تور كليمانجارو به سرپرستى يك زن

مصاحبه: مهيندخت مصباح

دويچه وله: خانم بادکوبه، شما چند سال سابقه ی کوهنوردی داريد؟

فهيمه بادکوبه: مجموعه مفيد اين سابقه حدود ۲۰ سال می شود. البته بايد بگويم سى سال پيش به عشق کوه آرام آرام کوهنوردى را بصورت غيرحرفه اى شروع کردم.

دويچه وله: تجربه های خیلی موفق و به يادماندنی شما طى اين دوران کدامها هستند؟

فهيمه بادکوبه: يکی ساخت و ترميم پناهگاهی در قله ی توچال نزديک تهران که حدود ۴ هزار متر ارتفاع دارد و بعد يک پناهگاه ديگر زير آن ساخته شد در ارتفاع ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ متر که من در حد خودم توانستم همکاری هايی با سازندگان آن در آنزمان داشته باشم. اولين پناهگاه حدود ده دوازده سال پيش ترميم شد و دومى هشت سال قبل.

دويچه وله: كمكى كه ميگوييد در چه حدى بود. مثلا شما در بنايی پناهگاهها شرکت داشتيد؟

فهيمه بادکوبه: بله. بنايى ميكردم. حمل مصالح می کردم . در آن پناهگاهی که گفتم حدود ۴۰۰۰ متر بود يکی دو شب اقامت داشتم. بهرحال در حدی هم در پخت و پز برای سايرين در آنجا مشاركت داشتم . از نظرات فنی ام نيز تقريبا آنجا استفاده کردند.چون شغل اصلی من مهندسی ساختمان است.

دويچه وله: خانم بادكوبه قله های معروف و بين المللی که شما موفق شده ايد به آنها صعود کنيد کدامها هستند؟

فهيمه بادکوبه: من بيرون از ايران خيلی نرفته ام. دو قله در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ رفته ام که يکی آرارات در تركيه بود كه نزديک به ۵۳۰۰ متر ارتفاع دارد و يکی هم قله ی کليمانجارو كه در جنوب شرق آفريقا کشور تانزانيا واقع است.

دويچه وله: راجع به آخرين صعود به کليمانجارو ممکن است بيشتر توضيح دهيد ؟

فهيهمه بادکوبه: من خودم ۴ سال است آژانسی در ایران تاسيس کردم که بيشتر در زمينه طبيعت گردی فعاليت می کند که اين شامل گردش طبيعت در کشورهای خارج و بيشتر در زمينه ی کوه است و در داخل گرداندن ايرانيها در بخشهای داخلی ايران و آنجاهايی که می دانم خيلی جذاب است، چون من داخل ایران خيلی سفر کرده ام. گروه زيادی را من تبليغ کردم که بتوانم خارج از ايران به كليمانجارو ببرم ولی به دليل احتمالى عدم اعتماد به يک خانم خيلی موفق نبودم . دو سال است روی اين پروژه کار كردم تا امسال بالاخره موفق شدم اعتماد چهار نفر را جلب کرده و با خودم به قله ی کليمانجارو ببرم.

دويچه وله: آن چهار نفر همه آقا بودند ؟

فهيمه بادکوبه: بله. همه آقا بودند و سرپرستی اين برنامه با خود من بود که از اينجا هماهنگ کردم برای ديدن ۲ کشور تانزانيا و کنيا. صعود به قله کليمانجارو و ديدار از پارکهای وحش منطقه ی تانزانيا برنامه ما را تشكيل ميداد.

دويچه وله: چرا خانمها در اين برنامه نبودند ؟

فهيمه بادکوبه: اتفاقا متقاضی زيادی داشتم از طرفها خانمها، ولی آخر سر نيامدند. به نظر من بطور كلى در جامعه ما نسبت به زنان عدم اعتماد هست. ولی اميدوارم در سال آينده بتوانم اين برنامه را دوباره با خانمها اجرا کنم. البته براى من بعنوان مدير گروه فرقى ندارد كه همراهانم خانم ها باشند يا آقايان. ولی اگر خانمها به اين ورزش روی آورند برای من مهناى يك موفقيت دارد که توانسته ام يک کار خاص تری بکنم.

دويچه وله: روى چه حسابى شما سرپرستی اين گروه را به عهده داشتيد؟ از نظر فنى يا تجربه كارى تان بود؟

فهيمه بادکوبه: نه از اين نظر است که من تمام برنامه ريزی ها را از ايران کردم بوسيله ی ايميل و آژانسهايی که در آن مناطق کار می کنند. تا اينکه يک آژانس خوب را انتخاب کنم و از اينجا برنامه ريزی بکنم که امروز در اين شهر هستيم و فردا در آن شهر هستيم.

دويچه وله:‌ پس به اين معنا نيست که شما سرپرست يک تيم کوهنوردی بوده ايد به مفهوم راهنما و هماهنگ کننده ی مسايل فنی اش؟

فهيمه بادکوبه: نخير، در کليمانجارو مسئله خيلی فنی نيست، نقش ”گايد” و نقش ”ليدر” دو چيز متفاوت است. ما چون اولين بار بود که به منطقه می رفتيم، بايد راهنما می گرفتيم. نقش من اين بود که پوشاک همراهان و لوازم شان را چک کنم تا کم و کاستی نداشته باشند، خودم را با توجه به شناختى كه از گروه داشتن با آنها هماهنگ كنم و مثلا به راهنما بگويم شما بايد الان اينجورى راه برويد چون گروه من در اينمورد ضعيف است و در آن مورد قوى است. در واقع اينها نقش يک سرپرست است . ضمنا بگويم كه كارما خيلی فنی نبود، چون کليمانجارو يک قله ی خيلی فنی نيست. ولی يک راه طولانی است و نزديک ۵۹۰۰ متر ارتفاع دارد.

دويچه وله: شما مجرد هستيد؟

فهيمه بادکوبه: خوشبختانه مجرد هستم. نميدانم درست است بگويم خوشبختانه يا نه؟ ممكن است اين از نظر خانمهاى متاهل خوشايند نباشد. البته فکر نمی کنم ورزش مانعی باشد برای رابطه ی درست زن و مردی که با هم زندگی می کنند. چون من خانمهاى كوهنورد خوبى را كه متاهل هم هستند ميشناسم.

دويچه وله:‌ پروژه ی بعدی شما چيست ؟

فهيمه بادکوبه: پروژه ی بعدی من برای تابستان قله ی ”البروس” در منطقه ی قفقاز واقع در روسيه است. و قله ی مونبلان در فرانسه که الان روی آن کار می کنم و اميدوارم بتوانم اعتماد يکسری آدم را بخودم جلب کنم و آنها را همراه خود سازم.