1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جایزه ادبی منتقدان مطبوعات / گفتگو با دبیر سرویس ادبی روزنامه شرق، احمد غلامی

۱۳۸۴ مرداد ۶, پنجشنبه

جایزه‌های ادبی که پنج شش سال است در ایران پاگرفته‌اند این روزها مشغول تدارک انتخاب برگزیدگان امسال خود هستند. یکی از این جایزه‌ها جایزه‌ی منتقدان مطبوعات است که سال گذشته برنده‌ای نداشت و کتابی را برنگزید.

https://p.dw.com/p/A6Gm
عکس: DW

گرچه بسیاری نقد ادبی در ایران را دارای کاستیهای اساسی می‌دانند، روزنامه‌ها و مجله‌های ما هر روز انبوهی نقد منتشر می‌کنند و منتقدان فعالی هستند که به‌طورمنظم در حال نوشتن و انتشار مقالات‌شان هستند‌. تنی چند از این منتقدان مدتی است گردهم آمده و جایزه‌ای ادبی نیز به رمانها و مجموعه داستانهای برگزیده‌شان اعطا می‌کنند. دبیر سرویس ادبی روزنامه‌ی شرق، احمد غلامی، از اعضاء موثر این جمع است. غلامی که خود داستان و رمان می‌نویسد در مورد جایزه‌ی ادبی منتقدان مطبوعات می‌گوید:

«ما الان در مرحله بررسی کتابها هستیم و بخش قابل توجهی از کتابها بررسی شده و داریم وارد مرحله‌ی دوّم کار می‌شویم. یعنی در واقع کتابهایی که پنجاه درصد نمره را نمی‌آورند و فاقد بالا آمدن هستند ریزش پیدا می‌کنند و می‌ریزند و یک مقدار کتاب که در واقع محلی از بحث و نقد دارند، آنها را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم و فکر می‌کنم تا اواخر شهریور بتوانیم برندگان خودمان یا در واقع نامزدهای خودمان را اعلام کنیم.»

در حالی که همه‌ی جایزه‌ها هر سال بهترینهای همان سال را انتخاب می‌کنند منتقدان مطبوعات سال گذشته بر سر برگزیدن کتاب مورد نظر به توافق نرسیدند و هیچ یک ازکتابهای راه یافته به مرحله‌ی نهایی را شایسته‌ی عنوان «بهترین» نیافتند. احمد غلامی یکی از روزنامه‌نگارانی است که اعتقاد دارد برگزیدن کتابی از میان کتابهای منتشر شده در هر سال کافی نیست و کتاب برگزیده باید حدی از کیفیت را نیز دارا باشد:

«من در واقع دو دیدگاه دارم. من می‌گویم جایزه یا باید ارزش معنوی داشته باشد یا باید ارزش مادی قابل توجهی داشته باشد. چون جایزه ما جایزه‌ای نیست که به لحاظ مادی به برنده چیز زیادی پرداخت بکند، در نتیجه ما سعی و تلاشمان این است که کتابی را که انتخاب می‌کنیم کتابی باشد که به همه لحاظ قبول‌ش داشته باشیم. هم به لحاظ ساختار، هم به لحاظ فرم هم به لحاظ زبان و هم به لحاظ محتوا چیزی باشد که مطلوب ماست. حالا نه خیلی ایده‌آل و نه خیلی آرمانی ولی در حال حاضر در ادبیات ایران کتاب قابل اعتنا و قابل تاملی باشد و بتوان آن را کتابی جدی فرض کرد. اما جوایزی هم هستند که بخش مالی‌شان قابل توجه است و اینها می‌توانند به نویسنده‌ای که در شرایط خوب اقتصادی نیستند کمک مثمر ثمری باشد. من در واقع هر ساله اعتقادم این بوده که اگر کتابها را بررسی کردیم و در مجموعه داستانها و رمانها کتابی نبود که نماینده ما باشد، نماینده ما به این معنا که تفکر ما، نگرش ما، نگاه ما و نگاه این جمع را به ادبیات نشان بدهد الزامی ندارد که آن را انتخاب کنیم. چون در واقع ما باید یک سویه و یک سمتی و یک گرایشی داشته باشیم که خوانندگان کتابهایی را که ما انتخاب می‌کنیم با همان سویه و سمت برود طرف‌شان. وقتی بگوید این کتاب برنده منتقدان مطبوعات است خیلی از فاکتورها توی ذهنش بیاید. و در واقع این کتاب تفکر و سلیقه ما و سطح دانش گروه داوری ما را نمایندگی بکند. به همین دلیل من اصرار دارم که ما نگاه حمایتی نداریم. من از این برخورد که ما خادم و خدمتگزار ادبیات هستیم بیزارم. اصلا دلم نمی‌خواهد خادم و خدمتگزار ادبیات باشم، یا کاری بکنم که یک حالتی باشد که کمک یا تشویق برای یک نویسنده باشد. در واقع ما دنبال کسانی هستیم که آنها را مطرح کنیم و بتوانیم پشت‌شان بایستیم. یک خودخواهی در این نظر من وجود دارد که در واقع ما نمی‌خواهیم خودمان را خرج دیگران بکنیم بلکه دیگران را می‌خواهیم خرج تفکر خودمان بکنیم. این برداشت از حرف من می‌شود. اما اشکالی ندارد. اگر ما بتوانیم یک کتاب قوی، یک کتاب خوب، یک نویسنده قدرتمند پیدا بکنیم حاضریم مدتها برایش وقت بگذاریم، لانسه‌اش بکنیم، تبلیغ‌ش بکنیم، نقدش بکنیم و فضایی برای آن کتاب ایجاد بکنیم که بتواند در آن فضا به لحاظ معنوی جایگاه و ارزش خودش را پیدا بکند.»

با توجه به تنوع مطبوعات، بین منتقدان نیز تنوع فکر و سلیقه‌ی بسیاری وجود دارد؛ در چنین شرایطی چگونه می‌توان این سلیقه‌ی خاص را زیر عنوان وسیعتر «منتقدان مطبوعات» جمع کرد؟

«خب این اتفاق هم تا حدودی نیفتاده. مثلا امسال در نظرسنجی شورای داوری ما نظر من مطرح شد رای اکثریت را نیاورد و داوران ما تصمیم گرفتند که به هر حال جایزه‌ای داشته باشیم. آنها تحلیل‌شان این بود که نفس یک مسابقه و برگزاری یک جشنواره زمانی معنا پیدا می‌کند که به کتابی جایزه داده بشود. یا یک نویسنده‌ای، به قول خودشان «خیرالموجودین» باشد. یعنی بین اینهایی که هستند از بقیه بهتر است. این تفکر هم بین داوران ما وجود دارد و در رای‌گیری که امسال کردیم تفکر و بینش من رای نیاورد ولی پارسال رای آورد و بچه‌ها هم از این که ما پارسال جایزه ندادیم احساس ناخرسندی نمی‌کردند. اما امسال تصورشان این بود که باید از میان کتابهای موجودی کتابی انتخاب بشود.»

شاید اگر رمان‌نویسان و داستان‌نویسان ما نیز جایزه‌ای برای بهترین نقد ادبی سال می‌داشتند، سالها می‌گذشت و بهترینی برنمی‌گزیدند؛ اما نادیده نمی‌توان گرفت که سنت نقد در میان ما، اگر نه جوانتر، همان قدر جوان است که سنت نوشتن.

بهزاد کشمیری‌پور، گزارشگر صدای آلمان در تهران