1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

توقف فعالیت سایت فرهنگی "پندار" • گفت‌وگویی با نیما افشار نادری

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور (رادیو دویچه)۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۴, جمعه

وب‌سایت "پندار"، از معتبرترین سایت‌های خبری تحلیلی فرهنگی در ایران، پس از نزدیک به ۷ سال، فعالیت خود را متوقف کرد. این سایت فرهنگی زمانی کار خود را آغاز کرد که بیشتر سایت‌های فارسی‌زبان در حال نخستین تجربه‌های خود بودند.

https://p.dw.com/p/ANMz
سایت پندار
سایت پندار

توقف موقت فعالیت سایت "پندار" بهانه‌ای شده است تا با نیما افشار نادری مسئول این سایت فرهنگی، در رابطه با مشکلات رسانه‌های اینترنتی فرهنگی در ایران گفتگو کنیم.

دویچه‌وله: آقای افشار نادری، با یک معضل عمومی آغاز می‌کنیم. کلا سایتهای خبری­‌تحلیلی فرهنگی مستقل در ایران با چه نوع مشکلاتی مواجه هستند؟

نیما افشار نادری: بزرگترین مشکل‌اش حرفه‌ای نبودن است من فکر می‌کنم. یعنی خیلی صحبت‌ها می‌شود در مورد مشکلات دیگری که وجود دارد، ولی من فکر می‌کنم ذهنیت حرفه‌ای نداشتن مدیران آنهاست و استفاده‌ از آنها در محیطهای غیر وب، یعنی شما آنلاین یک کاری را می‌کنید، توقع دارید یک نتیجه‌ای خارج از فضای آنلاین بدهد. این بزرگترین مشکل سایتهاست.

چه بخشی از این مشکلات را، که طبعا فقط فنی نیستند، ارگانها یا نهادهای دولتی می‌توانند برطرف کنند که نمی‌کنند؟

من فکر نمی‌کنم خیلی بشود آنها را مقصر دانست در زمینه‌ی محتوایی و حرفه‌ای. بیشتر عدم دانش فنی و رسانه‌ای مدیران آنهاست و حالا... تازه‌کاربودنشان و نوآمدبودن این تکنولوژی بطور کلی. من فکر می‌کنم آموزش نهادهای رسمی در زمینه‌ی اینترنت و آنلاین بتواند خیلی کمک کند.

حالا فعالیت سایت فرهنگی خود شما "پندار"،‌ با حدود ۷ سال سابقه متوقف شده. شما در توضیحی که در این خصوص نوشته‌اید از جمله به خلأهای قانونی فعالیت رسانه‌ای اشاره کرده‌اید، بعنوان یکی از دلایل و عوامل توقف کارتان. ممکن است در مورد این خلأهای قانونی کمی توضیح بدهید؟

ما ،‌ یعنی نه تنها من که همه سایتها، نمی‌دانیم هنوز که قرار است طبق کدام قانون با این رسانه‌ها برخورد بشود. برخی معقتدند خُب اگر هیچ قانونی نداریم خیلی خوب است و هرگونه طرحی که برای قانونی‌شدن این سایتها باشد، رد می‌کنند. من شخصا علاقه ندارم به آن سمت بروم. چندتا مسئله هست. برای وبلاگها نمی‌توانیم قید قانونی بگذاریم. اگر بگذاریم، خیلی موفق نخواهد بود. این نظر شخصی من است. ولی برای وب‌سایتها اگر کسی البته بخواهد خارج از فضای اینترنتی حرکت کند، خب طبیعتا لازم دارد، چه می‌دانم، مثلا در جشنواره فیلم فجر مثلا بخواهد غرفه رسانه‌ای داشته باشد و بخواهد اخباری کسب کند و منتشر کند، برای اینجور فعالیت‌ها خب اشکالی ندارد. بیایند بگویند که مثلا یک سایت فرهنگی هستید و می‌خواهید کارتان را بکنید، مجوز باید بگیرید. ما هم می‌رویم خودمان را آنجا ثبت می‌کنیم و فعالیت می‌کنیم. در غیراینصورت اگر یک سایتی بخواهد فقط آنلاین فعالیت بکند، من فکر می‌کنم اگر بخواهد شخصیت حقیقی‌ای داشته باشد و بدون اسم مستعار کار کند، کاملا در دسترس است و مشکل خاصی هم می‌تواند برایش پیش نیاید. ولی اگر کسی بخواهد فعالیت دیگری بکند، فعالیت فرهنگی و هنری که این مسئله اصلا وجود ندارد، او دیگر می‌رود کارش را می‌کند، یعنی با اسم مستعار فعالیت‌اش را انجام می‌دهد.

