میتوان گفت نود درصد گرافيستهاى ايران محصول آموزش مميز هستند يا شاگرد مستقيم مميز، يا شاگرد شاگردان او و يا حتى شاگردان نسل سوم اين رشتهاند كه باز از مميز آغاز میشود. البته منظور من اين نيست كه بگويم مميز هميشه نوست، اما نقش او هميشه بارز بوده. خوب كسان ديگرى حتى قبل از مميز بودهاند يا همزمان با او، اما نقش مميز خيلى محورى بوده و جزو اولين كسانى بود كه در جستجوى هنر مفهومى و هنر جديد بود و اولين كارها را كرد مثل پروژهاى كه با چاقو انجام داد از آغازگران اين نوع كار در هنرهاى تجسمى ما بود.
دويچه وله: كار با چاقو را بيشتر توضيح ميدهيد؟
سعيد شهلاپور: بله. قبل از انقلاب مميز در نمايشگاهى شركت كرد كه آثارى در چارچوب هنرهاى جديد يا مفهومى ارائه داد و شايد اولين كسانى بود كه چنين كرد كه بجاى استفاده مستقيم از رنگ و اين چيزها از چيدمان چاقو و عناصر ديگر استفاده كرد. چاقوى پشت پرده، چاقويى كه از سقف آويزان بود يا چاقوهايى كه در گلدان گذاشته بود. گلدانهايى كه بجاى گل، چاقو را برعكس زده بودند در خاك. بطور غير مستقيم اين اولين نوع كارهاى هنر مفهومى بود.
دويچه وله: چه استنباطى مىشد از اين نوع هنر كرد؟
سعيد شهلاپور: مميز در آن دوران بطور غير مستقيم تهديد پنهان را كه در جامعه ما و عليه روشنفكران بود، به شكلى با كمك اين معنا و اين نمايشگاه نشان داد. اين نمايشگاه هم خيلى مسئلهدار شد و حتى براى به خارج بردن كارها بحث درگرفت و با سانسور بعدى هم مواجه شد.
دويچه وله: آيا میتوان از سبك مميز در هنرهاى تجسمى يا گرافيك ايران صحبت كرد؟
سعيد شهلاپور: بهرحال مميز غير از تاثيراتى كه در بوجود آوردن گرافيك مدرن و نقش آغازگرى داشت، طبعا ويژگىهاى خاص خود را داشت. استيل و روش خاص خود را داشت كه هنوز روى شاگردانش ديده ميشود. طبعا استيل خاص مميز اينست كه آثار او را با تمام تنوع ميتوان بدون امضاء به راحتى شناخت و گفت اين كار مميز است. مثلا هيچكس در هنر معاصر ما در پنجاه سال اخير نمىتواند فراموش كند آثارى كه مميز در دوران كتاب هفته و تصوير گرى داستانهاى آن كه به سردبيرى شاملو كشيد، هنوز بخشى از درخشان ترين آثار گرافيك معاصر ايران هستند. البته مميز در همه زمينه هاى كار گرافيك اعم از پوستر، تصويرگرى و اينها كارهاى درخشانى دارد.
دويچه وله: امروز درسايتها در خبر قوت مرتضى مميز از قول آيدين آغداشلو نوشتهاند مميز پدر گرافيك ايران بود.
سعيد شهلاپور: كاملا درسته. چون واقعا اين رشته را در ايران مميز در دانشگاهها راه انداخت. نگاه نو به آن را مميز در كتاب هفته آغاز كرد و مهمتر از همه مميز فقط ننشست كار گرافيك كند. چون بحد كافى كرد. مميز گسترش داد، زمينه سازى كرد اين رشته را و ميتوان گفت همه گرافيست هاى ايران از زير دست او بيرون آمده اند.
