جام ملتهای اروپا <br> فوتبال خوب ولی بدون «افسانهی تابستانی»
۱۳۸۷ تیر ۱۰, دوشنبهسیزدهمین دورهی مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا به پایان رسید. ولی این رویداد مانند مسابقات جام جهانی سال ۲۰۰۶ در آلمان، یک «افسانهی تابستانی» دیگر نبود. هوا این بار یاری نکرد و ورزشگاههای کوچک باعث شد که تماشاگران کمتری به دو کشور میزبان بیایند. ولی پیش از هر چیز، اتریشیها و سوییسیها هم مانند آلمانیها در دو سال پیش همکاری نکردند. اگر آلمانیها درها و قلبهای خود را به روی میهمانان از سراسر جهان گشودند، این بار اتریشیها و سوییسیها خود را به درون چهاردیواریهایشان عقب کشیدند و به این هنگامهی تماشایی بیشتر با بدگمانی نگریستند تا با شادی. از همین رو، هواداران فوتبال هم مانند سال ۲۰۰۶ احساس نمیکردند که «میهمان دوستان» هستند.
ولی حکمتی قدیمی میگوید که فوتبال در زمین بازی جریان مییابد و از این نظر باید گفت که ما بیتردید شاهد بهترین مسابقات جام ملتهای اروپا بودیم. اگر در سال ۲۰۰۴ در پرتغال، این بازی دفاعی بود که پیروز شد، هواداران فوتبال امسال شاهد تهاجمیترین فوتبال بینالمللی بودند. حمله، شعار این مسابقات بود. هر تیمی که فقط تلاش کرد مسابقه را نبازد، در پایان مجازات شد، پیش از همه یونان قهرمان چهار سال پیش اروپا. آمار نشان میدهد که تا کنون در هیچ تورنمنتی این همه شانس گل وجود نداشته است و رقم ۷۷ گل در ۳۱ بازی هم چشمگیر است.
ما عمدتا شاهد فوتبال زیبا و سریعی بودیم که از سوی تیمهای واقعی عرضه شد. طبیعی است که تیمهای پیشتاز همه ستارههای خود را داشتند، ولی امروزه دیگر ستارگان به تنهایی نمیتوانند سرنوشت بازی را تعیین کنند. آنها هم فقط هنگامی میتوانند بدرخشند که هماهنگی در تیم مسلط باشد و تیم بتواند به مثابه یک کل عمل کند و خود را یکپارچه نمایش دهد. بدینسان در اتریش و سوییس هم گرایشی خود را به کرسی نشاند که از مدتها پیش قابل رویت است. این دوره از مسابقات اروپا، از نظر بازی جوانمردانه نیز چشمگیر بود. به ندرت صحنههای زشت دیده شد و در مجموع تنها سه بار کارت قرمز به بازیکنان نشان داده شد که همگی درچارچوب متعارف بود.
ما از این بازیها دیگر چه آموختیم؟ ظاهرا فوتبال اروپا در میانهی راه یک روند تغییر نسل است. ستارگان قدیمی، روزهای اوج خود را پشت سرگذاشتهاند. سروکلهی نامهای تازهای پیدا شده مانند آرشاوین و پاولیوچنکو از روسیه و نیهات از ترکیه. تیمهایی که بازیهای نخست را در تورنمنت خوب انجام دادند و سپس در میانهی راه تیم ذخیرگان خود را به میدان فرستادند، زیان دیدند. هر تیمی در یک بازی شانس پیروزی به شمار آید، غالبا بار سنگینی بر دوش دارد. و دیگر اینکه، بازی فوتبال واقعا ۹۰ دقیقه یا امروزه حتا ۱۲۰ دقیقه طول میکشد. این موضوع را ترکها بیش از همه نشان دادند.
طبیعی است که هر تورنمنتی بازندگان خود را نیز دارد. در کنار ایتالیا و فرانسه، قهرمان و نایب قهرمان جهان، بزرگترین بازندهی این دوره از جام ملتهای اروپا، فدراسیون فوتبال اروپا (یوفا) بود. اگر چه یوفا ۷۰۰ میلیون سود خالص داشت، ولی سیمایش چند خراش بزرگ برداشت. البته یوفا مسئول هوای بدی نیست که در دیدار نیمهنهایی به از کار افتادن سیستم ارسال تصویر و صدا انجامید، ولی محدود بودن همهی راههای ارسالی تصویر و صدا به وین، عدم تامین امنیت آن و نیز کیفیت چمن زمینهای بازی را باید به حساب یوفا گذاشت.
سیزدهمین دورهی مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا به تاریخ پیوست. بازیکنان و هواداران در سراسر اروپا و بویژه در اسپانیا میتوانند جشن بگیرند. تنها مسئولان یوفا هستند که باید بنشینند و روی مشکلات کار کنند.