شما از فعالیت سخت‌کوشانه‌ی هفت‌ساله‌ی‌تان بعنوان یک بازی لذت‌بخش گروهی یاد کرده‌اید. اما گویا این بازی خیلی جدی بوده که اینقدر دوام داشته. چه انگیزه‌ای باعث تداوم این بازی لذت‌بخش شد؟

نیما افشار نادری: اوایل که واقعا یک بازی بود. یعنی آنموقع هنوز وبلاگها هم بوجود نیامده بودند و فضای فارسی اینترنتی هنوز شکل نگرفته بود به آنصورت که باید بگیرد. قبل از ما هم بودند سایتهایی که فعالیت می‌کردند، ولی بیشتر تفریحی بودند، بجز چند مورد خاص‌اش. آن دوره ما آمدیم در واقع براساس مخاطبانمان پیش رفتیم. یعنی ما از قبلش،‌ چه می‌دانم، مثلا یک بچه‌ی ۱۹ ساله بعنوان مدیر وب‌سایت نمی‌تواند خیلی برنامه‌ریزی رسانه‌ای دقیق و حرفه‌ای داشته باشد که بخواهد آن را شش سال ادامه بدهد، هفت‌سال ادامه بدهد. منهم همین کار را کردم. من در واقع آمدم مسئله‌ای را که علاقمند بودم گذاشتم روی سایت و بر اساس بازتاب‌هایی که مخاطبها نشان می‌دادند پیش رفت تا رسید به این شکل. حالا دوبار یا سه‌بار این وسط بازهم اصلاح شده "پندار" و برنامه‌ریزی شده برایش، ولی اصولا نمی‌شود گفت که خیلی دید روزنامه‌نگاری حرفه‌ای داشتم. روزنامه‌نگاری توی ایران اگر قرار است به سمت آنلاین‌شدن پیش برود، لازم است که یکسری روابط در آن رعایت بشود. خب "پندار" هم جزو همین سایت‌هایی بوده که به آن انتقاد وارد بوده، اما آنقدر جذاب هست که بخواهیم ادامه‌اش بدهیم.

هنوز هم؟

نیما افشار نادری: هنوز هم جذاب هست فکر می‌کنم و باید ادامه پیدا کند،‌ ولی هم بالارفتن سن و هم تجربه‌ی مدیران سایت و هم شناختی که مخاطبانش از آن دارند باعث می‌شود که یکجورهایی اغنایمان نکند، چیزی که الان وجود دارد. یک برنامه‌ریزیی را لازم داریم که بتوانیم خیلی بهتر و جدی‌تر ادامه بدهیم که هم خودمان به آن ببالیم و هم مخاطبانمان.

سایت فرهنگی "پندار"‌ پس از حدود هفت‌سال به یکی از منابع معتبر خبری مسایل فرهنگی جامعه ایران تبدیل شده بود. حالا با توجه به جای خالی رسانه‌های گسترده‌ی مستقل توقف "پندار"‌ تا چه حدی این جای خالی را بازهم خالی‌تر می‌کند؟

من البته نمی‌توانم خیلی نظر بدهم. دیگران باید نظر بدهند که "پندار" معتبر بوده و چقدر جایش خالی خواهد بود. حداقلش این تغییر را من حس می‌کنم که از روزی که "پندار"‌ تعطیل شده، خودم به جمع مخاطبان رسانه‌های فرهنگی و هنری پیوستم. من فکر می‌کنم خیلی سایتها هست که بتواند اگر جای "پندار" را بگیرد. یکسری خلا‌ءها هم وجود دارد. مثلا ما قشر بزرگی از نویسنده‌ها را داریم که به آنها توجه نمی‌شود. نه توجه دولتی، بلکه حتا از سوی رسانه‌های آنلاین ما هم به آنها توجه نمی‌شود. من فکر می‌کنم "پندار"‌ در بخش بعدی‌اش باید یک رجوعی بکند به نویسنده‌ها فارغ از وضعیت رسانه‌ای که دارند. الان یک مشکلی که توی اینترنت داریم این است که نویسنده‌های ثابتی وجود دارند که به آنها توجه می‌شود، ولی نویسنده‌هایی هم هستند که بخاطر آنلاین‌نبودن به آنها توجه زیادی نمی‌شود. من فکر می‌کنم هرکاری می‌خواهیم بکنیم باید این هم به فعالیت‌هایمان اضافه بشود.

حالا یکی از مشکلات همین‌جا مطرح می‌شود. وقتی فعالیت "پندار" با اینهمه انگیزه و تجربه متوقف می‌شود، سرنوشت سایت‌های فرهنگی کوچکتر و کم‌تجربه‌تر و با امکانات کمتر چه خواهد بود؟