دويچه وله: وقتى يك هنرمند بنام يا يك شاعر در ايران از دست میرود، خيلى بحث پيش میآيد كه بين او و نسل پس از خودش دره وسيعى از نظر كيفيت و جوهر كار وجود دارد. آيا در مورد مميز میتوان اين را گفت كه بين استاد و شاگرد، گسست نسل ها وجود دارد؟
سعيد شهلاپور: والله در مورد مميز اينطور نيست. شاگردان و دوستان نزديك مميز الان از بهترين گرافيستهاى ما هستند. ما الان دهها گرافيست در حد و توان مميز داريم كه هريك شيوهها و مهارتهاى خود را دارند حتى در ميان جوانان. مميز جاى خود را دارد و ديگران جاى خود را. مميز به واقع كلمه معلم خوبى بوده. توانسته دهها شاگرد تربيت كند كه در حد و اندازه خودش هستند.
دويچه وله: از شخصيت اجتماعى مرتضى مميز هم خيلى تعريف میكنند كه چقدر ممتاز بوده است.
سعيد شهلاپور: اين بخش از شخصيت مميز با توجه به شرايط اجتماعى دورانى كه ما به سر بردهايم به نظر من اگر از همه چيزاو مهمتر نباشد، بسيار مهم است. او دايم براى ساماندهى، سازماندهى و ايجاد تشكيلات هنرى فعاليت كرد. دايما سعى كرد فقط به كار شخصى خود نپردازد. هرجا كه لازم بوده حضور داشته و كمك كرده به ايجاد تشكلهاى هنرى. بالاخره موفق شد پس از سالها با كمك ديگران و شاگردانش اولين انجمن گرافيستهاى هنرى را درست كند. حتى بعدها بعنوان يك مشاور و كمك، يارى كرد كه انجمن هنرمندان نقاش و مجسمه ساز ايران به وجود بيايد. در ايجاد نمايشگاههاي بينالمللى، بينالهاى نقاشى، مجسمه سازى، بينال گرافيك كمك و همكارى كرد. باعث و بانى اولين نمابشگاههاى هنرى بعد از انقلاب بخصوص در زمينه گرافيك، مميز بود. كارنامه او واقعاً درخشان است. اين مرد حتى تا هفته قبل، به هيات مديره انجمن گرافيستها با همه سختى حالش كمك و مشاوره میداد.
دويچه وله: خود شما چه تاثير مستقيمى از مميز ممكن است گرفته باشيد؟
سعيد شهلاپور: من چون كار گرافيك نمیكنم اگر هم تاثيرى از او گرفته باشم تاثير از شخصيت اجتماعى او يا تلاشى گرفته ام كه بعنوان يك آرتيست غير از فعاليت هنرىاش در زمينه ساختارهاى هنرى و تشكلها و فعاليتهاى جنبى هنر کرد.
دويچه وله: در مورد پروژه عروسى ونوس كه پاياننامه ليسانس نقاشى مميز بود و خيلى گل كرد، توضيح میدهيد؟
سعيد شهلاپور: اين كار ازدواج خود مميز بود با مجسمه ونوس! مجسه دوميلوى ونوس را كشيده بود كه خودش كنارش بعنوان داماد ايستاده و مدعوين هم استادان دانشگاه بودند. میدانيد او ليسانس نقاشى هنرهاى زيبا شد و آن زمان هنوز رشته گرافيك در ايران نبود. مميز بعدا در پاريس رشته گرافيك خواند و اين رشته را ايجاد كرد. تابلو اينطور بود كه عروس و داماد كه ونوس و مميز هستند ايستادهاند و عروس هم ونوس دوميلو بود كه دست ندارد و از شكم به بالا لخت است . او به ونوس تور و لباس عروس پوشانده بود و مدعوين هم استادهاى دانشگاه بودند. ساخت قشنگ كار و اين موضوع خيلى گل كرد. مميز روحيه طنز و شيطنت خاصى داشت. میدانيد كه او تركمن بود و اسم مميز هم اگر اشتباه نكنم از كار پدرش میآيد كه مميزى مالياتى بوده ظاهرا.