ثمین باغچهبان، نوایی خاموشیناپذیر
۱۳۸۷ فروردین ۱۹, دوشنبهثمین پسر جبار باغچهبان
ثمین باغچهبان در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در تبریز متولد شد. او، پسر جبار بود. بدون یاد آوری از جبار باغچهبان نمی توان از ثمین یاد کرد و جبار را که بر خلاف نامش بسیار مهربان بود، تنها میتوان در کنار همان با غچهای که گلهای آینده کشور را درآن پرورش داد به یاد آورد. جبار باغچهبان، با نام اصلی جبار عسگرزاده ، اولین آموزگار کر و لالها و همچنین بنیانگذار نظام جدید آموزش الفبای فارسی در ایران بود.
پدر درخانه خود کودکستانی به نام "باغچه" اطفال بنیان کرده بود . ثمین در همین "باغچه" چشم به جهان گشود و درکنار دیگر کودکان با روش های نوآورانه تربیتی پدرآشنا شد.
"باغچه" دو سالی بعد به شیراز منتقل شد و چند سال بعد ثمین هفت ساله همراه با پدر راهی تهران شد. جبارباغچهبان در تهران نخستین مدرسه آموزش کودکان کر و لال را تأسیس کرد. پدر برای یافتن روش های نوین تدریس از پسر نیز بهره می گرفت . در گوش های او موم می گذاشت که صدا را نشنود و با حرکات دست وزبان او را به درک مفاهیم گفته های خود وا می داشت.
پدر سرمایه ای نداشت . تنها مالک دوچرخه کهنه ای بود که با همان و سیله نقلیه ثمین و دو خواهرش را در سرمای زمستان به مدرسه می برد و بقیه توان خود را صرف آموزش کودکان میکرد.
ثمین موسیقیدان
سر آغاز الفت و آشنا یی او با موسیقی و شعر در خانه پدری بود . قصه های کودکانه را از زبان پدر می شنید و نوای تار مادر را که زینت بخش ان قصه ها بود به گوش جان می سپرد. ثمین از همان دوران کودکی راه آیند ه زندگی خود را یافته بود . نام نویسی در هنرستان عالی موسیقی نه تصادفی، بلکه هدفی بود که او همیشه در سر میپرورانید . اما در آنجا هم باز فقر مثل همه جای دیگر بازدارنده بود. ثمین دلش می خواست پیانو بنوازد، اما بدون آنکه ساز را درمنزل داشته باشد چنین امکانی به او داده نمی شد . به نواختن ویولن و استفاده از ساز مادر رضایت داد . اما باز هم به گفته شد که و یولن باید از جنس مر غوب باشد . بناچار به ساز های بادی که چندان رغبتی هم به نواختن انها نداشت روی آورد.
ثمین سرانجام در کلاس هارمونی پرویز محمود نام نویسی کرد و با مقدمات آهنگ سازی آشنا شد . ادامه تحصیل در ترکیه از ثمین آهنگ سازی زبردست ساخت . او درترکیه با "اولین" همدوره خود ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران به تدریس در هنرستان عالی موسیقی پرداخت. او هفده سال تمام در هنرستان تدریس اهنگ سازی می کرد و هم زمان اهنگ های گو نا گونی نیز بر روی ترانه های بومی و قصه های کو دکانه می گذاشت. رنگین کمان یکی از آنهاست.
زال و رودابه، من عاشقیام، پرستندگان، سپاهیان، بومی وار، درخت سرو، متل و تنظیم تعدادی از آهنگ های محلی از جمله آثار باقی مانده از باغچهبان هستند.
باغچهبان هم چون هنرمندان دیگر با گشایش تالار رودکی به این فضای هنری روی آورد . او تا سال ۱۳۵۰ در این سازمان مشغول بکار بود و در تمام این مدت همه نیروی خو د را و قف آفرینش آثاری نو و ارزنده کرد.
چهره پایدار
پس از انقلاب، از او و امثال او امکان ادامه کار را گرفتند. ثمین باغچهبان همراه با همسرش اولین و فرزندان به ترکیه رفت. سالهای آخر عمر، هنرمندی که حق بود در آرامش و عزت بزید، با مشکل تنگدستی مواجه بود.
بسیار کسان یاد او را حفظ خواهند کرد، هرگاه ترجمههای درخشانش را میخوانند و آهنگهایش را میشنوند. ثمین باغچهبان و پدرش جبار باغچهبان از چهرههای درخشان و همواره به یاد ماندنی هنر و فرهنگ اخیر ایران هستند. نوای ثمین باغچهبان، خاموشیناپذیر است.
رادیو دویچه وله