من فکر می‌کنم آن بازی‌های کوچکتر می‌تواند هنوز ادامه پیدا کند. ببینید، وقتی که اصلا روزنامه‌نگاری آنلاین توی ایران بوجود آمد، افراد مختلفی با انگیزه‌های مختلفی بوجود آمدند. حالا ممکن است یک سایتی باشد که دوتا ناشر ساپورتش کنند و ادامه بدهد و مستقل محسوب بشود، ولی خب دارای جهت فکری خاص درباره‌ی کتابهای یک انتشاراتی خاص است. یا این فعالیت‌ها ادامه دارد،‌ وبلاگ‌نویسی آنقدر نامتمرکز هست که هر کسی بتواند حرفش را بزند، ولی خب یک انتقادی هم همیشه بوده به روزنامه‌نگاری ایرانی آنلاین که در نبود روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و سنتی شکل گرفته. ولی الان لازم است یک ذره مرور بشود بحث‌های روزنامه‌نگاری که تا حالا ادامه پیدا کرده، نقد بشود، پشت‌سرمان را نگاه کنیم، بنشینیم جلسه بگذاریم، اساتید روزنامه‌نگاری آنلاین باشند، کسانی که صاحب‌نظرند، افرادی که در زمینه‌ی روزنامه‌نگاری سنتی فعالیت کرده‌اند،‌ بتوانیم به یک جمعبندی و یک مرامنامه‌ی اخلاقی روزنامه‌نگاری آنلاین دست پیدا کنیم که این به نظر من با به رسمیت شناختن دو گروه مختلف روزنامه‌نگاری سنتی و آنلاین می‌تواند شکل بگیرد. و سطح سواد رسانه‌ای آنلاین هم در ایران خیلی پایین است. ما همه‌مان نیاز داریم که آموزش ببینیم، بحث و تجربه کنیم در زمینه‌ی نحوه‌ی تولید محتوا و نحوه عرضه‌ی محتوای آنلاین.

حالا فکر نمی‌کنید که توقفی که "پندار"‌ به آن دچار شده سرنوشت بسیاری دیگر از سایتهای حتا بزرگ فرهنگی ایرانی باشد؟

نداشتن درآمد و سود مسئله نیست، فقط همین که سایت درآمد داشته باشد خودش یک مشکلی‌ست که هر لحظه ممکن است بتوانند سایت را تعطیل کنند و تا وقتی که تجارت رسانه‌ای شکل نگرفته، فرهنگش در ما وجود ندارد نمی‌توانیم خیلی اصرار کنیم که آقایی که،‌ مثلا کارخانه چیپس یا پفک داری بیا در آنلاین من آگهی بده. چون واقعا "پندار"ی که مثلا دوازده یا پانزده‌هزار بازدید‌کننده دارد، چرا باید آگهی تجاری یک شرکت تولیده کننده‌ی لوازم خانگی بالایش بیاید و مثلا ۸۰هزارتومان پول درماه بگیرید، در حالیکه با همین پول می‌شود با همین تعداد تراکتهایی که توی شهر برای تبلیغ پخش می‌کنید و به روزنامه‌ها می‌دهید و مخاطب خیلی بیشتری دارد مثلا انتخابشان این رسانه‌ها‌ی آنلاین باشد. من خودم نمی‌توانم بگویم که بیایید به این رسانه‌های آنلاینی آگهی بدهید و برایتان سودآور است. فکر می‌کنم اینکه بتوانم کسی را قانع کنم برای آگهی دادن در سایتم، بجز مسایل فرهنگی و آموزشگاههای فرهنگی، بقیه‌اش می‌تواند کلاهبرداری من دارنده‌ی سایت باشد، بدون اینکه قصد توهین به دیگران را داشته باشم.

در توضیح توقف "پندار" نوشته شده‌اید: «برای وب‌سایتی که حتا یک ریال کمک مالی از هیچ فرد، گروه و شرکت تجاری دریافت نکرده و هرگز دست خودش را بسوی مخاطبش نیز دراز نکرده، تداوم فعالیت به شکل کنونی غیرممکن است». حالا پرسش این است که چه چیز بایست تغییر کند تا فعالیت خودتان را از سر بگیرید و به توقف چندماهه‌ای که اعلام کرده‌اید پایان بدهید؟

نیما افشار نادری: اگر شرایط همینجوری که هست بماند، ما با تجدید قوا دوباره برخواهیم گشت. اصلا مسئله این نیست فقط. ولی چیزهایی که باید تغییر کند، نوع نگرشمان نسبت به فعالیت رسانه‌ای است، شاید ما اشتباه می‌کنیم، ما باید یک رسانه‌ای را تعریف کنیم که جور دیگری عمل کند. اما در زمینه‌های مالی ما ترجیح دادیم از هیچکس کمک مالی نخواهیم و نخواهیم خواست، نه از شرکتها و موسسات داخلی و نه از شرکتها و موسسات خارجی، بجز آن پولی که برای آگهی می‌توانند به "پندار"‌ بدهند ما هیچ پولی را نمی‌خواهیم. امیدوارم بتوانیم حالا با کم کردن هزینه‌ها یا تغییر رویه‌ی حرفه‌ای رسانه‌ای و حرفه‌ای‌ترشدن این مشکلات جبران بشود. یا اینکه یک ساز و کار مالی برایش درست کنیم که بتوانیم به درآمدزایی و گرفتن آگهی خوب برسیم.

بنابراین اگر درست فهمیده باشم، علت اصلی توقف موقت "پندار"‌ بازبینی گذشته‌ی خودش است!

نیما افشار نادری:‌ بله دقیقا. اینکه گذشته را ببینیم و برای آینده تصمیم بگیریم. الان ایستاده‌ایم روی پله‌ی بالایی و داریم پشت را نگاه می‌کنیم و می‌خواهیم برگردیم و بالاتر برویم.